
بیانیه انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه گیلان در مورد حوادث اخیر
در غیاب ساختارهای معین سیاسی و صنفی و با حذف و حصر مصلحان عاقبت اندیش، پاسخ های خشونت بار به مطالبات حداقلی، اکنون کشور با نسلی از مطالبه گران رو به رو است که به سوی خواسته ها و شعارهای حداکثری درحرکت اند.
به نام خدا
اندر حوادث دردناک اخیر دانشگاه
سرانجام مطالبات روشن انباشته اجتماعی سالها و نسلهاى پیشین که امکان بیان از مجاری دموکراتیک احزاب و اصناف و رسانه های آزاد را نیافتند، به گونه ای غیرقابل باور و گاه غیرقابل کنترل از کف خیابانها در فضایی که حالا دیگر چندان هم مجازی نیست سربرآورده است. پدیده ای همراه با نافرمانی های مدنی و گاه ناشناخته و ایجاد صحنه هایی نگران کننده و مخل نظم و آرامش عمومی.
در غیاب ساختارهای معین سیاسی و صنفی و با حذف و حصر مصلحان عاقبت اندیش، پاسخ های خشونت بار به مطالبات حداقلی دیروزها، اکنون کشور با نسلی از مطالبه گران رو به رو است که به سوی خواسته ها و شعارهای حداکثری درحرکت اند.
از دیگرسو افزدون چاشنی خشونت، تهدید، ارعاب، حصر ،حبس و استراژی مبتنی بر النصر به الرعب، چو نفتی بر آتش، شعله این تظاهرات و تجمعات را گدازان تر کرده است. شیوه هایی که پیش از این بکار گرفته شده و اگر موثر بود لااقل بدینجا ختم نمی شد.
اکنون با نسلی از فرزندان و پرورش یافتگان خود مواجه شده ایم که مطالبات پیدا و پنهان و تحقیر و تهدید های فروخورده ی خود را در بستر هیجان و با زبان خشم در کف خیابان ها و در درون مدارس و دانشگاه ها و فضای دیجیتالی تخلیه می کنند. نسل سیال و رها، بی زمان و مکان و با زبان غیرمتعارف و با خشمی غافلگیر کننده نسلی با گروه های مرجع خاصی که در این سالها با آنان همزبانی بیشتری داشته اند و اکنون این چنین همگان را غافلگیر کرده اند در یک کلام نسلی که حالا دیگر حتی از ما هم عبور کرده اند.
نسلی با دغدغه های انباشته گذشته و نا امید از آینده ای روشن که گویی شوربختانه، خاطره ای از جان فشانی ها و رنج های پیشینیان خود در حفظ تمامیت ایران زمین و اعتلا این خاک ندارد. هیجان و خشم این جوانان و خشونت و بی پروایی مسبوق به سابقه آتش به اختیاران و ماموران معذور، هنگامه دردناکی آفریده است که به جز خرد جمعی و اتخاذ تدابیر عقلانی و رحمانی از سوی حاکمان، حل نخواهد شد.
یاداوری این نکته کلیدی برهمگان ضروری است که هرگاه ساز و کارهای مدنی جامعه در بیان نظرات و مطالبات فراهم نباشد، سرمایه اجتماعی در یک پروسه زمانی به افول می گراید.
و طبیعی است که بیگانگان و بدخواهان امروز و دیروز داخلی و خارجی این کهن دیار، مجالی برای سو استفاده از مطالبات نسل کنونی پیدا کنند که تاوانی صد چندان دارد.
امروز دانشگاه و آموزش و پرورش به عنوان دو خاستگاه معین این جوانان، بیش از همیشه نیازمند برقراری گفتمانی عقلانی است. نیازمند آرامشی واقعی، دیرپا و سرمد است نه آرام کردنی تاکتیکی و مرحله ای.
از باب تنبیه و بر سیاق تجربه موکدا اعلام میداریم هرگونه نگاه ابزاری، محلل گونه و موقت به افراد و تشکل هایی که ممکن است در این روز های تلخ به آرامش بخشیدن جامعه دانشگاهی منطقی کردن رفتار ها و مطالبات دانشجویان و اساتید و کارکنان ممنوع خواهد بود. صداقت در عمل، پرهیز از شیوه های خشونت بار گذشته بستر مناسبی برای حرکت به سوی آرامش دانشگاه ها و مراکز آموزشی و قطعا سرایت این آرامش به جامعه خواهد بود.
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه گیلان و تمامی دوستان دردمند و دل نگران جامعه دانشگاهی، تلاش خواهند کرد تا با حفظ آرامش، حذف خشونت، هزینه های ناشی از این مطالبات را کاهش دهند و راهکار های عملی و عقلانی را جایگزین نمایند.
در این راستا به طور مشخص از مسئولین پیدا و پنهان درون و برون دانشگاهی می خواهیم که:
۱. دستگیر شدگان حوادث اخیر را به سلامت و با سرعت به آغوش خانواده ها برگردانید.
۲.آستانه تحمل خود را در شنیدن بیان مسالمت آمیز مطالبات و شعار های دانشگاهیان افزایش دهید. دانشگاه خانه دانشجو است و محملی برای بیان مطالبات بر حق او. لذا از ورود هر گونه نیروی پنهان و آشکار غیر دانشگاهی به درون دانشگاه در هر شرایطی خودداری کنید تا فرزندان شریف این مرز پر گوهر آسیب نبینند و شرف دانشگاه بیش از این ملکوک نگردد.
۳.خشونت ورزان روز های اخیر را در هر لباس و مسولیتی، تنبیه کرده، ابزارهای ضرب و شتم را از آنان بگیرید و همانند سایر شهروندان عادی، محاکمه نمایید.
۴. مسئولین بی مسئولیتی که بر طبل خشونت و تهدید می کوبند و با احضار و اخطار از اساتید و دانشجویان سلب آرامش می کنند و روزنه کور سوی امید آنان را می بندند، عزل نموده و فرهیختگانی حقیقی دانشگاهی و دل سوختگان وطن را به مشاوره خدمت فراخوانید که این به صلاح نزدیک تر است.
والعاقبه للمتقین
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه گیلان
دوازدهم مهر یک هزار و چهار صد و یک