تحلیلسیاسی

تقابل استراتژی ایدئولوژیک با امنیت ژئوپلیتیک در سیاست خارجی ج.ا. ایران

تقابل استراتژی ایدئولوژیک با امنیت ژئوپلیتیک در سیاست خارجی ج.ا. ایران

حال ما می‏‌مانیم و استراتژی نابودی اسرائیل و ایران فردا.

مراد کاویانی (مسئول کارگروه سیاست خارجی انجمن اسلامی مدرسین دانشگا‏ه‌ها)

طی چندین دهه گذشته خاورمیانه به مرکزیت جنوب غرب آسیا عرصه هماوردی و کشاکش بازیگران و کنشگران داخلی باهم و مداخله قدرت‏های فرامنطقه در معادلات و مناسبات این منطقه بوده است. منطقه ای که بخش عمده از انرژی جهان را تامین می‏کند و عمده فرایند توسعه در جهان متاثر از صادرات انرژی همین منطقه است. علی رغم درآمد سرشار بسیاری از کشورهای جنوب غرب آسیا از صادرات انرژی بسیاری از کشورهای منطقه درگیر حکومت‏‌‎های فاسد، ناکارامد و سرکوبگر هستند و وضعیت اقتصادی منطقه به‌گونه‌ای پیش رفته که منجر به ففر و شکاف‎های اجتماعی گسترده و بروز جریان‏های تروریستی اسلام‏گرا با عناوین مختلفی شده است. در این میان، دو مسئله تداوم ارسال انرژی و امنیت هم‏‌پیمانان منطقه‏ای به‌‏ویژه اسرائیل در منطقه اولویت غرب با محوریت ایالات متحده بوده و به سیاست خارجی آنها در این بخش از جهان جهت و معنا داده است.

احساس تهدید پایدار از سوی کشورهای اسلامی به ویژه همسایگان نقش محوری در جهت‌‏دهی به سیاست خارجی اسرائیل و استراتژی امنیتی آن در تجاوز به کشورهای پیرامونی داشته است. در چهل و پنج سال اخیر استراتژی برخاسته از نابودی اسرائیل جهت‏‌دهنده به سیاست منطقه‌ای ج.ا.ایران بوده و طی همین مدت نظام سیاسی ناگزیر از پرداخت هزینه‌های کلانی برای تداوم و پیگیری این استتراتژی ایدئولوژیک شده مسئله‌ای که در تداوم تقابل ایران با غرب نیز بسیار اثرگذار بوده است.

در این میان، با آغاز ناآرامی‌های سوریه و قلمروگستری جریان‏های تروریستی در سال ۲۰۱۱ که تا سرنگونی بشار اسد نیز پیش رفت، ج.ا. ایران در قالب مبارزه با تروریست نیروهای نظامی خود را به دعوت سران این کشور به سوریه گسیل داشت که نقش موثری در سرکوب ناآرامی‏‌ها و مبارزه با جریان‏های تروریستی داشتند که تقریبا تا حدودی هم برای جهان حضور نظامی ایران در مبارزه با تروریسم پذیرفتنی می‏نمود اما از ۲۰۱۷ به بعد که آرامش نسبی در این کشور برقرار شده جنگنده‏‌های اسرائیل صدها بار نیروها و پایگاه‌‏های وابسته ایران را مورد حمله قرار داده که به شهادت ده‌ها فرمانده بلندپایه ایران انجامیده است و در ظاهر هم کاری از ایران بر نمی‌‏آمد.

به عبارتی، اسرائیل هم توش توانش خود را در دورساختن نیروهای نظامی ایرانی از مرزهای خود به کار گرفته است. بنا بر برخی گزارش‏ها، حمله غافل‎گیرانه هفت اُکتبر ۲۰۲۳ نیروهای حماس از فروروین ۱۴۰۲ یعنی ماه‌‏ها قبل با مشاوره و همکاری نیروهای ایرانی تدارک دیده شده بود منتها ظاهرا زمان اجرای آن را خود حماس اجرایی کرده بود.

در حمله غافل‎گیرانه هفت اُکتبر ۲۰۲۳ نیروهای حماس از نوار غزه به اسرائیل که طی آن بسیاری از اسرائیلی‌ها کشته و غیرنظامیان زیادی نیز توسط حماس ربوده و به گروگان گرفته شدند توانش نظامی، اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل به چالش کشیده شد. بنا به گزارش‏ها تا ۱۳ اکتبر، دست کم ۱۳۰۰ اسرائیلی کشته، ۱۵۰ نفر گروگان گرفته شده و بیش از ۲۸۰۰ نفر زخمی شدند. اساسا این رژیم، استراتژی امنیتی خود را بر پایه حمله برق آسا و ویرانگر تعریف کرده است.

نخستین باری بود که از درون مرزها هزینه‏‌ای چنین کلان و خسارت حیثیتی بر اسرائیل بار می‏شد. پیش از این معروف بود که هر اسرائیلی که کشته شود صد نفر از طرف مقابل باید تاوان بدهند، طبیعی بود که پس از این حمله غافل‏گیرانه، به نام مبارزه با تروریسم ماشین کشتار و ویرانی این رژیم به راه بیفتد و ده‎ها هزار تن زن و کودک را به خاک و خون بکشد و نوار غزه بر سر ساکنان آنجا ویران و آوار کند. وضعیت به‌‏گونه‌‏ای پیش رفت که جهان علیه این رژیم متحد شد و اسرائیل و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر بدنام این رژیم این بار در موضع ستمگر و ناحق در نزد افکار جهانی قرار گرفتند.

حمله هوایی اسرائیل به کنسولگری ج.ا ایران در دمشق در ۱۳ فروردین اساسا جنگ غزه را وارد فضایی گفتمانی و عملیاتی دیگری کرد و زمینه برای رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل را برای نخستین بار فراهم کرد. نتیجه آن که ایران در ۲۵ فروردین در هماهنگی با نیروهای معروف به محور مقاومت حمله به اسرائیل را با نام عملیات «وعده صادق» در قالب صدها پرتابه (پهپاد، موشک کروز و موشک زمین به زمین) آغاز کردند. بر پایه گزارش‎ها ۹۹ درصد پرتابه‌های ایرانی در قالب همکاری نیروهای نظامی منطقه‏‌ای و فرامنطقه‌ای با اسرائیل رهگیری و منهدم شدند.

این حمله با محکومیت گسترده ایران همراه شد و احتمالا به تشدید تحریم‏‌های ایران خواهد انجامید. هر چند مقامات ایرانی اعلام کرده‌‏اند که هرگونه واکنش اسرائیل در حمله به ایران را به شدیدترین وجه پاسخ خواهند داد اما بررسی مواضع بلندپایگان رژیم صهیونیستی نشان می‏دهد که حمله ایران را بی پاسخ نخواهد گذاشت. در این میان، واکاوی مواضع کشورهای غربی به‌‏ویژه ایالات متحده نشان می‏دهد که علاقه‌‏ای به گسترش تنش در منطقه ندارد در عین حال ضمن محکوم‏کردن ایران، همراهی هم با رژیم صهیونیستی نخواهند داشت.

با نگرش به اینکه حمله ایران یا آگاهانه از سوی مقامات نظامی کشورمان با خسارت حداقلی برای اسرائیل همراه بوده یا توانش نظامی کشورهای ره‏گیر پرتابه‏‌های ایران مانع خسارت بوده است در هر صورت به نظر می‏رسد حمله اسرائیل به ایران نیز تلفات انسانی نداشته باشد اما با توجه به هراس رژیم از قابلیت‏‌های نظامی کنونی و مراکز هسته‌‏ای فردا که ماهیت بازدارنده دارند و خواهند داشت چنین مراکزی در اولویت حمله این رژیم قرار بگیرند.

با این حال تا آن زمان، کوشش رژیم به‌‏ویژه در قالب لابی طرفدار اسرائیل در ایالات متحده بر بدنام‌سازی ایران و اجماع امنیتی علیه کشورمان خواهد بود که پیامد آن در شکل کاهش همکاری‌ دیگر کشورها با ایران به عنوان  نظامی نامشروع و غیرقابل قبول و عامل تهدید منطقه‏‌ای و جهانی نمود خواهد یافت که برای منافع و امنیت ج.ا. ایران بیش از حمله نظامی هزینه‏ بَر خواهد بود.

حال ما می‏‌مانیم و استراتژی نابودی اسرائیل و ایران فردا.

خبرهای مشابه

یک دیدگاه

  1. نویسنده بلاخره با هزار یک ترفند تلاش کرد که این حمله و جنگ غزه را محکوم کند ولی هیچ اشاره آیی به ذلت و خواری حکومت های عربی در نزد ملت ها و سر بلندی و افتخار آفرینی ایران در دفاع از مظلوم نکرد.
    تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی می خوای استاد دانشگاه باش یا یک فرد عادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا