تحلیلخوزستان

چرا اغتشاشات در هیچ جای جهان، به براندازی نظام منجر نمی شود؟

چرا اغتشاشات در هیچ جای جهان، به براندازی نظام منجر نمی شود؟

از نگاه بعضی از حاکمان، همچنان، اصلاح طلبان که به دنبال تغییرات اصلاحی مسالمت‌آمیز خشونت‌پرهیز هستند، از امثال رضا پهلوی خطرناک‌تر هستند/

اگر به حرکت‌های اصلاحی در بیش از ۲۵ سال گذشته، پاسخ مثبت داده می‌شد، به این جا نمی رسیدیم که هر حرکت اعتراضی، جهت براندازانه پیدا کند/

محسن صنیعی(عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)
اول باید نظام را طبق تعریف مصطلح در ایران تعریف کرد و آن هم نوع حکومت است. در اکثر کشورهای جهان، نوع حکومت یا جمهوری است یا سلطنت مشروطه پارلمانی که عملا همان جمهوری پارلمانی است.
در این نوع حکومت ها، مردم در یک انتخابات که همه احزاب حضور دارند، به یک حزب پیروز رای می دهند و او را به قدرت می رسانند. ممکن است بالاترین حزب، برای تشکیل دولت، نیاز به تشکیل ائتلافی از احزاب باشد. طبیعی است در مدت دو سال اول، مردم به بررسی دولت جدید می پردازند، در سال سوم، این ارزیابی ممکن است نارضایتی از حزب حاکم باشد پس در سال چهارم خود را آماده تغییر حزب حاکم از طریق انتخابات می کنند.
پس عملا برای تغییر هر حزب حاکم، سهل الوصول ترین راه، انتخاباتی است که به طور مکرر تکرار می شود. اعتراضات بزرگی که گاه و بیگاه در این کشورها مثل اعتراضات این روزها در فرانسه، اتفاق می افتد، حداقل نتیجه ای که خواهد داشت تغییر حزب حاکم در انتخابات بعدی است یا حداکثر، استعفای دولت حاکم و انتخابات زودرس و سقوط حزب حاکم در یک انتخابات زودرس است. هیچ گاه، هیچ اعتراضی در هیچ جای جهان، منجر به تغییر نوع حکومت، مثلا انحلال جمهوری یا انحلال نظام پارلمانی و مثلا ایجاد حکومت مستبده یک شاه نمی شود.
سخن دیگر این که آیا امکان دارد که رسانه های جهان در تغییر نوع حکومت یک کشور در دنیا، موثر باشند؟ برای پاسخ به این پرسش، پیشنهاد می کنم که تصور کنید همه شبکه های ماهواره ای دنیا را در اختیار صدا و سیمای خودمان قرار دهند و این شبکه های ماهواره ای هم متمرکز شوند بر روی اروپا و امریکا. چه نتیجه ای حاصل خواهد شد؟
آیا مردم آن کشورها به این شبکه های ماهواره ای، وقعی خواهند نهاد؟ اگر تاثیر هم بگذارند، حداکثر تغییر حزب حاکم در یک انتخابات بعدی است. قطعا هر فعالیت رسانه ای خارجی، هیچ گاه نمی تواند به تغییر نوع حکومت بیندازد.
حال پرسش بعدی این است که چرا با هر اعتراض، ما در ایران، تصور می کنیم که این مجموعه اعتراضات براندازانه است و نوع حکومت را هدف قرار داده است؟ چرا تصور می کنیم هر نوع فعالیت رسانه ای در خارج، یک حرکت براندازانه است؟ پاسخ این پرسش، در تعریف نوع حکومت است.
بنای بر این بود که نوع حکومت جمهوری باشد، یعنی هر چهار سال یا حتی هر دو سال، با انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری، مردم نوع روش حکومتداری سیاسی خود را انتخاب کنند ولی اگر به آن جا رسیدیم که مردم خود را دخیل در سیاست های کلان ندیدند، طبیعی است که به این جا می رسیم که هر اعتراضی، ممکن است جهت براندازانه پیدا کند.
اما پرسش دیگر، چرا شدت فعالیت‌های براندازانه، حداقل طی چند سال اخیر، بیشتر شده است؟ چون که حکومت در مقابل حرکت‌های اصلاحی، مقاومت نشان می دهد. امروز از نگاه بعضی از حاکمان، همچنان، اصلاح طلبان که به دنبال تغییرات اصلاحی مسالمت آمیز خشونت پرهیز هستند، از امثال رضا پهلوی خطرناک تر هستند.
اگر به حرکت‌های اصلاحی در بیش از ۲۵ سال گذشته، پاسخ مثبت داده می شد، به این جا نمی رسیدیم که هر حرکت اعتراضی، جهت براندازانه پیدا کند. نگارنده، به عنوان یک اصلاح طلب، معتقد است که جامعه هر سال و هر ماه و هر روز در تغییر است، جامعه ایران، جامعه ای کاملا متفاوت از سال ۵۸ است که از جمعیت موجود، شاید فقط ۲۰٪ در جامعه رای دهندگان رفراندوم ۵۸ باشند اگر نظرشان همچنان، همان نظر سابق باشد. باید به این تغییرات، پاسخ داد.
باید مردم در تعیین نوع حکومتداری، نقش خود و مشارکت خود را احساس کنند. بهترین کار آن است که یک مجمع چندصد نفره از صاحب نظران، کارشناسان و استادان حوزه سیاست، اقتصاد، حقوق و فقه و …، از همه گرایش های سیاسی جامعه ایران، به ارزیابی مشکلات جامعه ایران بپردازند و در خصوص آینده ایران، چاره اندیشی کنند.
انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا