نقش و توانِ «راهبری» دانشگاهیان!
نقش و توانِ «راهبری» دانشگاهیان!
حسن دادخواه(عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
خوانندگانی که یادداشتهای اینجانب را خوانده و میخوانند، میدانند که من همواره مدافع دانشگاه و دانشگاهیان بوده و هستم و در یادداشتهایی که به مناسبت وحدت حوزه و دانشگاه نوشتهام، این دو قشر و صنف را با توجه به اشتراکات علمی، برابر و در کنار هم نشاندهام و به رغم مخالفت برخی از همکارانم در توجه ام به حوزویان و تبیین نقش آنان در اصلاح امور حکمرانی، آنان را نیز در حد دانشگاهیان، موثر در بهبودی اوضاع فرهنگی کشور، قرار داده و تفاوتی میان حوزویان و دانشگاهیان قائل نشدم.
فزون بر این، همواره بر این باور بوده و هستم که بی توجهی به ساحت و ماهیت دانشگاه و بیارجی نسبت به دانشگاهیان و بی توجهی به پیوست های علمی، در همه زمینهها، زبانهای جبران ناپذیری را به کشور زده است.
از سویی دیگر نیک می دانم که بویژه در سالهای اخیر به جایگاه دانشگاهها و دانشگاهیان و کلا آموزش عالی کشور، بنا به دلایل گوناگون، جفاهای بسیاری رواداشته شده است و از این رو، آموزش عالی کشور نیازمند تقویت و عزتمندی است تا خردهگیری بر آن!
با این وجود، نباید از آسیب شناسی نقش و توان دانشگاهیان در راهبری کلان کشور غافل و بی اعتنا شویم و نسبت به ترمیم و تقویت این نقش و توان، بی تفاوت بمانیم و فقط به گوشه چشمی از بیرون به این صنف دلبسته گردیم و از سودهای خود انتقادی، ناکام شویم!
خوشبختانه و بر پایه آخرین نظر سنجیها، دانشگاهیان همچنان در ردیف بالایی به عنوان گروه « مرجع» جامعه قرار دارد و موقعیت خود را حفظ کرده است. این رتبه، نشانگر اعتماد جامعه به دانشگاهیان به عنوان قشر فرهیخته و دانا و دانشمند و اهل قلم است.
با این وجود نقش و توان دانشگاهیان در راهبری کلان جامعه ایرانی اکنون در چه موقعیت و وضعیتی قرار دارد و چگونه این نقش ایفا می شود و کشش و توان این راهبری، در چه درجه ای از قوت و نیرومندی قرار دارد؟ آینده این نسبت، چگونه خواهد بود؟
آنچه که در همین پیشگفتار لازم است یادآوری گردد این است که مشکلات و موانع و کاستی های داخل در سازمان دانشگاه و آموزش عالی به هیچ عنوان نباید دانشگاهیان را در چنبره امور اداری و آئین نامهها، گرفتار کند و کنشگری و مسئولیت پذیری آنان را تحت تاثیر قرار دهد.
نقش و توان قدرت راهبری دانشگاهیان از کلاس درس و محیطهای دانشگاهی و از روش آموزش و تدریس تا رعایت اخلاق علمی و رفتار آکادمیک و نوع گفت و گوی اقناعی و آزاد اندیشی و تقویت عقلانیت در دانشجویان آغاز می گردد.
در کلاسهای درس و محیط دانشگاهی به اقتضای ماهیت علوم تجربی و علوم انسانی، خواه ناخواه این ماهیت در شخصیت دانشجویان و نوع تفکرات ایشان تاثیر بلندمدتی به جا می گذارد. بالاخره آموزش نیروهای انسانی کارشناس و متخصصان با تفکر انتقادی و تربیت پژوهشگران و محققان که در قالب دانشآموختگان دانشگاهی به جامعه تزریق می شود در چرخاندن چرخ صنعت، کشاورزی و امور خدماتی بی گمان جلوه و نمودی از تاثیر دانشگاه بر جامعه و قدرت راهبری آن است.
دانشگاهیان، در بیرون از کلاس درس و محیط دانشگاهی نیز می توانند نقش و قدرت راهبری خویش را جامه عمل بپوشانند. این عرصه بی گمان، فضای فراخ و متنوع و تجربه تازه ای را پیشرو آنان می گشاید.
اگر احزاب و رسانه ها را در شرایط کنونی و با همه کاستیها، دو نیروی محرکه و پیشبرنده جامعه بدانیم، دسته هایی از دانشگاهیان، فعالیت وکنش خویش را در این دو امکان، متمرکز کرده و می کوشند تا با همه محدودیت ها، از فرصتهای حداقلی، با جامعه ارتباط بر قرار کنند و در بالا بردن سطح دانایی جامعه موثر باشند! . حجم قابل توجهی از آثار قلمی و نوشتاری نیمه تخصصی دانشگاهیان در رشته و عرصه های گوناگون، به بدنه جامعه راه پیدا می کند و بی گمان تاثیر خود را بر مخاطبان خواهد داشت.
حضور دانشگاهیان و تحصیلکردگان در چرخه مدیریتی دستگاه های اجرایی و سازمان ها و صنایع و نیز حضور آنان در مراکز بالادستی و تصمیم ساز مانند مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا، می تواند به اندازه شعاع و عمق کوشش های ایشان، در بهبودی اوضاع کشور و تخریب کمتر و تصویب قوانین مفید برای مردم و اداره شهرهای کشور موثر باشد.
عضویت و رفت و آمد دانشگاهیان و پیوند آنان با تشکلهای مردمنهاد و گروههای غیر دولتی و مستقل در بازار کسب و کار و ارتباط با بدنه جامعه جوان، ضمن پویایی بخشیدن به شخصیت و کنش یک دانشگاهی و سمت و سو دادن به مطالعات و تحقیقات ایشان در راستای فایده رسانی علمی به جامعه، موجب قوام و قوت نهادهای اجتماعی و اثربخشی آنها می گردد.
نیک روشن است که وضعیت ناگوار اقتصادی و سختی معیشت و دستیابی به یک زیست حداقلی آبرومند امروزه همه گروه های مردمی از جمله دانشگاهیان را در دشواری و پریشان حالی قرار داده است. این شرایط به هر حال، به عنوان یک واقعیت تاثیرگذار می تواند همه اقشار از جمله دانشگاهیان را از نقش و توان ذاتی خود به زیر افکند و جسم و جان آنان را به کالبدی نحیف تبدیل کند.
با این وجود، با نگاهی فراختر و عمیقتر به آینده و با ادامه پایبندی دانشگاهیان به مسئولیت اجتماعی خویش و دوری گزیدن از غلتیدن به یک شخصیت بریده از جامعه، انتظار و امید است به عنوان یک گروه مرجع و معتبر همچنان دغدغه های ملی و میهنی را در خویش زنده نگه دارد.
انتهای پیام/