تحلیل

دیگر مردم را از تجزیه نترسانید/

دیگر مردم را از تجزیه نترسانید/

پس از چندین دهه، مردم ایران به جای شعار مرگ، شعار زندگی را برگزیدند/

حسین وفاپور

جنبش اجتماعی اخیر در ایران پس از انقلاب، یکی از حرکت‌های اجتماعی منحصر به فرد در تاریخ بعد از انقلاب بود و دارای چند بعد متفاوت نسبت به حرکت‌های پیش از آن بود که به صورت مختصر و گذار ذکر می‌شود:

اول: وحدت ملی و نفی تجزیه طلبی؛ یکی از اتهاماتی که همواره متولیان نظام برای سرکوب هر نوع اعتراض مسالمت آمیزی استفاده می‌شد، خطر جدایی‌طلبی و تجزیه ایران عزیز در صورت تضعیف قدرت مرکزی بوده است، و البته دوستاران ایران و تمامیت ملی این سرزمین هم به حق همواره این موضوع را مسأله جدی و نگرانی مهم خود می‌دانند. ولی خوشبختانه این حرکت که با قتل یه خانم جوان کرد اهل سنت آغاز شد، علی رغم زمینه مساعد آن، به هیچ وجه هیچ گرایش تجزیه طلبانه را در ایران به صورت جدی فعال نکرد و بالعکس اقوام مختلف مردم ایران را بیش از پیش به هم نزدیک کرد.
بنابر این به نظر می‌رسد با جنبش اخیر تمام تهدیدهای جدایی‌طلبانه و تجزیه‌طلبانه به محاق رفت و به هیچ وجه در این جنبش جدی گرفته نشد. لذا مخالفین حرکت‌ها و اعتراض‌های مردمی دیگر نمی‌تواند پس از این واقعه، مردم و مخالفین خود را با تهدید تجزیه طلبی بترساند و یا با این عنوان جلوی هر حرکت اصلاحی را سد کند.

دوم: نفی سلطنت‌طلبی و قیم مأبی دیگران؛ برخلاف جنبش‌های سال‌های اخیر که شعارهای سلطنت‌طلبانه و یا  قیم مأبانه برخی شاخص و مبرز بود، در این جنبش اخیر هیچ شعاری از این گرایش‌ها دیده نمی‌شد و نشان داد که مردم ایران چنان در حرکت اعتراضی و اصلاحی خود بالغ شده‌اند که به درستی راه خود را از سلطنت‌طلبی و هر حرکت قیم‌مأبانه دیگر جدا ساخته‌اند. مردم نشان دادند هیچ کس نمی‌تواند خواسته‌های به حق آنان را برای اهداف گروهی خود مصادره کند و خود می‌خواهد بر سرنوشت خود مسلط باشد.

سوم: تفاوت در شعار و محوریت شعار زندگی؛ شعار محوری این حرکت برخلاف رویه پیش و پس از انقلاب، شعار زندگی است. مردم ما در ۵۰ سال گذشته به شعار مرگ عادت کرده‌اند؛ تا حدی که متأسفانه هنوز هم در بسیاری از مساجد ایران پس از پایان نماز که با شعار عظمت خداوند(الله‌اکبر) ختم می‌شود، ردیفی از شعار مرگ مشخص شده است که نمازگزاران ملزم می‌شوند آنها را سر بدهند که این امر خود یکی از عوامل گریزان کردن مردم عادی از مساجد شده است. ولیکن مردم ایران در این جنبش، چنان از خود بالندگی نشان دادند که شعار زندگی را بر همه شعارهای گذشته ترجیح دادند. البته پس از هفته اول اعتراضات به جهت واکنش خشن بخشی از حاکمیت و سرکوب خشونت‌بار این حرکت، مجددا شعار مرگ نیز به این شعار اصلی و اولیه جنبش اضافه شد.

چهارم: تحقق اهداف، برخلاف حرکت‌های قبلی در دهه‌های اخیر که طبق روال با سرکوب شدید حاکمیت برخورد می‌شد و تقریبا به هیچ یک از هداف خود نمی‌رسید، این حرکت اخیر در مهمترین هدف خود یعنی آزادی حجاب و مخالفت با حجاب اجباری، موفق بود و توانست این خواسته خود را بر نظام تحمیل کند. طبق فرمایش آقای دکتر جواد کاشی در مطلب زور فراوان برای یک خواست مشخص، این جنبش به هدف اصلی و اولیه حرکت خود نائل شد.

پنجم: حضور چشگیر و محوری زنان؛ با توجه به اینکه شروع این جنبش با موضوع زنان و استیفای حقوق از دست رفته ایشان در کشور آغاز شد، اکثر محور مدیریت این جنبش با زنان بود و زنان به خوبی نشان دادند چه پتانسیل بالایی برای هدایت حرکت‌های اجتماعی در ایران دارند که امیدواریم با به رسمیت شناختن حقوق اساسی زنان توسط حاکمیت، زنان این سرزمین در سازندگی آینده ایران بیش از پیش نقش ایفا کنند.

ششم: رهبریت جوانان؛ جوانان دهه ۸۰ از طرف نسل‌های پیشین خود به عنوان نسل بازی، نسل بی‌انگیزه و نسل بی‌هویت شناخته می‌شدند؛ به حدی که از نظر بسیاری، همه امور زندگی برای ایشان همچون بازی بود و هیچ جدیتی در زندگی برایشان دیده نمی‌شد ولیکن در این جنبش، جوانان دهه هشتاد نشان دادند که چه انگیزه قوی و چه پتانسیل بالا و باورنکردنی برخوردار هستند و اگر این توان توسط نظام سرکوب نشود و در مدیریت آینده کشور به درستی استفاده شود چه برکاتی برای این مملکت خواهد داشت.

هفتم: همبستگی مهاجران ایرانی خارج از کشور؛ بر اساس برآورد، حدود ۷ میلیون مهاجر ایرانی در دنیا زندگی می‌کنند که تقریبا همگی به خاطر عدم رضایت از شرایط ایران، مقیم خارج از کشور شده‌اند و اکثر این قشر به علت تحصیلات دانشگاهی و گرایش‌های متنوع فکری و عقیدتی، دارای تنوع فراوان سیاسی و اعتقادی بوده و جمع شدن آنها در ذیل یک موضوع تقریبا امری غیر ممکن بود. ولیکن جنبش اخیر با شعارها و اهداف خود توانست تقریبا تمام این مهاجرین را وحدت ببخشد و بزرگترین راهپیمایی‌های تاریخ ایرانیان مهاجر در  کشورهای بسیاری را رقم بزنند.

امیدوارم مصلحان جامعه ایران، اندیشمندان و دلسوزان ایران زمین با توجه به جنبه‌های مثبت این جنبش و با استفاده از فضای ایجاد شده برای اصلاح رویه‌های غلط در گذشته و نفی جنبه‌های منفی آن از جمله برخی وقایع خشن در آن، راه جدیدی را برای ساختن آینده ایران فراهم آورند.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا