اخبار انجمنانتخابات

در همانندی شعارها و بی‌برنامگی نامزدهای ریاست جمهوری

مراد کاویانی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

در همانندی شعارها و بی برنامگی نامزدهای ریاست جمهوری

مراد کاویانی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

انتخابات ریاست جمهوری در کشورمان در قیاس با دیگر انتخابات برای نخبگان، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی همواره جذابیت و گیرایی بیشتری کشور داشته است. به نظر می‌رسد یکی از دلایل آن را بتوان به حوزه اختیارات قوه اجراییه، ظرفیت و قدرت گفتمان سازی نامزدها و رؤسای جمهوری در نظام اجتماعی و نیز عرصه حاکمیتی نسبت داد.

بدین مفهوم که تجربه نشان داده است که گفتمان ریاست جمهوری در پیروزی افراد و جریان های سیاسیِ همسو در انتخابات مجلس شورای اسلامی و حتی شوراها کارکرد بالایی داشته است(اکثریت اصلاح طلبان در مجلس ششم و تا حدودی مجلس دهم و اکثریت اصول گرایان در مجلس هفتم و هشتم) دیگر آنکه در کشور ما ریاست جمهوری ماهیتی انتقادی و چالشی دارد. مردم هر بار به کسی رأی می دهند که همه چیز را دگرگون و تغییرات بنیادی ایجاد کند.

اما تجربه نشان داده است که فرد برگزیده به قدرت رسیده(به واسطه نداشتن برنامه و راهبرد برای برون‌رفت از وضعیت موجود، متأثر از مناسبات حقیقی قدرت و ناکارامدی کلان در مقیاس حاکمیتی) توان تأمین رضایت عموم یا اکثریت را ندارد.

طبیعی است که رئیس جمهور نتواند و نمی‌تواند مطالبات و وعده ها را کامل و گاه حتی نیمی از آنها را برآورده کند و اساسا راهبردها و گفتمان هر یک از دولت ها و رئیس جمهور جدید از برآوردن خواست های مردم(اشتغال، تورم، پیکار با فقر، فساد، تبعیض و…) ناتوان است که نتیجه آن ریزش طرفداران، انتقاد رای دهندگان و جریانهای رقیب سیاسی است.

زمانی که نارضایتی‌های برخاسته از ناکارامدی و ناتوانی دولت مستقر در زندگی روزمره به مسئله‌ای فراگیر و عمومی تبدیل می‌شود زمینه‌های اجتماعی و آمادگی ذهنی برای تغییر و دگرخواهی در جامعه نیز فراهم می‌شود. بر این اساس، دولت‌ها برای جلب آراء ناچار هستند آن دسته از شعارها، برنامه‌ها و رویکردهایی را تدوین کنند که به نوعی با زندگی روزمره مردم در ارتباط باشد.

به نظر می‌رسد که با فاصله‌گیری از زمان انقلاب یا همان جو انقلابی، نخستین شعارها و برنامه‌های انتخاباتی داوطلبان با مسائل روزمره مردم(معیشت، بیکاری، فقر، فساد اداری و …) و واقعیت آمیختگی بیشتری یافته است. چنین ویژگی سبب شده است احزاب و جریان های سیاسی در ماه های پایانی نزدیک به انتخابات ابتدا از طریق افکارسنجی نیازها و حساسیت مردم را ارزیابی کنند و خواست های و اولویت های آنها را در زمینه سیاست های داخلی و خارجی به دست آورند سپس شعارهای خود را با این حساسیت ها و اولویت ها هماهنگ کنند.

در این حالت، طبیعی است که شعارها، سخنان و برنامه ها هماهنگی بالایی به نمایش گذارند که از یک سو نشان از درماندگی و سُستی مرام نامه احزاب و از دیگر سو کنش معطوف به قدرت با هر وسیله ای(ساختارشکنی، افشاگری های بی پشتوانه و هیجانی، سیاه نمایی در فضای حقیقی و مجازی، مداخله جریانهای قانوناً بی طرف و…) دارد.

به یاد داشته باشیم در این دور از انتخابات رباست جمهوری نه نامزها مشخص هستند و نه برنامه‌ای در حوزه‌های مختلف داخلی و خارجی به دست داده‌اند اما سیاه نمایی و ناکارامدنمایی رقیب در اوج است زیرا در فرهنگ هیجانی سیاسی این سرزمین رأی معطوف به فرد است نه برنامه.

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا