«دانشگاهها و کنشگران سیاسی»
♦متاسفانه برخی روسای جمهور و وزیران برای نشان دادن استقلال خود، بدترین شکل از تبعیت و حلقه به گوشی و ترس از ریسکپذیری را به نمایش میگذارند و در همان حال افتخار میکنند که به هیچ حزبی وابسته نیستند!
♦گاهی برای نشان دادن عدم وابستگی خویش به یک جناح و طیف و گفتمان موجود در کشور، افراد ناآشنا به مدیریت و ضعیف و بیاراده و غیرفعال در حوزه کاری را منصوب میکنند/
دکتر حسن دادخواه (عضو هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز)
پیشینه کنشگری سیاسی و نقش کنشگران سیاسی در همه ادوار پیش و پس از انقلاب اسلامی، چه در قالب احزاب و چه در قالب فعالیت های انفرادی و جمعی بر کسی پوشیده نیست.
در ادبیات سیاسی ایران معاصر، کنشگر سیاسی، به فرد و افرادی اطلاق میشود که با یا بدون یک تخصص و رشته دانشگاهی، ضمن اشتغال به یک حرفه، در عرصه امور سیاسی و مرتبط با امور حکمرانی نیز فعال است، دیدگاه سیاسی آشکاری دارد، از سواد سیاسی نسبتا خوبی برخوردار است و برای رسیدن به آرمان سیاسی خود، وقت صرف میکند و متحمل پرداخت انواع هزینههای شغلی و صنفی و قضایی و امنیتی می شود!
تاریخ احزاب و تاریخ تحولات سیاسی و حکمرانی در کشورمان نشان میدهد که افرادی با مدارک و تخصصهای مهندسی، پزشکی، هنری و ورزشی و ادبی، در همان حال، عضو فعال احزاب نیز بوده آند و اتفاقا در حرفه و شغل خود نیز از درخشش و تمایز برخوردار بودهاند!
دانشگاهها به شکل و ماهیت جدید خود، در ایران به مانند دیگر نهادهایی که در عصر جدید و معاصر به عنوان نماد و نشانهای از ورود کشورمان به مدرنیسم، قد برافراشتند، از روزها و سالهای نخستین فعالیت علمی و آموزشی، هیچ گاه به دور و جدا از بدنه جامعه نبوده است.
مبارزات و کنشهای سیاسی اجتماعی دانشگاهیان و بویژه دانشجویان در پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پیشگام حرکت های مردمی در شهرهای بزرگ و کوچک بوده است. جدای از اینکه نظر مردم و دانشگاهیان و اصحاب علم و هنر امروزه در پیرامون نظام حکمرانی پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران چیست و چه انتقادات و هواداریهایی نسبت به آن دارند، ولی هیچگاه کوششها و جانفشانی های دانشگاهیان در حوزه سیاسی از خاطره و تاریخ معاصر ایران پاک و محو نخواهد شد!
موضوع مدیریت در همه وزارتخانههای تخصصی و از جمله وزارت عتف و وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، با وجود علمی و تخصصی بودن ماهیت کار در این دو وزارتخانه ولی هیچ گاه به دور و ناآشنا و بی نیاز از سواد سیاسی و تجربه کنشگری سیاسی و اطلاع و آگاهی کامل از نبض موضوعات معطوف به حکمرانی نبوده و نخواهد بود. مگر بدون اشراف بر موضوعات اجتماعی و سیاسی و ظرافت های هنری میتوان در ایران جاده ساخت و مسکن فراهم کرد و نقاط مورد نیاز سرمایه و اولویت بندی کارها را به سامان رساند؟ مگر بدون آشنایی با حساسیتهای محلی و بومی و آمایش سرزمینی میتوان آموزش عالی و رشتههای مورد نیاز را در استان و شهری در ایران تأسیس نمود یا منحل و یا ادغام کرد؟
مدیریتهای عادی و استراتژیک آن هم در ایران امروز که همه امور زیر سپهر گسترده سیاسی جا گرفته است مگر بدون شناخت احزاب و دیدگاه های سیاسی و گرایش های جوانان به امور سیاسی و دستاوردهای آن، مقدور و میسور است؟
دانشگاهها در کشورمان، امروزه در شرایط منحصری قرار دارند. از سویی نظام سیاسی و حکمرانی حاکم بر ایران به هر حال، نظر ویژه و خاصی به نیروهای انسانی و تولیدات دانشگاه دارد و از سوی دیگر، درست یا نادرست، در نبودن احزاب قوی و رسانه های مستقل، دانشگاه ها و محیط های دانشجویی عهده دار ماموریتها و وظایف سیاسی و اجتماعی احزاب و رسانهها شدهاند. از سوی دیگر نهادهای مذهبی و فرهنگی رسمی موجود در دانشگاه که زیر نظر مستقیم روسای دانشگاه ها نیستند عملا رویکرد سیاسی و فرهنگی خاص و معینی را دنبال و تبلیغ می کنند. اداره این مجموعه چند جنبه ای با منشوری از هویت ها و جمعیت های دختران و پسران جوان، چگونه می تواند جدا و مستقل از یک مدیر بی اطلاع و بی تجربه و ناآشنا به امور و ظرافت های سیاسی و صرفا متخصص در یک رشته تحصیلی اداره شود؟
متاسفانه و شوربختانه برخی روسای جمهور و وزیران بجای آنکه خود برآمده از تربیت سیاسی و حزبی و آشنا به زیر و بالای امور باشند و برنامه کاری خویش را به استناد کار کارشناسی مجموعه ای از یاران و دوستان سیاسی و در سلسله مراتبی از سطوح حزبی بدانند، خویش را مستقل و جدا از احزاب اعلام و معرفی میکنند و آشکارا اعلام میدارند که انفرادا تصمیم میگیرند و مدیران و زیردستان خود را نیز نه از میان دستههای فعال و هزینه داده و افراد شاخص و با تجربه برمی گزینند بلکه برای نشان دادن استقلال خود، بدترین شکل از تبعیت و حلقه به گوشی و ترس از ریسک پذیری را به نمایش می گذارند و در همان حال افتخار می کنند که به هیچ حزبی وابسته نیستند!
علت این وادادگی این است که متاسفانه و شوربختانه در جامعه ایران نگاه به فعالان و کنشگران سیاسی یک نگاه ناقص و معیوبی است! به اشتباه همه اینگونه میاندیشند که نیروهای مشهور به وابستگی سیاسی، اهل عمل به قوانین و مقررات و شایسته گزینی و اولویت شناسی و بهرهجویی از همه نیروهای موجود غیر حزبی و یا مخالفان و منتقدان خویش نیستند و فقط یاران و همراهان همیشگی و دوستان خلوت را به کار می گمارند در حالی که این چنین نیست از سوی دیگر تجربه مدیریت های برخی دانشگاه ها نشان داده است که رئیس غیر سیاسی و منزوی که دوستان اندکی در دانشگاه دارد و هیچ ارتباطی با همکاران نداشته است در چیدن مدیران و معاونان به سراغ افراد ناهمگون و تک رو رفته است و لذا مجموعه مدیریت آن دانشگاه همواره متشتت و جدا و پراکنده بوده است!
گاهی روسای برخی دانشگاهها و یا وزیران عتف برای نشان دادن عدم وابستگی خویش به یک جناح و طیف و گفتمان موجود در کشور، افراد ناآشنا به مدیریت و ضعیف و بیاراده و غیر فعال در حوزه کاری را منصوب می کنند که جز رکود و عقب ماندگی دانشگاه مورد نظر و دخالت افراد پراکنده در امور دانشگاه، مدیریت آنان دستاورد مثبتی به همراه نداشته است!
گاهی برخی روسای دانشگاه ها و وزیران عتف، برای اثبات بی طرفی سیاسی خود، افراد شاخص و بدنام و تندرو از جناح مقابل را و نه فرد متعادل و عاقل را به ریاست دانشگاه و دانشکده منصوب کردهاند!
با همه این اوصاف، امیدواریم در دوره وزارت وزیر محترم عتف در دولت دکتر پزشکیان شاهد نشاط علمی، همگرایی، آرامش، چابکی، ثبات قوانین و مقررات، فعالیت متنوع فوق برنامه و فرهنگی دانشجویی و تامین بودجه.های لازم و کافی برای نوسازی زیر ساختهای فرسوده دانشگاهها باشیم.
انتهای پیام/