
در بیبرنامگی داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری
مراد کاویانی، هیأت علمی دانشگاه خوارزمی
بر اساس دیدهها و یافتهها، بین ماهیت و کارکرد احزاب و نهادها مدنی با جهتدهی با آراء رای دهندگان ارتباط چندانی برقرار نیست. ریشه این وضعیت را باید در ماهیت تودهوار جامعه ایرانی پی گرفت که به صورت لحظهای، تصادفی و غیرنهادی، داوری و تصمیم گیری میکنند. به همین دلیل رفتار مردم و نتایج انتخابات در ایران عموما پیشبینی ناپذیر است.
همچنین این ویژگی میتواند نمایانکننده ضعف کارویژه احزاب در همبستهسازی آراء حوزههای مختلف باشد. به طور کلی از ابتدای انقلاب تاکنون، احزاب موجود چندان خوش ندرخشیدهاند زیرا یا ساخته بنیان هستند یا متأثر از هیجانات گروهی و منافع جریانهای خاص، که به شکل موسمی سر برآوردهاند یا خواستههای آنها فراتر از ظرفیت و ساختار قانون اساسی موجود است. لذا در تعارض با هسته سخت نظام قرار میگیرند که در هر حالت قادر نبودهاند کارکرد مناسبی داشته باشند.
از همه بدتر آنکه عموما برنامههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نداشته و جسارت تدوین برنامه و مدیریت آن را ندارند. به همین دلیل اغلب سوار بر جریان هیجانی جامعه شده و دنباله رو اشخاص بودهاند.
چنین شرایطی سبب شده رایدهی در ایران عمدتا ماهیت فردمحور و هیجانی داشته باشد تا برنامه محور و حسابگرانه. نهادینه نشدن کارکرد احزاب در جامعه بارها به رفتار سیاسی شهروندان ایرانی ماهیتی غیرحزبی و تودهای بخشیده است در حالیکه اساس انتخابات رقابت است. در جامعه ما نظام رقابتی چند حزبی تبلیغ نمیشود حتی حزبی نبودن ارزش است. این در حالی است که پویایی نظام با وجود انتخایات چهارساله نیازمند نظرات مختلف و نظام رقابتی حزبی است.
بارها رؤسای جمهور کشور با افتخار اعلام کردهاند که به هیچ حزب و جریان سیاسی وابسته نیستند به عبارتی، برآمدن آنها در صحنه سیاسی کشور ماهیت غیرنهادی دارد.
در وضعیتی که احزاب شناسنامهدار، برنامه و کادرهای تربیت شده ندارند، اوضاع اجتماعی و سیاسی شدیداً توهم آفرین و گول زننده است. به طوری که تکثر و تعدد باورنکردنی داوطلبان نمایندگی را باید نشان توسعه نایافتگی سیاسی جامعه و ناکارامدی احزاب ارزیابی کرد.