فقه قرآنی ۱۸۰ درجه با فقه روایی و فتوایی فرق میکند
♦فقه قرآنی ۱۸۰ درجه با فقه روایی و فتوایی فرق میکند/
♦اگر منطق من قرآنی باشد برخی روایات را دور میاندازم/
♦امام رضا(ع) میفرماید: روایاتی که ما را از بُعد بشری بالا بردهاند از ما نیست/
♦قرآن میفرماید کسانی که ایمان آوردهاند و آخرت را هم قبول کردند و عمل صالح هم انجام دادند، همه را روز قیامت پاداش میدهیم چه مسلمان باشند، چه یهودی، چه مسیحی، چه صابئی و چه …/
♦منطقی نیست که ما هم بگوییم با همه تمدنها گفتوگو کنیم و هم در کتابهای فقهی و علمی بنویسند فقط مسلمانان طاهر بوده و غیر مسلمانان نجس هستند/
آیتالله سید کمال حیدری طی سخنانی در دیدار با جمعی از اعضای انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها در تقارن با ایام وحدت حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه شریعت خیلی فربه شده است، گفت: آیا شریعت در صدر اسلام آن دینی بوده که الان هست؟ یا اساسا حجم احکام دین در صدر اسلام چقدر بوده و الان به کجا رسیده است؟ آیا اکنون محوریت دین و شریعت ما قرآن است یا محوریت آن روایت، آراء علما، فتاوا، مسلّمات، ضرورتها و اجماعات است؟ همین است که من در بحثهایم «فقه قرآنی» و «فقه روایی» را مطرح کردهام. اگر ابتدا این اصل حل نشود، ما تا روز قیامت در پارادوکسها میمانیم؛ کما اینکه ۱۴۰۰ سال در این پارادوکس ماندهایم.
این استاد حوزه علمیه قم افزود: اصل دوم این است که آیا پیامبر(ص) غیر از اینکه قرآن را از سوی خداوند متعال برای ما آورد، روایت و فعل داشته است؟ هیچ کدام از اینها در قرآن نیامده و تاریخ در سیره پیامبر(ص) برای ما نقل کرده است. آیا همه اینها جزء دین است یا ۹۰ درصد اینها ربطی به دین ندارد؟ یعنی پیامبر(ص) فلان غذا را میخورده و فلان غذا را دوست نداشته، جزء دین است؟ اگر این را در قدم اول حل نکنید، شما گرفتار یک دین چند هزار مسألهای و فربه میشوید. و چنین میشود که برای مثال آقای خویی ۶۰۰ صفحه در مورد نجاسات بحث کرده است.
وی تصریح کرد:. مشهور میان علما این است که فقط مسلمانان طاهر و بقیه نجس هستند. این در حالی است که لفظ «نجس» فقط در یک مورد به کار رفته؛ آن هم آیه ۲۸ سوره توبه است که میفرماید مشرکین نجس هستند. و در تمام روایات شیعه و سنّی از پیامبر(ص) نیز تنها دو روایت این لغت به کار برده شده و به معنای نجاست معنوی است. حالا کسی جرأت میکند بگوید فقه ما باید قرآنی باشد؟! میگویند فلانی میخواهد دین را خراب کند و از بین ببرد. مشکل الان این است که شریعت فربه شده و انسان میبیند نمیتواند به آن عمل کند.
آیتالله حیدری با اشاره به آیه ۹۶ سوره مائده، اظهار داشت: قاعده اصلی قرآن این است که خوردن هر موجود زنده در دریا و روی خشکی (غیر از چهار مورد) حلال است؛ مگر زمانی که احرام بودید، که در آن زمان خوردن حیوانات روی خشکی، حرام است. پس این همه حرام در فقه ما را از کجا آوردهاید؟ میگویند روایت و فتاوای فقها. این قرآن برای من هم نازل شده است؛ آنها آن طور میفهمند و من این طور؛ حق دارم بفهمم یا حق ندارم؟ آقایان میگویند حق ندارید. پس همان سلفیت اهل تسنن در سلفیت شیعه هم هست که حجیّت فقط در فهم قدما است؛ آنها این را از آیات فهمیدهاند و شما حق ندارید چیز دیگری بفهمید.
وی با بیان اینکه فهم ایشان از قرآن درست نبوده است، افزود: ائمه(ع) بارها فرمودهاند حرامی [در خوردنیها] نیست مگر چیزی که خدا در قرآن فرموده است. جلد دوم تهذیب الاحکام شیخ طوسی میگوید امام باقر(ع) میفرماید هیچ [خوردنی] حرامی نیست مگر چیزی که خدا در قرآن فرموده است. آیا پیامبر(ص) همه چیز میخورد؟ بله، ایشان روحیه خیلی لطیفی داشت و از هر چیزی خوشش نمیآمد. لذا قرآن خیلی روی بُعد بشریت پیامبر(ص) تأکید میکند. یعنی چیزهایی را دوست دارد و چیزهایی را دوست ندارد؛ این ربطی به دین ندارد و مربوط به بشریت پیامبر(ص) است. خیلی چیزها را خوشش نمیآمد و میگفت مکروه شخصی خودم است ولی حرام نیست.
این استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: منطقی نیست که ما هم بگوییم با همه تمدنها گفتوگو کنیم و هم در کتابهای فقهی و علمی بنویسند فقط مسلمانان طاهر بوده و غیر مسلمانان نجس هستند. درحالی که ایمان حقیقی و واقعی هم فقط مختص شیعیان ۱۲ امامی است. این مبنا بر اساس روایات است درحالی که خود اهل بیت گفتهاند تا ما زنده هستیم، هرچیزی به شما گفتند یا از ما سؤال کنید و اگر هم به ما دسترسی نداشتید، هر چیزی از ما به شما رسیده را به قرآن عرضه کنید، اگر موافق قرآن بود، عمل کنید. و این یعنی فقه قرآنی۱۸۰ درجه با فقه روایی و فتوایی فرق میکند.
وی گفت: در مسائل اعتقادی به نظر خودم یک حدیث اسرائیلی یهودی قطعی میگوید ما ۷۳ فرقه شدیم که «فرقه حق» ما هستیم و بقیه جهنمی هستند. دراین صورت وحدت مسلمین معنا دارد یا ندارد؟ از زمان آقای بروجردی ما تئوری وحدت مسلمین را مطرح کردهایم یا نکردهایم؟ به کجا رسیدهایم؟ برای اینکه اهل تسنن گفتند مشروعیت خلافت اول و دوم ضرورت دینی است و هر کسی منکر ضرورت دینی شود کافر است؛ و ما هم میگوییم اینها غاصب هستند و کسی که ولایت علی(ع) را قبول نکرد به جهنم میرود. آن وقت تقریب و وحدت معنا پیدا میکند؟!
آیتالله حیدری ادامه داد: وقتی به داعش میگوییم چرا به سراغ غرب نمیروید، میگویند اول باید جبهه داخلی را تمیز کرد. همین حرف را در ادبیات القاعده و جبهه النصره ببینید. میگویند ما الان مشکلی با اسرائیل نداریم؛ چون کافر بودن آنها مشخص است اما مشکل ما با کسانی است که ادعای مسلمانی دارند. ولی اگر از من بپرسید، میگویم هرکس به خدا ایمان آورده حقیقتا ایمان دارد؛ اگر ولایت علی(ع) را قبول نداشته باشد، «ایمان ناقص» دارد ولی نه اینکه ایمان ندارد.
وی با اشاره به آیه ۶۲ سوره بقره، گفت: قرآن میفرماید کسانی که ایمان آوردهاند، یهودیها، مسیحیها و صابئین، اگر ایمان آوردند و آخرت را هم قبول کردند و عمل صالح هم انجام دادند، همه را روز قیامت پاداش میدهیم؛ این منطق قرآن است. اگر منطق من قرآنی باشد برخی روایات را دور میاندازم. در عیون اخبار الرضا(ع) هست که امام رضا(ع) میفرماید هرچه از ما برای شما نقل کردند را قبول نکنید؛ مخالفین ما روایاتی جعل کردند و ما را از بُعد بشری بالا بردند؛ روایاتی که ما از بُعد بشری بالا بردهاند از ما نیست.
این استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: منطق قرآن قبول ایمان است یا تکفیر؟ میگوید همه مؤمن و اهل بهشت هستند. منطق قرآن این است که «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ» و خطاب این آیه کل انسانهاست و معنی آن این است که موضوع کرامت و تقوا مربوط به انسانیت است نه به ایمان و مسلمانی. اگر خواستید به هر بحث معرفت دینی اعم از اعتقادات، اخلاق، شریعت، فقه، حلال و حرام وارد شوید، اول باید ببینید منطق قرآن چیست، کلیاتش را دست بگیرید، مبانیاش را درست کنید و آن وقت ببینید که روایت چه نقشی میتواند داشته باشد. چون خود ائمه(ع) روایات صحیح را جمع نکردهاند.
انتهای پیام/