امروز اندیشه و فکر آیتالله مصباح پشتوانهای برای تغذیه فکری انتخابات است/
در این مبنای فکری، انتخابات حتی جنبه تزئینی هم ندارد/
سال ۱۳۵۸ آقای مصباح شخصیتی نبود که در نظام جایگاهی داشته باشد/
استاد حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه امروز اندیشه و فکر آیتالله مصباح پشتوانهای برای تغذیه فکری انتخابات است، گفت: ماهیت برگه رأی و انتخابات در این سیستم این است که هر جا هر رأیی نوشتید، ذیلش این است که است الامر الیکم؛ یعنی شما صاحب اختیار هستید. اگر این مبنای فکری درست باشد، انتخابات حتی جنبه تزئینی هم ندارد؛ کسی که انتخابات را اینگونه ببیند، انگیزهای برای فعال بودن ندارد؛ مگر اینکه عنوان دیگری باشد.
آیتالله محمد سروش محلاتی در نشست انجن اسلامی مدرسین دانشگاهها با عنوان «انتخابات، امری دینی یا عرفی؟»، گفت: نماز، روزه، حج و طهارات موضوعات شرعی هستند که از طرف صاحب شریعت برای انسان ارائه شده و اگر این تأسیس شرعی نبود، ما چنین موضوعاتی را در فضای عرف و عقلا سراغ نداشتیم. نوع دوم موضوعاتی است که جنبه عرفی دارد ولی شرع وارد شده و همان چیزی که عرف درک میکند را مورد تأیید قرار داده است. مثلا خرید و فروش و اجاره نمادهای عرفی هستند و حتی ازدواج هم یک موضوع عرفی است و شرع درباره این موضوعات عرفی وارد شده و نظر داده است.
استاد حوزه علمیه قم یادآور شد: انتخابات مبتنی بر یک مسأله پیشین است و ما باید نظر شرع را در مورد آن مسأله مشخص کنیم. آن مسأله پیشین، حقی است که مردم در این زمینه پیدا میکنند. آیا شهروندانی که در یک کشوری زندگی میکنند حق انتخاب مسئولین اجرایی کشور را دارند یا ندارند؟ در میان علمای ما کسانی هستند که معتقدند انتخابات هرچند یک امر عرفی است، ولی مبتنی بر حق مردم در تعیین سرنوشت خودشان میباشد و اسلام این حق را پذیرفته است.
وی ادامه داد: در عین حال کسانی هم هستند که معتقدند اسلام در تشریع خودش این حق عرفی را به رسمیت نشناخته است. کسی که این دیدگاه را دارد باید توضیح بدهد که امر حکمرانی اگر مبتنی بر انتخابات نیست، مبتنی بر چیست؟ جایگزینی برای انتخابات وجود دارد یا ندارد؟ اگر جایگزینی وجود دارد، باید تبیین و با ادله خودش اثبات شود. آیتالله سروش محلاتی اظهار داشت: به نظر بنده یک دیدگاه مبنا برای قانون اساسی بود و دیدگاه دیگر هم اینک مبنای عملکرد ما و رویه موجود است و از این جهت ما دچار یک تناقض هستیم.
آن چهره شاخص که امروز اندیشه و فکرش پشتوانهای برای تغذیه فکری انتخابات است، آیتالله حاج شیخ محمدتقی مصباح یزدی است. گاهی اوقات ما در انتخابات به قانون استناد میکنیم و گاهی اوقات استناد میکنیم به شخصیتی که دارای اندیشه و فکر خاصی است؛ و فعلا در کشور ما استناد به اندیشه یک شخصیت تقدم دارد. وی یادآور شد: اصل چهارم قانون اساسی میگوید همه چیزهایی که در قانون اساسی وجود دارد، محکوم فهم و تفسیر شورای نگهبان است. لذا ما اساسا نمیتوانیم مستقیما به قانون اساسی استناد کنیم.
آیتالله مصباح مبانی فکری نظام را تولید و عرضه میکند و سعی و تلاش بر این هست که در نهادهای مختلف همین مبانی فکری که ایشان تولید و ارائه میکند، آموزش داده شود؛ در دانشگاهها، نیروهای مسلح، نیروهای امنیتی و محیطهای مختلف. لذا ما به جای اینکه بگوییم قانون در زمینه انتخابات چه میگوید، باید برگردیم به اینکه ببینیم شخصیتی که در چنین جایگاهی قرار دارد، انتخابات را چگونه تحلیل میکند.
استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: اینها منتظر هستند آرام آرام با القاء بعضی مسائل فکری و فرهنگی، فضایی ایجاد کنند که اساسا انتخابات با این وضع که عموم مردم در آن شرکت و رئیس جمهور یا نماینده مجلس انتخاب میکنند را از اصل و بیخ حل کنند؛ این طوری با نظارت استصوابی داریم وصلهکاری میکنیم و به صورت ضمنی به مردم مراجعه میکنیم، در حالی که مردم چنین حقی ندارند و نتیجه رأی دادن آنها این است که دست رهبری بسته میشود و ناچار میشود که آن شخص را مورد تأیید قرار بدهد؛ و چنین چیزی به لحاظ مبانی شرعی جایز نیست.
وی افزود: تعبیر آیتالله مصباح این است که «اعتبار انتخابات رئیس جمهوری به رضایت او است»؛ مصلحت دیده که در این شرایط مردم رأی بدهند. یعنی رهبری در این شرایط دنیا این طور مصلحت دیده که مردم به رئیس جمهور رأی بدهند. عبارت ایشان است که «اما در حقیقت آنها دارند پیشنهاد میکنند و میگویند ما این فرد را میخواهیم اما الامر الیکم». یعنی لازم نیست که شما در برگه رأی بنویسید که برای رئیس جمهوری یا مجلس به این فرد رأی میدهم و بعد هم اضافه کنید که هرطور رهبری صلاح میداند؛ اصلا ماهیت برگه رأی و انتخابات در این سیستم این است که هر جا هر رأیی نوشتید، ذیلش این است که است الامر الیکم؛ یعنی شما صاحب اختیار هستید.
آیتالله سروش محلاتی گفت: سال ۱۳۵۸ آقای مصباح شخصیتی نبود که در نظام جایگاهی داشته باشد؛ یک استاد حوزه بود و نه در خبرگان عضو بود، نه در تدوین قانون اساسی بود و نه در مسئولیتهایی که امام نصب میکردند. آن موقع قانون اساسی نوشته میشد و اتفاقا همه این مسائل آنجا مورد بحث و توجه بود.
آن زمان که قانون اساسی نوشته میشد، اصل ششم قانون اساسی را این طور نوشتهاند و به رأی گذاشتهاند که «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رئیسجمهور، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضای شوراها و نظایر اینها، یا از راه همهپرسی در مواردی که در اصول دیگر این قانون معین میگردد».
وی تأکید کرد: برای اینکه معلوم شود بین این دو دیگاه چه تفاوتهایی وجود دارد و ما در طول این ۴۵ سال از چه نقطهای شروع کردیم و به چه نقطهای رسیدیم، توضیح نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی را برای شما میخوانم. «به نظر ما ضرورت اتکاء بر آراء عمومی در مراحل مختلف ناشی از این است که بهترین نوع حکومت و اداره حکومتی است که قدرتش را از حمایت مردم بگیرد.
شهید آیتالله بهشتی میگوید ما این را بهترین نوع حکومت میدانیم که قدرت ناشی از ملت باشد. در اینجا نقل نمیشود نقش آراء عمومی برای اینکه فکری پختهتر شود، چقدر است. استاد حوزه علمیه قم با تأکید بر اینکه نه تنها مبانی را از دست دادهایم، قانون اساسی را هم از دست دادهایم، گفت: الآن همین اصل شش قانون اساسی را بدهید به آقایان که تفسیر کنند؛ تفسیری میکنند غیر آنچه که در قانون اساسی مطرح بوده است.
اگر این مبنای فکری درست باشد، انتخابات حتی جنبه تزئینی هم ندارد؛ کسی که انتخابات را اینگونه ببیند، انگیزهای برای فعال بودن ندارد؛ مگر اینکه عنوان دیگری باشد. وی یادآور شد: بر اساس تبلیغاتی که میشود، انتخابات یگ سپر در برابر دشمن و یا یک تیر به قلب دشمن است. هیچ کدام اینها اساسا تناسب و سنخیتی با ماهیت انتخابات ندارد. انتخابات در دو تراز میتواند برگزار شود؛ یکی از آن ترازی که متفکرینی مانند شهید بهشتی در تدوین قانون اساسی داشتند و دیگری در ترازی که امثال آیتالله مصباح گفتند و الآن به عنوان یک نظریه حاکم وجود دارد.
انتهای پیام/