بیانیه تحلیلی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها به مناسبت بازگشایی دانشگاهها و آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳
این انتظار وجود دارد که در دوره جدید، از همه پروندههای قبلی، رفع اتهام شود و دانشگاه به محلی امن برای همه دانشگاهیان و دانشجویان تبدیل شود/
با فرو کاستن امور فرهنگی به مسائلی ایدئولوژیک و دارای تفسیرهای مضیق صوری، به گسترش ریاکاری و تظاهر به مناسک دامن زده شده است/
بنیاد و چرخه معیوب سیستم استعلام، مانع بزرگ به کارگیری انسانهای توانمند در سطوح مختلف گردیده است/
بسیاری از اختیارات دانشگاهها و آموزش عالی به نهاد غیر پاسخگوی شورای عالی انقلاب فرهنگی منتقل شده است/
بیانیه تحلیلی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها به مناسبت بازگشایی دانشگاهها و آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳
به نام خدا
امسال در حالی به استقبال آغاز سال تحصیلی می رویم که با انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری چهاردهم، و آغاز به کار دولت وفاق ملی و پس از دورهای سخت که همراه با اخراج و پروندهسازی برای دانشجویان و دانشگاهیان بود، امیدواری در میان دانشگاهیان ایجاد شده است.
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها، ضمن تبریک سال جدید تحصیلی به همه خانواده آموزش عالی کشور اعم از استادان، دانشجویان و کارکنان دانشگاه ها و تبریک ایام میلاد پیامبر رحمت (ص) بر همه مسلمانان و با ابراز خرسندی از انتصاب حقوقدان فرهیخته، جناب آقای دکتر سیمایی صراف به عنوان وزیر علوم، تحقیقات و فنآوری و آرزوی موفقیت برای ایشان، لازم میداند در آغاز سال تحصیلی جدید، موارد زیر را یادآوری نماید:
۱- در سالهای گذشته، بسیاری از اختیارات دانشگاهها و آموزش عالی به نهاد غیر پاسخگوی شورای عالی انقلاب فرهنگی منتقل شده است و متعاقبا سبب شده که آموزش عالی و دانشگاهها، در جایگاه شایسته و بایسته خود قرار نداشته باشد. این انتظار وجود دارد که با کوشش وزیر محترم و حمایت قاطبه دانشگاهیان، استقلال دانشگاهها و آموزش عالی، به رسمیت شناخته شود.
۲- فضای حاکم بر دانشگاهها در چند سال گذشته، فضایی کاملا امنیتی بود که در آن، دیدگاههای غیرهمسو، امکان فعالیت نداشتند. بسیاری از دانشگاهیان را، به دلیل حمایت از حقوق دانشجویان و امضای بیانیههای انتقادی مسالمت آمیز، از بسیاری حقوق محروم کردند.
استادان، با بازنشستگی اجباری، قطع همکاری و ایجاد مشکلات در تبدیل وضعیت، ارتقاء و حتی ترفیع سالیانه، مواجه شدند. بسیاری از دانشجویان نیز صرفا به دلیل اعتراض، با پروندههای انضباطی، محرومیت چند ترم از تحصیل، اخراج و نیز تبعید مواجه شدند. این انتظار وجود دارد که در دوره جدید، از همه پروندههای قبلی، رفع اتهام شود و دانشگاه به محلی امن برای همه دانشگاهیان و دانشجویان تبدیل شود.
۳- فضای سیاستزده و امنیتی حاکم بر دانشگاهها در گذشته، چنان روند اداری- آموزشی-پژوهشی را تحت تاثیر قرار داد که به کسانی که از نظر مدیریت حاکم، همسو تلقی نمیشدند، حتی در مدیریتهای پایین دانشگاهی نیز اجازه ورود داده نمیشد. آفات این رویکرد در انتصاب اعضای هیات ممیزه و حتی اعضای کارگروههای تخصصی که در گذشته، به انتخاب دانشگاهیان، برگزیده میشدند، به خوبی هویدا بود و غلبه اعضای انتصابی، به منزله ابزاری در دست مدیریت درآمدند.
این ساز و کار، دانشگاهها را از ذات خود که استقلال اندیشه میباشد، خارج کرده است و بر وجود آزادی علمی در دانشگاه ها، که لازمه و ضامن توسعه کشور و تربیت نیروهای خلاق در کشور است، آسیب جدی رسانده است.
۴- در چند سال گذشته، بسیاری از آیین نامههای جذب، ارتقاء، تبدیل وضعیت و انتظامی استادان و نیز آییننامههای انضباطی دانشجویان، به ترتیبی تدوین شده است که در دانشگاهها، فضای ترس و امنیتی و سکون و سکوت را حاکم کنند. اسفبارتر آنکه با فرو کاستن امور فرهنگی به مسائلی ایدئولوژیک و دارای تفسیرهای مضیق صوری، به گسترش ریاکاری و تظاهر به مناسک دامن زده شده است.
لازم است همه این آییننامهها به نحوی بازنگری شوند که به بازگشت فضای امید و نشاط به دانشگاهها بینجامد و از سیطره دگم اندیشی و انحصار طلبی فرهنگی خارج شده و جلوههای رنگارنگ معنوی، ناشی از باورهای عمیق دارندگان تخصصهای مختلف، در خدمت تعالی مملکت رخ نشان دهد.
۵- شرایط حاکم بر کشور سبب موج مهاجرت استادان و دانشجویان مستعد و فناوران رشتههای مختلف گردیده است. این پدیده، افت کیفی آموزشی و پژوهشی دانشگاهها را در پی داشته است. به علاوه کشور را از وجود فناورانی توانا محروم ساخته است. لازم است با آسیب شناسی پدیده مهاجرت، از افت بیش از حد آموزش عالی و کاهش سرمایه علمی و پژوهشی کشور جلوگیری به عمل آید.
۶- در حالی که تغییر فضای دانشگاه ها از شرایط امنیتی به شرایط مشارکتی امیدبخش، ضروری مینماید، متاسفانه بنیاد و چرخه معیوب سیستم استعلام، مانع بزرگ به کارگیری انسانهای توانمند در سطوح مختلف گردیده است. عدم اصلاح این روند، نه تنها محروم ساختن کشور از نیروهای قابل است بلکه القاء یاس و تداوم رویکردهای ناصوابی است که به کاهش پشتوانه مردمی کشور و سرمایه عظیم اجتماعی آن انجامیده است.
۷- حرمتگذاری به دانشگاهیان، به عنوان نیروهای پیشران توسعه و پیشرفت کشور، نه تنها نیازمند ارج نهادن به مقام شامخ دانش، دانشگاه و دانشگاهیان است، بلکه دغدغهمندی نسبت به معیشت آنها به منزله ضرورت ایجاد فراغ خاطر در شناسایی علل معلول های نامطلوب موجود و انجام پژوهش های جامع کاربردی و گره گشا در کشور، از فرائض است.