بازتاب رفتارهای فرهنگی و سیاسی طالبان در جامعه ایران!
بازتاب رفتارهای فرهنگی و سیاسی طالبان در جامعه ایران!
حسن دادخواه (عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه)
نگارنده این یادداشت بنا ندارد که دو حکومت کنونی در ایران و افغانستان را با یکدیگر مقایسه کند زیرا سنجش و تطبیق میان دو دولت و حکومت نیازمند شناخت مشابهتها و تفاوتها و لحاظ داشتن کلیه متغیرات در دو کشور است.
بر این پایه، وجود دو کشور و دو دولت و دو حکومت در کنار یکدیگر و با پیشینه تاریخی و مذهبی، فرهنگی، زبانی و تمدنی مشترک، خواه ناخواه، موجبات رقابتها و پایشهایی را در میان شهروندان دو کشور برمیانگیزد.
این که دولت و گروه مسلحانه طالبان با حمایت چه دولتهایی سربرآورد و کنشهای مسلحانه و مبارزاتی آنان به نفع و زیان کدام دولت و مردم بوده و هست، فعلاً مورد توجه نگارنده نیست و ارتباط مستقیمی با موضوع این یادداشت ندارد. با این وجود، بهنظر میرسد که رفتارهای فرهنگی و سیاسی دولت و حکومت طالبان و قانون اساسی آینده آن، میتواند در اذهان و ذهنیت مردم ایران و تحولات تدریجی جامعه و حکومت ایران تاثیراتی داشته باشد که شرح آن را در گزارههای زیر پی میگیریم:
۱ـ مفاد و مواد قانون اساسی آینده دولت طالبان.
۲ـ شکل و ساختار حکومت آینده طالبان و نحوه توزیع قدرت و چرخش دولت میتواند کاستیها و برجستگیهای ساختار حکومتی در ایران را متجلی کند.
۳ـ نحوه و میزان دخالت مردم در تعیین نوع حکمرانی و میزان ارزشمندی رای مردم در انتخاب مقامات حکومت طالبان، بیگمان میتواند میزان توسعهیافتگی سیاسی در هر دو کشور را نشان دهد.
۴ـ وجود رسانههای مستقل از حکومت و وجود احزاب غیردولتی و وجود تشکلها و اصناف مردمی و میزان تاثیر آنان در تغییرات دولت و حکومت افغانستان میتواند میزان توسعهیافتگی در جامعه مدنی ایران را روشنتر نماید.
۵ـ اتخاذ تصمیمهای آینده دولت طالبان در زمینههای ورزش بانوان، تصدی مشاغل از سوی بانوان، ایجاد محدودیت در حوزههای هنری و آموزش عالی، کتابهای درسی و آموزش و پرورش عمومی میتواند برجستگی ها و کاستیهای موجود در عرصههای یاد شده را در ایران نشان دهد.
۶ـ نوع و چگونگی و سطح و میزان تعامل دولت طالبان با جامعه جهانی و پیمانهای بینالمللی و پروتکلهای میان دولتها، عرصه دیگری است که در پایش جامعه ایران قرار دارد.
۷ـ میزان مشارکت دادن اقوام و مذاهب در حکومت آینده طالبان و آزاد یا محدود نگه داشتن شخصیتهای دینی و ملی در حکومت طالبان بیگمان میتواند کاستیها و برجستگیهای دولت ایران را در این زمینه نشان دهد.
۸ـ میزان اهتمام و توجه دولت آینده طالبان به مقولههایی چون فرهنگ و تاریخ افغانستان، سازههای تاریخی و تمدنی، موسیقی و اعیاد ملی مردم افغانستان و کوشش آنان در به رسمیت شناختن سنتها و آداب و رسوم میتواند قدرت و قوت و ارزشمندی این مقولهها را در ایران نشان دهد.
۹ـ رفتار و رواداری طالبان به عنوان دانشآموختگان مدارس دینی و برداشتها و خوانشهای آنان از آموزههای دین اسلام در عرصههای حکمرانی بیگمان در میان روحانیان و حوزه های علمیه ایران بازتاب خواهد داشت و در گذر زمان موجبات تجدیدنظر و تغییر در خوانشهای فقهی را فراهم خواهد کرد.
۱۰ـ اینکه دولت طالبان تمرکز خود را بر آبادانی افغانستان و تامین رفاه شهروندان خود قرار دهد یا اینکه جهان وطنی بیاندیشد و به دنبال بسط و گسترش اندیشههای ایدئولوژیک خود در کشورهای همسایه باشد، موضوع جالب توجهی برای روشنفکران حوزوی و دانشگاهی در ایران خواهد بود.
۱۱ـ نوع رفتار دولت آینده طالبان با ناراضیان و منتقدان و معترضان با تعیین ساز و کار قانونی برای ابراز اعتراضات مردمی یا در تنگنا قرار دادن آنان، عرصه اجتماعی و سیاسی است که می تواند آین دولت را در آزمون سختی قرار دهد.
در هر حال و به هر سویی که حکومت آینده طالبان پیش گیرد، جامعه ایران در یک مقایسه و سنجش ساده ذهنی میتواند کاستیها، عیوب و برجستگیهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی دو کشور را ارزیابی کند.
انتهای پیام/