مشکل سیستم قضایی چیست؟
مشکل سیستم قضایی چیست؟
بشیر معتمدی
متأسفانه در خبرها آمده بود که بکتاش آبتین عضو کانون نویسندگان ایران که به ۶ سال حبس محکوم شده بود، بر اثر ابتلای به کرونا دارفانی را وداع گفت. در این میان کانون نویسندگان اطلاعیه داده و قوه قضائیه را به دلیل اهمال در فرستادن آقای آبتین به بیمارستان – علیرغم اطلاع از بیماریهای زمینهای وی- مقصر معرفی کرده است.
این چندمین بار است که افرادی در زندانهای ایران فوت میکنند و یا در اثر اهمال در رساندن آنها به بیمارستان این اتفاق میافتد و تکرار این ماجرا نشان از وجود یک مشکل در سیستم قضایی دارد. اما متأسفانه واکنش مناسبی از سوی مسئولان قوه قضائیه صورت نمیگیرد، گویی مرگ انسانها برای همه ما خیلی طبیعی و عادی شده است، در حالیکه حضرت علی (ع) به عنوان الگوی حکومتداری اسلامی شیوهای متفاوت داشت و کندن خلخالی از زنی یهودی در قلمرو حکومت خود را بر نمیتافت و فریاد برمیآورد که اگر مسلمانی از این رنج بمیرد، رواست (نهج البلاغه / خطبه ۲۷).
اما اکنون مرگ انسانها نیز ما را تکان نمیدهد، گویی این خطبهها و سخنان حضرت تنها برای کتابها و گفتن و شنیدن است، اما عرصه اجرای آن هیچگاه فرا نمیرسد. باید در مسلمانی خود شک کنیم و بیش از این باید مسئولان در اعلام این حکومت به عنوان حکومت اسلامی احتیاط نمایند، چراکه با شاخصهایی که امام علی (ع) برای حکومت دینی برمیشمرند، فرسنگها فاصله داریم.
اما سؤال این است که مشکل سیستم قضایی چیست؟ برای پاسخ به این سؤال بد نیست نگاهی به اتهامات آقای آبتین بیندازیم. ایشان به جرم «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به ۶ سال زندان محکوم شده بود، عناوینی که بارها و بارها به عنوان اتهامات افراد مختلف در طول سالهای گذشته ذکر شده است. سؤال اساسی اینجاست که آیا چنانچه کسی علیه نظام صحبت کند، باید به زندان بیفتد؟ آیا حضرت علی (ع) با مخالفان نظام خود اینگونه برخورد میکرد؟ و آنها را حبس یا مجازات مینمود؟
نگاهی به سیره امیرالمؤمنین(ع) نشان میدهد که ایشان تنها در برابر کسانی میایستادند و برخورد میکردند که شمشیر میکشیدند و به اصطلاح با سلاح به مقابله با نظام میپرداختند و امنیت را خدشهدار میکردند. اگر با طلحه و زبیر جنگیدند، نه به دلیل مخالفت و شکستن بیعت با حضرت، بلکه به دلیل لشکرکشی به شهرها، از جمله بصره بود که منتهی به جنگ جمل شد و الا افراد دیگری هم بودند که بیعت حضرت را نپذیرفتند و حضرت هم با ایشان کاری نداشت، مانند سعد ابی وقاص و عبدالله ابن عمر (ویکی شیعه).
حتی حضرت علی(ع) با کسانی که علیه حکومت ایشان و شخص ایشان صحبت میکردند هم کاری نداشتند و به هیچ عنوان دستور مجازات یا حبس ندادند. نمونه بارز آن برخورد ابتدایی خوارج با حضرت بود که پس از داستان حکمیت به طور مرتب علیه ایشان صحبت میکردند و حتی ایشان را کافر خواندند، اما حضرت با آنها کاری نداشتند و حتی حقوق آنها از بیت المال را نیز پرداخت مینمودند.
روزى امام علی(ع) در حال سخنرانى بود که ناگهان یکی از خوارج از گوشه مسجد فریاد زد: «لا حکم الاّ لله» و به دنبال او، جمعى دیگر نیز این شعار را سردادند. دقایقى سخن امام(ع) قطع شد. آنگاه امام در پاسخ فرمود: «تا وقتى با ما هستید از سه حق برخوردارید: از ورود شما به مساجد خدا و نمازگزاردن در آن جلوگیرى نمیکنیم؛ شما را از بیت المال محروم نمیسازیم؛ و تا آغاز به جنگ نکردهاید با شما نبرد نخواهیم کرد» (تاریخ طبری/ ج۵/ ص ۷۳).
لذا عناوینی همچون «تبلیغ علیه نظام» به عنوان جرم برای فردی که شاعر و مستندساز بوده، نشان از فاصلهگیری از معیارها و شاخصهای حکومت علوی است. اگر این حکومت مدعی پیروی از حکومت علوی است، این عملکرد و اینگونه مجرم دانستن افراد، بدون اینکه سلاحی علیه نظام به کار گیرند، هیچ تطابقی با سیره حضرت علی (ع) ندارد.
بنابراین مشکل سیستم قضایی، همین جرم انگاریهایی است که علیه افراد صورت گیرد، بدون آنکه نسبت آن با دین اسلام و شیوه اهل بیت(ع) مشخص شود. رئیس قوه قضائیه چنانچه عزم اصلاح این قوه را دارد، باید سیستم قضایی را از این نوع نگاه به فعالیت افراد و گروهها پالایش نماید. مشکل اساسی سیستم قضایی تسلط نهادهای امنیتیِ غیرپاسخگو با این نگاه و این عملکرد بر قوه قضائیه است که حتی استقلال قاضی و کل سیستم قضایی را دچار خدشه میکنند و تا این اصلاح و پالایش در قوه قضائیه صورت نگیرد، سیستم آینده روشنی نخواهد داشت. به امید آن روز که شیوه علوی در تمام ارکان حکومت ساری و جاری گردد.
انتهای پیام/