خداحافظی صادق خرازی با صحنه انتخابات ریاست جمهوری
سومین خداحافظی از ریاست جمهوری در جبهه اصلاحات
صادق خرازی از گزینههای اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ با انتشار بیانیه ای از این صحنه کنار رفت.
به نام خداوند قادر متعال
مردم شریف و بزرگوار ایران!
جوانان عزیز!
بیش از یکصد سال از تکاپو و تلاشهای مجدانۀ مردان و زنان ایرانی، برای رسیدن به مردمسالاری و آزادی و عدالت میگذرد؛ قرنی از تاریخِ مجاهدتها و تلاشهای ایرانیان. حوادث این سده منشوری است از وقایعِ گوناگونِ خارجی وک داخلی: از دخالت روسها و انگلیسها در تحقق ارادۀ ملت؛ تا نقشِ آمریکاییها در سقوط دولت ملی مصدق؛ تا اِعمال ناجوانمردانهترین و سنگدلانهترین تحریمهای اقتصادی علیه مردم صبور و شریف ایران؛ یا اختلاف بین بزرگان در هر دو انقلابِ مشروطه و اسلامی؛ و یا روی کار آمدن دولتهای مستبد در دورههای مختلف این قرن از کودتاچیهای قزاقصفت تا قانونستیزانِ نامحمود؛ که هر یک دفتری از رنجنامۀ بزرگ این سرزمین است.
اما جوانان و مردمان این خاک هیچگاه از پا ننشستند و بیتردید زین پس هم نخواهند نشست.
در فراز و فرود این یک قرن، و در کنار همۀ تلخیها و سختیها و ناملایمات، مردمان و نخبگان این مُلک، حماسهها آفریدهاند تا ایرانِ سربلند، بِماند و بِبالَد. قهرمانیهای شیرانِ آذری، ستارخان و باقرخان؛ و شور و شیدایی گیلهمردهای جنگلی، نمونهای است از بیشمارِ آن حماسهها. به همین سیاق بود تلاشهای مُصلحانِ پیش و پس از هر دو انقلاب تا دلاوریهای به یادماندنی رزمندگانِ جنگ تحمیلی و شکوه بیبدیلِ دفاع مقدس. و در امتداد همین تاریخ پر شکوه و عظمت بود که نسلی از جوانانِ ایران برای تثبیت مردمسالاری، آزادی و عدالت، در دوّمِ آن خردادِ تا ابد ماندگار، خروشیدند و امواجِ آرمانهای مشروطهخواهانه و استبدادستیزانه را تا دو دهه پس از آن با جِد و جهدی غرورانگیز گُستراندَند.
مردم عزیز!
جوانان غیور!
هیچ وجدانِ آگاهی نمیتواند پاهای تاولزده و خستۀ جنبش آزادیخواه و عدالتخواه ایران را، در این سدۀ پُر آشوبِ سپریشده، نادیده بگیرد و ایرانِ امروز را، با آن ایرانِ رویایی و وعده داده شده، که در شأن دههها تلاش ایرانیان باشد، بسنجد، و غمگینانه و شرمزده، سر به زیر نیندازد.
چشمِ وجدان را نمیتوان بر کوتاهیهای همۀ مدیران کشور، در دو دهۀ اخیر، که امانتدار درستی برای رویاها و آرمانهای شما مردم نبودند، فروبست، و از رویِ شما و خونِ شُهدا، خجالت نکشید.
اما، بهرغم همۀ این دردها و رنجها، امروز، ما، بر آستانۀ یکی از حیاتیترین موقعیتها و بُرهههای تاریخی ایران ایستادهایم. اگر تاریخ، خانهنشینی مردم و نخبگان را، در ماجرای سقوط مصدق سرزنش می کند؛ اگر بیتفاوتی و اشتباهاتِ ما، در انتخاباتِ شورای شهر دوم، و پس از آن، انتخابات ۸۴، یکی از دهشتناکترین بلایایِ یک قرن اخیر را، نصیب این کشور کرد؛ به همین سان، سکوت، انفعال و بی تفاوتی بار دیگر میتواند مسیری را که پدران و مادران ما آغاز کردند با آسیبهایی جدی و جبرانناپذیر مواجه کند.
جوانان عزیز!
انتخاب حق همۀ ماست و در کنار حقِ انتخاب، مسئولیت نسبت به دستاوردهای گذشته و زندگی آینده نیز بر دوش ماست. کوتاهیها و ضعفها و اشتباهاتِ مُکرّر سیاسیون و مدیران نباید باعث شود پرچمی که دهههاست افراشته شده و بزرگترین خواست و مطالبۀ همۀ اهالی این سرزمین است بر زمین اُفتد و ما را نسبت به مسئولیتمان در قِبال سرنوشت این مملکت بیتفاوت کند.
بستن مطبوعات در دولت قبل! ستارهدار شدن بهترین دانشجویان این کشور و محرومیّت آنها از تحصیل در همان دولت! تحریمهایی که کاغذپاره خوانده شد ولی در واقع اقتصاد و معیشت مردم را تا به امروز به گروگان گرفته! اتفاقاتی نیست که بتوان به راحتی آنها را به بادِ نسیان و فراموشی تاریخی سپرد و مُنفعلانه زمینه را برای تکرار آنها فراهم کرد.
رها کردن امروز مقدمۀ افسوسها و حسرتهای فرداست. پس بیایید تا حتی اگر خونیندل و دردمند و رنجوریم، با از خودگذشتن برای آیندۀ این کشور، مسیرِ اصلاح و قانون و تحولخواهی را، صبورانه و فداکارانه دنبال کنیم.
از همین رو، اینجانب سید محمد صادق خرازی، در راستای حفظ این آرمانها، و تلاش برای پیروزی جریان اصلاحات در انتخابات پیش رو، انصراف خودم را از نامزدی برای ریاست جمهوری اعلام میدارم و در کنار جوانانِ حزب ندای ایرانیان، که همواره از آنان آموختهام، مسیرِ پاسداری از جمهوریّت نظام را ادامه خواهم داد تا این نهالِ نوپا درختی تناور گردد. ما نداییان باور داریم که با فداکاری و از خودگذشتن و اتحاد، میتوان دستاوردهای بزرگِ معاصر را حفظ کرد و فردایی بهتر را برای این آب و خاک به ارمغان آورد.
ایمان دارم که پُستِ ریاست جمهوری یگانه مکان و موقعیتِ خدمتگزاری به مردم نیست، پس در کنار همۀ نداییان، و از برای آرمانهایی که برشمردم، خواهان یک «جنبشِ ملی مُطالبات»ام، که فراسوی مرزبندیهای جناحی، و اختلافات و نزاعهای سیاسی، به دنبال پیگیری خواستهها و مطالباتِ مردم، از هر قشر و طبقهای، باشد و قصد و نیتی جز افزایش رفاه عمومی مردم و تقلیل مرارتهای آنان نداشته باشد.
جریانی که توسعه را با نگاه عدالت محور پیگیری کند و در مقابل هر نوع نگاه امنیتی، قومیتی و مذهبی به توسعه بایستد. نگاهی که نتیجه اش جز فاجعه و تبعیض و محرومیت در مناطق پیرامونی ایران نبوده است. جریانی که پایبند به دفاع از حقوق همه شهروندان باشد و آزادی های مشروع در قانون شهروندان را با جدیت پیگیری کند. در این زمینه برنامههای مشخصی در نظر گرفته شده است که انشاالله در فرصتِ مقتضی به محضرِ ملت اعلام، و به لطفِ الهی و همیاری و همکاری همۀ دلسوزان نظام و کشور عملیاتی خواهد شد.
سیدمحمدصادق خرازی
تهران- ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰