خوزستان

راه‌های گفت و گو/ واکنش‌های متفاوت!

راه‌های گفت و گو/ واکنش‌های متفاوت!

دکتر حسن دادخواه
(عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه)

به رغم وجود راه های گوناگون ایجاد پیوند دوسویه میان مردم و حاکمان در عصر حاضر و رنگارنگ بودن راه‌های برقراری گفت و گو و گفت و شنود میان شهروندان و حاکمان محلی و کشوری، متاسفانه حتی در برهه کنونی و در پاره‌ای کشورها، برقراری و ایجاد پیوند و ارتباط میان مردم و حاکمان، بسی دشوار و گاهی یک سویه و گاهی بی‌دستاورد است. این در حالی است که هم شهروندان و هم حاکمان، بهترین بهره‌ها را می ‌وانند از رهگذر ارتباط دوسویه نصیب خود کنند!

پیش‌نیاز این پیوند دوسویه، وجود درصدی قابل قبول از اعتماد و اطمینان خاطر نزد دو سوی گفت و گو نسبت به طرف مقابل است. بر این پایه، برقراری و روان بودن گفت و گو و پیوند، نه نشانه تخاصم و دشمنی است بلکه به نوعی نشان دهنده وجود ذهنیت مثبت از طرف مقابل نزد هر دو سوی این گفت و گوست.

حاکمان در فرآیند گفت و گوی دو سویه، بهره و نصیبی بیش از مردم و شهروندان عادی خواهند داشت آنان در کنار گزارش های رسمی می توانند با استفاده از گزارش های مردمی، به واقعیت میدانی جامعه پی ببرند و برنامه ها ی خویش را متناسب با وضعیت واقعی مردم تنظیم کنند و جلو ببرند و از این رهگذر بتوانند رضایتمندی مردم را به خویش افزون کنند.

شهروندان نیز در مرتبه دوم از این بهره مندی قرار دارند. آنان با اطمینان خاطر از اینکه پیام و خواسته هایشان به گوش حاکمان رسیده است از دستاویز قرار دادن بهانه ها و ایجاد ناهنجاری اجتماعی و بر هم زدن نظم عمومی خودداری می کنند. درجه این اطمینان خاطر نزد مردم، آن وقت به اوج می رسد که بازتاب پیام و خواسته های خویش را در گفتار و رفتار حاکمان به روشنی ببینند.

با وجود این مزیت ها و امتیازها برای هر دو طرف در گفت و گو، گاهی و در برهه هایی و در کشورهایی ملاحظه می شود که روزنه های این ارتباط روز به روز بسته تر می گردد و مردم و شهروندان عملا به این نتیجه نامیمون می رسند که پیام ها و تماس های آنان، بازخوردی ندارد. جای بسی نگرانی و تاثر و تاسف است که یک مقام مسئول، خود اعتراف کند که به پیام های شهروندان بی توجه است و او راه خود را همچنان و بلکه با قوت بیشتر پی می گیرد و تذکرات و اعلام نارضایتی شهروندان هیچ تاثیری در اراده او ندارد بلکه اراده او را در پیمودن راه و اجرای تصمیم خویش تقویت می کند!!

این گونه برخوردها و رفتارها از سوی مسئولان و حاکمان جز نشانه بی اعتمادی و بی اعتنایی به خواست مردم یا دسته هایی از مردم و وجود شکاف بزرگ و عمیق میان مردم و متولیان امور، هیچ معنای دیگری ندارد.

بی پاسخ نهادن ده‌ها نامه مربوط به فرهیختگان جامعه، بی اعتنایی از اعلام نارضایتی دسته هایی از مردم، ناشنیدن فریادهای کمک خواهی و تظلمات، همه و همه می‌تواند واکنش‌های ناامیدکننده و حاکی از جدایی خط سیر مردم از خط سیر حاکمان باشد که پایان آن جز دلسردی مردم و تنها ماندن حاکمان و کاهش محبوبیت آنان در نزد مردم نخواهد بود.

به نطر می‌رسد که ریشه این بی‌اعتنایی، بدگمانی حاکمان به مردم و شهروندان و برخطا دانستن افکار عمومی و پافشاری بر رای و تصمیم انفرادی خویش و حق مطلق دانستن خویش است. در این حالت، هر چه که تذکرات و پیام ها و ابراز خواسته ها خطاب به حاکمان بیشتر می‌شود، میزان پافشاری و ادامه حرکت حاکمان در مسیر های خویش، بیشتر می‌گردد و عملا همه متوجه می شوند که خواهش و اصرار به حاکم بردند نتیجه معکوس دارد!

امروز در برخی سرزمین‌ها و کشورهایی که در دو سده اخیر و در جنگ‌های جهانی اول و دوم و یا در جنگ های داخلی، بیشترین لطمات و زیان‌ها را دیده‌اند به روشنی می‌بینیم که اکسیر و جادوی توجه به رای و خواسته‌های مردم و مشورت با متخصصان و شوراهای کارشناسی، چگونه آنان را به صدر کشورهای مترقی و مرفه برکشیده است!

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا