
در آرزوی رئیس جمهوری بیباک
(چرا به پزشکیان رای میدهم)
آب و محیط زیست بیمار
مهدی قمشی (استاد دانشگاه شهید چمران اهواز)
کشور ما سالهاست با مشکلات آب و محیط زیست دسته و پنجه نرم می کند و علی رغم مشاهده مشکلات ناشی از کمبود آب و مشکلات زیست محیطی مختلف، امّا هنوز به دلایل متعدد نتوانسته است یک نقشه راه صحیح و عملی برای چیره شدن بر مشکلات اصلی این دو بخش ارایه و اجرا نماید.
قبل از اینکه وارد اصل مطلب شویم ببینیم بیماری این دو حوزه از منابع طبیعی کشور یعنی آب و محیط زیست که بسیاری از مشکلاتشان در هم تنیده نیز می باشند چه چیزهایی هستند؟
– فرو نشست زمین در دشت های مهم کشور (در حال حاضر از ۶۰۹ دشت کشور بیش از ۴۰۰ دشت به دلیل استفاده بیش از توان از آبهای زیر زمینی دچار مشکلات فرونشست زمین می باشند)
– مشکل خشکی تالاب ها عدم رسمیت بخشی و اولویت دادن به حقآبه زیست محیطی تالاب ها و سایر بستر های آبی، (در حال حاضر از حدود ۳ میلیون هکتار مساحت تالاب های کشور حدود ۶۰ درصد از کل مساحت آنها دچار خشکی است. در این میان دریاچه ارومیه، و تالاب های هامون، گاوخونی، شادگان، هورالعظیم، جازموریان، بختگان، دارای بیشترین مشکل هستند)
– مشکل ناترازی بین منابع و مصارف آب در کشور و وجود پرت آب در بخش های مختلف مصرف منابع آب (در حالی که از نظر علمی نباید بیش از ۴۰ درصد آبهای شیرین قابل استحصال در بخش های توسعه ای مانند شرب و بهداشت، کشاورزی و صنعت استفاده شود در کشور ما این مقدار بیش از ۹۰ درصد می باشد و به همین دلیل سهم زیست محیطی دچار مشکل حاد گردیده و یا به عبارتی پیش خور شده است)
– مشکلات ناشی از انتقال بین حوضه ای آب و مشکلات اجتماعی مرتبط با آن (این مسئله یکی از مشکلات اصلی مدیریت آب کشور است که علی رغم ایجاد تبعات سوء اجتماعی بین استانهای مختلف کشور ولی همچنان در حال پیگیری است)
– مشکل مناطقی از کشور که با کمبود آب مواجه هستند (به دلایل عدیده خصوصاً مدیریت غیر صحیح منابع آب در حوضه های آبخیز، سبب پدیدار شدن مشکل آب در بعضی از بخشهای مصرف اکثر حوضه های آبخیز شده است)
– مشکل آلودگی هوای شهر های بزرگ (این مسئله در کلان شهرهایی مثل اهواز، اصفهان و اراک و… به گونه ای است که تعداد روزهای پاک برخی شهرها در سال به تعداد انگشتان دست نیز نمی رسد. مسائل گرد و غبار و آلودگی های ناشی از صنایع و عقب ماندگی تکنولوژی در صنایع کشور از دلایل مهم آن می باشند)
– مشکل مرتبط با ریزگرد ها (این پدیده که حدود ۲۰ سالی است استانهای غربی کشور خصوصاً خوزستان را تحت تاثیر قرار داده ناشی از خشکی تالاب های بین النهرین و بسترهای آبی داخل کشور است که تندرستی احاد مردم را دچار مشکل شدید نموده است).
– مشکلات پساب های شهری و کشاورزی برای رودخانه ها و آبهای زیر زمینی (حجم پساب های خانگی تصفیه نشده و پساب های کشاورزی خطرناک که بدون پالایش وارد رودخانه و آبهای زیر زمینی کشور می شوند، بسیار زیاد است و اکنون یک تهدید جدی برای کیفیت آبهای شیرین کشور به شمار می روند.)
– مسئله مدیریت پساب ها و بکارگیری مجدد آنها (با توجه به کمبود کلی آب در کشور پساب ها با انجام تمهیداتی باید به عنوان آبهای غیر متعارف در بخش های صنعت و کشاورزی استفاده شوند لیکن به دلایل گوناگون تا کنون استفاده مفید از این آبها نشده است.)
– مشکل دست اندازی به منابع طبیعی و بستر رودخانه ها (فشار معیشتی بر مردم روستاها و اغماض در اعمال قوانین موجود سبب شده به منابع طبیعی و بستر رودخانه ها تعدی های فراوان صورت گیرد)
– مسئله از بین بردن جنگل ها و مراتع کشور (مشکل شغل و معیشت سبب شده به جنگل ها و مراتع کشور دست اندازی های فراوانی صورت گیرد به طوری که زیست بوم تاریخی کشورمان که حدود ۱۶ میلیون هکتار عرصه جنگلی داشته است اکنون به حدود ۸.۴ میلیون هکتار کاهش یافته است)
– مسئله آلودگی ناشی از صنایع و تاسیسات استخراج و پالایشگاه های نفت (بکارگیری تکنولوژی های قدیمی و عدم استفاده از فناوری های به روز به دلیل مشکل تحریم ها، باعث شده آلودگی های این گونه صنایع و تاسیسات همچنان در کیفیت هوای کلان شهرها غالب باشند)
– مشکلات موجود در مسیر حرکت به سمت انرژی ها پاک (در حالی که کشورمان به لحاظ جغرافیایی و اقلیمی استعداد بسیار خوبی جهت استحصال انرژی های نو دارد با این وجود به علت عدم همکاری های جهانی و عدم وجود سرمایه گذار، در این خصوص جایگاه مناسبی برخوردار نیست)
– و سایر وجوه آب و محیط زیست
هر چند با توجه به موارد برشمرده فوق بیماری این دو بخش باید جدّی تلقی شود امّا خوشبختانه برای اغلب این موارد راه حل علمی بر طرف کردن یا کاهش این مشکلات همیشه در دسترس بوده اند.
مشکل از جایی شروع می شود که پیگیری راه حل های کارشناسی که منافع کل کشور و عموم مردم در آن است اغلب اوقات با منافع عده ای خاص در تضاد می باشد لذا فشارها و لابی های سیاسی و علقه های منطقه ای برای تعلیق یا تعویق راه حل کارشناسی وارد کارزار می شوند و اینجاست که تفکر و دیدگاه دولت اهمیت ویژه ای می یابد و میزان انعطاف دولت ها در مقابل این فشارهای غیر کارشناسی تعیین کننده خواهد بود که متاسفانه در بیشتر مواقع پیروزی با پارامترهای غیرکارشناسی بوده و در نتیجه پیگیری راه حل های کارشناسی را به تعویق انداخته اند.
با همین نگاه در طول چهل و چند ساله گذشته از نظام جمهوری اسلامی، دولت های منتخب با تاکید بر مشکلات آب و محیط زیست به بین دو نگاه نخبه گرا یا عقل گرا (با اهمیت دادن به دیدگاههای علمی و کارشناسی) و عوام گرا یا پوپولیست (با حذف راه حل های کارشناسی و تن دادن به سایر مولفه های غیر کارشناسی) قرار داشته اند. دولت های نخبه گرا همیشه مشکلات را درک و سعی در بکارگیری راه حل های کارشناسی داشته اند هر چند در عمل ممکن است به موفقیت کامل نایل نیامده باشند.
از جمله این اقدامات می توان به موارد زیر اشاره داشت. توجه و به رسمیت شناختن حقآبه زیست محیطی تالاب ها و رودخانه ها، حوضه ای کردن مدیریت منابع آب، اجرای طرح آماک برای کنترل و استفاده از فلرهای نفتی، گازی کردن سوخت نیروگاهها، تخصیص بودجه و اجرای طرح های کنترل برخی از کانون های ریزگرد در استان های درگیر با مسئله و …. همه از نکات مثبتی هستند که در دولت های بطور نسبی عقل گرا یا نخبه گرای قبلی کم و بیش سعی در پرداختن به آنها داشته اند.
ولی باید اعتراف نمود که به دلایل سیاست ها و محدودیت های بالادستی (که در ذیل به آنها پرداخته خواهد شد) متاسفانه برآیند رصد ترمیم مشکلات، حکایت از آن دارد که برنامه های برشمره فوق یا بخوبی اجرا نشده اند و یا به کندی پیگیری شده اند و در بعضی مواقع شدّت تخریب های بعدی بسیار بیشتر از ترمیم ها بوده اند. امّا دولت های عوام گرا نه تنها گامی در جهت حل مشکلات بر نداشته اند بلکه سبب تخریب های فراوان در این بخش ها نیز شده اند.
مثال ها در این مورد و صدمات وارده آنها کم نیستند (حقآبه دادن به بیش از ۲۰۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز در دشت های بحرانی کشور در دولت معروف به بهار با یک مصوبه، یکی از این دست کارهای پوپولیستی است که نتیجه اش را امروز به عینه می بینیم) . ذکر تفصیلی این موارد در این مختصر امکان پذیر نیست.
با توجه به اینکه آثار زیان بار تفکر متوهم و عوام گرا اکنون برای همه مردم دلسوزان محرز گردیده و دهه پیش رو نیز برای کشورمان از بابت مسائل آب و محیط زیست بسیار مهم و حیاتی تلقی می شود و از نگاهی دیگر با توجه به اینکه در کاندیداهای فعلی نیز هر دو نوع تفکر نماینده خود را دارند لذا بسیار ضروری است که حساسیت آحاد کشور نسبت به این موضوع و اثر دیدگاههای مختلف در آینده کشورشان، روشن و شفاف شده و حساسیت رای شان برانگیخته گردد تا بدین طریق به تشخیص و انتخاب صحیح مردم کمک کرده و مشارکت بیشتر را شاهد باشیم.
در وضعیت فعلی کشورمان سیاست های بالادستی و مبنایی که سد راه پیگیری اعمال راه حل های علمی و کارشناسی شده اند چند چیز است: اول وجود تحریم ها، دوم عدم ارتباط موثر و همکاری با کشورهای پیشرفته دنیا، سوم عدم وجود یا محدودیت سرمایه گذاری های خارجی، چهارم دخالت نهادهای بالادستی حاکمیتی در امور دولت، پنجم عدم ایجاد و رونق اشتغال در بخش هایی غیر از کشاورزی ، و ششم ضعف حمیّت ملی و اعتماد بین مردم و دولت جهت پاسداشت قوانین و مقرارت.
ملاحظه می کنید که گره بیماری آب و محیط زیست نیازمند رئیس جمهوری نخبه گرا، توانا و بی باک است تا بتواند با رفع مشکلات اساسی بالادستی و دست و پا گیر تحریم ها، ایجاد ارتباط دوستانه با سایر کشورهای جهان، جذب سرمایه گذاران جهانی به کشور، ایستادگی مقابل خواسته های غیرکارشناسی نهادهای بالادستی، رفع مشکل اشتغال از طرقی غیر از بخش کشاورزی و تقویت حس اعتماد بین مردم و دولت، راه را برای حل مشکلات آب و محیط زیست و همین طور سایر بخش ها هموار نماید.
انتهای پیام/