اخبار انجمن

بازاندیشی و بازنگری در سیاست‌های اصلاح‌طلبان در شرایط فعلی اجتناب‌ناپذیر است

به مناسبت برگزاری کنگره انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها، علی محمد حاضری در گفت و گو با مدرسین پرس:

بازاندیشی و بازنگری در سیاست‌های اصلاح‌طلبان در شرایط فعلی اجتناب‌ناپذیر است/

مدرسین پرس-کیارش حافظی: چهار سال پیش تصور وضعیت اصلاح‌طلبان پس از پایان دوره ریاست جمهوری روحانی به صورت کنونی چندان قابل تصور نبود. آن‌ها علاوه برآنکه بامقاومت جدی بخشهایی از حاکمیت برای حضور در قدرت قرار دارند ،با تداوم رویکرد های انتخاباتی گذشته ،توان جلب نظر مردم را نیزتا حدودی از دست داده‌اند.

بسیاری از فعالان این جریان سیاسی معتقدند حالا زمان بازاندیشی در رویکردهای آنهاست. انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها به عنوان یکی از تشکل‌های این جریان سیاسی، زادگاهش در دانشگاه است و فعالان آن معتقدند، انجمن می‌تواند به عنوان یک بازوی فکری وظیفه بازاندیشی در جبهه اصلاحات را بر عهده بگیرد.

علی محمد حاضری، مدرس جامعه شناسی دانشگاه و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها به مناسبت برگزاری کنگره این تشکل در گفت و گو با مدرسین پرس یکی از اصلی‌ترین رسالت این تشکل را نقد و بررسی کارشناسانه ودلسوزانه سیاست‌ها و عملکردهای متولیان امر در کشور می‌داند.

مشروح این گفت و گو را در ادامه می‌خوانید.

-در حال حاضر انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها و جبهه اصلاحات چه وضعیتی دارند؟

در شرایط امروز جامعه هم انجمن و هم جریان اصلاح‌طلبی در کشور، با یک مساله بزرگ مواجه‌اند؛ بخش مهمی از جامعه مخاطب و هواداران این تشکل‌ها و جریان سیاسی، به نوعی، مطالبه‌ای جدی برای بازنگری در روش‌ها و رویکردهای سیاست‌ورزی آن‌ها دارند. دو انتخابات اخیر نشان داد که بخش مهمی از هواداران و نیروهایی که در سنت سیاسی این جامعه در طیف جریان اصلاح‌طلبی تعریف می‌شدند و عمل می‌کردند با تداوم روشها و رویکرد جریان اصلاح‌طلبی چندان همسویی ندارند و به تعبیری چندان دل خوشی از تداوم رویکردهای گذشته نشان نمی‌دهند.

به هرحال از این جهت بازاندیشی و بازنگری در سیاست‌ها و رویکردها، لازمه هر جریان سیاسی است. این امر در شرایط فعلی برای همه اصلاح‌طلبان و از جمله برای انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها اجتناب‌ناپذیر است.

اگر بخواهم به محورهای این بازاندیشی اشاره کنم، دست‌کم به گمان خودم، جریان اصلاح‌طلبی در زمینه پی‌جویی مطالبات عدالت‌خواهانه مردم و جامعه، شاید بیش از زمینه‌های دیگر دچار کاستی‌هایی بوده است؛ با وجود آن‌که ریشه و پایه جریان اصلاح‌طلبی از اوایل انقلاب در یک جریان عدالت‌خواه و مدافع سیاست‌های حمایتی به نفع اقشار محروم و اصولا سیاست‌های بازتولید وباز توزیع ثروت و منابع به نفع طبقات پایین جامعه بود، این گرایش در جریان اصلاح‌طلبی در طی دو دهه اخیر تا حدودی کمرنگ‌تر شده و به نظر من این مقوله یکی از مسائل کاملا ضروری در بازاندیشی است.

ما باید واقعا بر مساله وجود نابرابری‌های ناموجه در کشور تاکید ویژه‌ای داشته و برای کاهش این حجم ا‌ز نابرابری و عدم تعادل اجتماعی، موضع جدی مناسب و در خور داشته باشیم. از دهه ۱۹۹۰ میلادی مقارن دهه ۷۰ شمسی،بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در کل دنیا جریان نئولیبرال فرصت حضور و عرض اندام بیشتری پیدا کرد. این شرایط در بسیاری از کشورهای جهان گرایش‌های جامعه‌محورانه و عدالتخواهانه را تا حدودی تحت تاثیر خود قرار داد. شاید ما نیز از این جهت در ایران تحت تاثیر این موج جهانی قرار گرفتیم و این موضوع حتما یکی از زمینه‌های بازاندیشی است.

– انجمن اسلامی مدرسین و جریان اصلاحات چقدر توانسته بازاندیشی را در دستور کار خود قرار دهد و آیا اساسا به مدلی رسیده است یا خیر؟

من فکر می‌کنم در یکی دو سال اخیر اصل موضوع توجه به عدالت تا حد زیادی در طیف‌های اصلاح‌طلبی مورد توجه قرار گرفته است؛ عنایت به این موضوع و ضرورت آن مطرح شده اما هنوز به اندازه کافی در تشکل‌های اصلاح‌طلب این بحث جدی گرفته نشده است. به نوعی بازاندیشی جدی در مواضع، رفتار، گرایش‌ها و سیاست‌های جریان اصلاح‌طلبی در این زمینه نمود جدی پیدا نکرده است. امیدواریم که اصلاح‌طلبان فرصت وتوجه بیشتری به بروز و ظهور این بازاندیشی در موضع گیری‌ها، سیاست‌ها و رویکردهای خود داشته باشند.

– همانطور که اشاره کردید مخاطب از فضای جریان اصلاح‌طلبی مقداری دور شده است. اما مساله‌ای جدی که اصلاح‌طلبان در دهه های اخیر با آن مواجه بوده‌اند، به رسمیت شناخته نشدن و رویکرد حذفی از سوی بخشهایی از جریان حاکمیت و نهاد قدرت بوده است. در این زمینه چه راهکاری پیش روی این جریان سیاسی وجود دارد؟

وضعیت کنونی حاصل دو وجه متمایز است؛ یکی کسر و کمبود‌ها در درون جریان اصلاح‌طلبان است که نیاز به آسیب شناسی دارد و دیگری نیز مسائل بیرونی است که از عملکرد جناح رقیب و بخش‌های دیگری از حاکمیت نشات می‌گیرد. در بررسی آسیب‌شناسی شرایط هیچ یک از این دو وجه نباید عرصه را بر دیگری تنگ کند. حتما در درون جبهه و رویکردها مسائلی وجود داشته و دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد.

از سوی دیگر با تغییر رویکردها و روندی که بخش‌های مختلفی از حاکمیت طی کرده‌اند، نه تنها سیاست‌های حذفی برای اصلاح‌طلبان به همراه داشته است بلکه بخش‌های مهمی از نیروهای همسو با جریان اصولگرایی نیز توسط جریان‌های رادیکال‌تر یا تندروها با تنگناهای جدی رو به رو شده‌اند. ما به نحو پررنگی این رویکردها و سیاست‌های حذفی را در دو انتخابات اخیر مشاهده کردیم. این موضوعی است که نمی‌توان به سادگی از آن عبور کرد و آن را مورد توجه قرار نداد. با این حال مهم است که ما هر یک از این مقولات – عوامل بیرونی و عوامل درونی – را به طور جداگانه مورد توجه قرار دهیم و یکی را به نفع دیگری نادیده نگیریم.

– در این فضا برای انجمن اسلامی مدرسین چه آینده سیاسی متصور هستید؟

آینده سیاسی انجمن مثل سایر تشکل‌ها تا حدودی تابع همین اقداماتی است که از مسیر بازاندیشی‌ها چه از نظر رویکردهای درونی و چه از نظر نحوه مواجهه با مسائل کلان کشور اتفاق می‌افتد. ما قطعا باید روشی که در بخشی از اصلاح‌طلبان تا امروز ادامه داشته که در مواجهه با سیاست‌های حذفی و جریان‌های رادیکال‌ رقیب مماشات ناموجه شده است تجدید نظر کنیم. این مساله مورد انتقاد جدی بخش‌هایی از جامعه است و حتما اگر آینده جریان اصلاح‌طلبی و انجمن مورد نظرمان قرار دارد باید نسبت به این سیاست‌ها بازاندیشی کنیم. همچنین باید در مسائلی از قبیل عدالت‌خواهی و یا کم‌توجهی به ساز‌و‌کارهای کاملا دموکراتیک از پایین به بالا، در ساختارهای تشکیلاتی و … تجدید نظر داشته باشیم.

– انجمن چه برنامه هایی می‌تواند برای حضور جدی و فعال‌تر داشته باشد؟

انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها به عنوان یک جریان اندیشه‌‌ای فکری که توانمندی‌های کارشناسی و تخصصی بالایی در مجموعه بدنه خود دارد، باید به عنوان یک بازوی تخصصی – کارشناسی به تحلیل شرایط کشور و نقد و بررسی سیاست‌ها و عملکردهای اجرایی متولیان امر بپردازد و همچنین به جستجوی راهکارهای عبور از کاستی و ضعف‌های موجود توجه کند. این شاید اصلی ترین رسالتی است که انجمن برای خود در مجموعه جریان اصلاح‌طلبی قائل است. فکر می‌کنم این ماموریت به ویژه برای جریانی مثل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها از اولویت بالاتری برخوردار است.

– انجمن برای انتخابات‌های آینده چه برنامه‌ای می‌تواند داشته باشد؟

اتفاقا انتخابات یکی از موضوعاتی است که ما در آینده انجمن باید بحث‌های جدی‌تری درباره آن داشته باشیم. البته این بحث در کل جریان اصلاح‌طلبی هم موضوعیت دارد و جدی گرفته شده است. ما در انجمن هم باید به صورت جدی به آن بپردازیم. به نظر می‌رسد بخش‌هایی از حاکمیت اصولا از رویکرد قبلی خود در انتخابات که تاکید بر مشارکت حداکثری بود و در فرایند تلاش و گشایش برای مشارکت حداکثری، به نحوی خواه ناخواه امکان و شرایط حضور برای جریان‌های غیرهمسو با خودشان را اجتناب ناپذیر می‌دانستند تغییر مشی نشان داده‌اند.

در چند دهه گذشته جریان‌های اصلاح‌طلبی نیز هرجا که موفقیتی داشتند این امر از مجرای سیاست مشارکت حداکثری حاکم توانستند بخش مهمی از کرسی‌های نمایندگی مجلس و یا در دوره‌های معینی، کرسی‌های ریاست جمهوری را به دست بگیرند و به نوعی مشارکت در سیاست ورزی کلان را در کشور دنبال کنند.

اما اتفاقی که به ویژه در دو دوره اخیر رخ داد، نشان‌دهنده یک تغییر مشی آشکار و نسبتا جدی در سیاست‌ورزی جریان رقیب است و به نظر می‌رسد آن‌ها دیگر عنایت چندانی به بحث مشارکت حداکثری ندارند و به انتخابات بیشتر به صورت یک پروژه با تضمین نتیجه نگاه می‌کنند و ترجیح می‌دهند که روند انتخابات به گونه‌ای باشد ولو با وجود کاهش مشارکت در انتخابات، خروجی انتخابات با نتیجه مورد نظرشان سازگار باشد. در چنین شرایطی تجدید نظر اساسی جریان اصلاحات و انجمن اسلامی مدرسین در امر انتخابات به نحو اجتناب ناپذیر باید جدی گرفته شود.

در این شرایط که جریان رقیب اعتنایی به جذب و جلب مشارکت هرچه بیشتر شهروندان ندارد و به انتخابات تضمین شده می‌اندیشد، لااقل به نظر بنده نمی‌توان مشی گذشته را دنبال کرد. در چنین شرایطی که در بین کاندیداها نیرویی با احتمال رقابت بالا وجود نداشته باشد تداوم مشی انتخاباتی گذشته اصلاح‌طلبی محل تردید جدی وجود دارد. به گمان بنده، بدون وجود انتخابات معنا دار و بدون امکان حضور کاندیداهایی که بتوانند ایده ها وافکار اصلاحات را نمایندگی کنند، انتخابات با اقبال مخاطبان اصلاحات مواجه نخواهد شد.

– انجمن علاوه بر سیاسی بودن جایگاه دانشگاهی نیز دارد. همانطور که شما اخیرا در مصاحبه‌ای به این مقوله پرداخته‌اید ما شاهد اخراج اساتید غیرهمسو با حاکمیت از دانشگاه‌ها یا با عبارتی که دانشگاه‌ها و وزارت علوم به کار می‌برند «عدم ادامه همکاری» بوده‌ایم. انجمن برای حفظ جایگاه اساتید و جلوگیری از بسته شدن فضای سیاسی دانشگاه‌ها چه نقشی می‌تواند داشته باشد؟

با وجود آن‌که هویت انجمن اسلامی مدرسین از ابتدا به عنوان یک جریان دانشگاهی و نخبگی کشور بوده است و به عنوان یک تشکل فراگیر عام از همه اقشار و طبقات تعریف نشده است، هیچ گاه نخواسته است که خود را به عنوان گروهی که صرفا دنبال ایده‌ها و منافع صنفی و گروهی اساتید و دانشگاهیان است تعریف کند. البته نه آن‌که خود امر پیگیری منافع صنفی به عنوان یک کار مدنی نکوهیده باشد، اما ما رسالت خود را چنین تعریف نکرده‌ایم.

خوشبختانه اکنون در بخشی از جامعه دانشگاهی، تشکل‌هایی وجود دارد که این ماموریت را برای خود پررنگ‌تر تعریف کرده‌اند و انشاءالله این بخش‌ها، ماموریت کاملا صنفی‌تر خود را دنبال می‌کنند. با این حال بحث اخراج اساتید و یا عدم تمدید همکاری آنها و تلاش برای محدودیت فکری اساتید دانشگاه‌ها صرفا یک مقوله صنفی به معنای مصطلح آن نیست، بلکه خطری جدی برای نظام حکمرانی در کشور است.

ما به این تنگ نظری‌ها در سیاست‌های علمی و دانشگاهی کشور به عنوان راه و مسیری که کشور را از بخش مهمی از توانمندی‌ها و ظرفیت‌های فکری محروم می‌کند و خواسته یا ناخواسته به مهاجرت بخش مهمی از نخبگان کشور می‌انجامد نگاه می‌کنیم؛ نگاه ما به این موضوع یک امر صرفا صنفی نیست بلکه آن را یک مساله ملی می‌دانیم و بر همین اساس فکر می‌کنیم باید در انجمن اسلامی مدرسین این موضوع را جزو یکی از اولویت‌های جدی خود قرار دهیم و نسبت به هرگونه تنگ‌نظری و سیاست‌هایی که می‌تواند کشور را از سرمایه‌های معنوی و فکری محروم کند هشدار دهیم. باید به حامیان و مجریان این قبیل سیاستها تاکید کنیم که این نوع اقدامات، نوعی بر شاخه نشستن و از بن بریدن تلقی می‌شود و آینده کشور را به مخاطره جدی می‌اندازد.

ما اساسا این مساله را در تعارض جدی با ایده بسیار ارزشمند کرسی‌های آزاد اندیشی می‌دانیم که رهبری بارها بر آن تاکید کرده‌اند اما لوازم و مقتضیات آن اصلا در نظام دانشگاهی فراهم نمی‌شود. این سیاست‌ها در تعارض‌های جدی و آشکار با ایده کرسی‌های آزاداندیشی است.

ما نمی‌دانیم دوستان چگونه می‌توانند خود را همسو و همراه با طرح‌کننده ایده کرسی‌های آزاد‌اندیشی بدانند و در عین حال با این قبیل سیاست‌های حذفی، هرگونه آزاداندیشی را به مخاطره بیندازند. ما نسبت به این تعارضات به صورت جدی هشدار می‌دهیم و گمان می‌کنیم که این موضوع، از موضوعات اساسی است که باید انجمن به صورت بسیار جدی بر آن مداخله موثر داشته باشد و با استدلال و طرح و تشریح مخاطرات جدی این سیاست‌ها برای مقامات و مسئولان کشور، تا جایی که مقدور است در جهت کاهش این قبیل فشارها، بهبود روند شایسته‌گزینی و شایسته‌گرایی در نظام علمی و دانشگاهی و به رسمیت شناختن تکثر دیدگاه‌های کارشناسی در موضوعات علمی و ملی، نظام را در حل بحران ها همراهی کند.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا