خوزستان

آب و محیط زیست، محور گفت و گوی ملی/

آب و محیط زیست، محور گفت و گوی ملی/

محسن صنیعی (عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

روز جمعه ۲۸ آبان، جمعیت کثیری از مردم اصفهان در میانه رودخانه زاینده رود، با کمال آرامش به جمع کشاورزان معترض اصفهانی که به نبود آب برای کشت پاییزه خود، اعتراض دارند، پیوستند. جمعیت کثیری که نمی توان اعتراض آنان را نادیده گرفت. در تابستان ۱۴۰۰ نیز بحران بی آبی روستاها و شهرهای خوزستان، اعتراض روستاییان و مردم خوزستان را بوجود آورد، بحرانی که هیچ گاه، نمی توان به صورت اصولی آن را حل کرد.

آنچه در تظاهرات مردم اصفهان، در میان رودخانه زاینده رود دیدیم و آن چه در اعتراض مردم خوزستان در تابستان ۱۴۰۰ دیدیم، صرف نظر از همه عوامل و ریشه های آن، نشان دهنده بحران آبی و زیست محیطی است که کشور با آن روبروست که می تواند به بحران های اجتماعی و حتی اختلافات منطقه ای بینجامد. آن چه امروز با آن مواجه هستیم، حاصل تصمیم ها و سیاست های نادرستی است که سال ها قبل اتخاذ شده است.

صنایع آب بری مانند صنعت فولاد، خودرو و دیگر صنایع که به جای استقرار در سواحل خلیج فارس و دریای عمان، در دل مناطق کویری استقرار پیدا کرده اند، الگوی کشت نامناسب در همه مناطق ایران که عملا به جای کشت متناسب با اقلیم، کشت با مصرف آب بالا مانند شالیکاری در مناطق کویری انتخاب شده است، به همراه سیاست های جمعیتی، بحران امروز آبی و زیست محیطی ما را درست کرده است.

این بحران ها، باعث مهاجرت جمعیت از مناطق تحت بحران به دیگر مناطق کشور می شود و همان فشار بر منابع دیگر مناطق را افزایش خواهد داد. بحران های آبی و زیست محیطی، منحصر به یک منطقه ایران نیست، خوزستان، اصفهان، سیستان و بلوچستان، ارومیه و …. همه از این بحران رنج می برند، خصوصا با شرایط تغییرات اقلیمی که همه کارشناسان به آن باور دارند.

آیا امروز منابع آبی و محیط زیست ما در منطقه تهران و البرز، پاسخگوی بیش از ۱۵ میلیون نفر ساکن در منطقه تهران و البرز است؟ به گفته کارشناسان، امروز ما از حدود ۸۵٪ منابع آبی تجدیدپذیرمان استفاده کرده ایم که یک رقم بحرانی را نشان می دهد.‌ صرف نظر از عوامل بحران، امروز به جز بحران آب و محیط زیست، دارای بحران انرژی هستیم. هم در تابستان، پاسخگوی مصرف انرژی کشور نیستیم و هم در زمستان، به دلایلی پاسخگو نیستیم.

شاید یکی از ریشه های بحران های امروز را می توان در این یافت که به جای توسعه متناسب با اقلیم، توسعه را در رشد صنعت، آن هم صنایع بسیار آب بر انتخاب کرده ایم که با اقلیم ما سازگار نیست.

در مقابل این بحران ها، چه باید کرد؟ فرض کنیم که باید صنایع آب بر را به سواحل خلیج فارس انتقال داد، آیا ممکن است؟ فولاد مبارکه و ذوب آهنی که تعداد کارکنان آن، ده ها هزار نفر هستند و صدها هزار میلیارد سرمایه را تشکیل داده اند، قابل جا به جایی از منطقه هستند؟ پس چه باید کرد؟ اولا باید پذیرفته شود که کشور ما در یک منطقه نیمه خشک با بارش متوسط ۳۰۰ میلی متر واقع شده است. هر برنامه ریزی در هر ناحیه از کشور، باید متناسب با اقلیم منطقه باشد.

پیشنهاد می شود که یک گفت و گوی ملی میان همه خبرگان حوزه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور برای چاره اندیشی پیرامون عبور از ابربحران های آبی، زیست محیطی و انرژی برنامه ریزی شود. این گفت و گوها باید از متن درون جامعه باشد. نخبگان از صنعت و دانشگاه، می توانند با کنفرانس های ملی و بین المللی، چاره اندیشی برای عبور از بحران را به گفت و گو بگذارند. کنفرانس هایی با هدف آسیب شناسی و چاره اندیشی بحران ها. سپس، راهکارهای ارائه شده در این گفت و گوها، در اختیار مدیران و سیاست گذاران ملی قرار گیرد تا بتوان سیاست های فوری برای کاهش اثرات بحران های آبی و زیست محیطی اتخاذ شود.

به نقل از: خوزی‌ها

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا