بعثت یا باز شدن راهی نو!

بعثت یا باز شدن راهی نو!
دکتر حسن دادخواه
(عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه)
بعثت پیامبران از سوی پروردگار و با هر تحلیل و خوانش تازه ای از این موضوع، چیزی جز گشودن راهی تازه و نو برای شروعی بر پایان دادن به مسیر پیشین و بیرون آمدن از بن بست ها نیست.
با این رویکرد و باور، بعثت برای هر فرد و جامعه بلکه هر موجود زنده ای، امر حیاتی و ضروری است.
در دل مفهوم بعثت، خودآگاهی بر مسیر کنونی و پذیرش اشتباهات و آسیب های برآمده از آن نهفته است و افزون بر این، بعثت به دنبال راه گشایی و شکستن طلسم ایستایی است.
در دل مفهوم بعثت، وجود اراده بر تغییر سرنوشت و دوری گزیدن از سرسنگی و خودداری از پافشردن بر مسیرهای پیشین است.
آشکار است که بعثت، به نوعی زیر پا قراردادن خویشتن نیز هست. در دل بعثت، فروتنی شخصی و ترجیح منافع جمعی نهفته است.
استمرار بعثت پیامبران تا فرارسیدن ختم بعثت، گویای نو به نو شدن و هماهنگ شدن با مقتضیات و نیازهای نو و تازه جامعه بشری است. از این رو، بعثت های درون جامعه انسانی نیز، دنباله دار و نو به نو می گردد.
بعثت، جوامع را از حالت ایستایی و درجا زدن و خفگی و بسته شدن منافذ تنفس، رهایی می بخشد.
بعثت تنها یک امر آسمانی و از بالا به پایین نیست بلکه در دل بعثت، خودجوشی و تحرک و جنبش درونی و اراده بر گزیدن راهی نو به روشنی پیداست.
بر این پایه، بعثت گویی پایانی ندارد و تا دنیا دنیاست، جوامع انسانی نیازمند پیشرفت و دگرگون شدن و پشت سر انداختن موضوعات و باورهای آزموده شده اند.
پیام بعثت پیامبران برای جوامع انسانی، بالنده شدن و به ظهور و بروز رساندن داشته ها و توان هاست. بدون بعثت، همه چیز می میرد و هدر می رود.
بی اعتنایی از ضرورت بعثت درونی و عدم پذیرش اشتباهات، به معنای ناسپاسی از پروردگاری است که روز به روز، فردای جدیدی را برای آفریده هایش می خواهد!