تحلیلخوزستان

به خرد جمعی رجوع کنید/

به خرد جمعی رجوع کنید/

محسن صنیعی (عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و عضو شورای مرکزی انمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها)

از هفته گذشته که به بهانه گرانی قیمت گندم در بازارهای جهانی و برای جلوگیری از قاچاق گندم به کشورهای همسایه، حذف یارانه آرد صنعتی و حتی سهمیه بندی مصرف نان اعلام شده است، تلاطمی جامعه را فرا گرفته است. فضای اجتماعی، همه عواقب آن را تا سر حد اعتراض و شورش گرسنگان بررسی کرده اند. این اعتراض ها، حتی گروه ها و شخصیت هایی را که از حامیان دولت سیزدهم هستند، در بر می گیرد. در این خصوص می توان گفت:

۱- دولتی که از ابتدای سال، به دنبال حذف یارانه ها می رود، این یعنی کف گیر به ته دیگ خورده است. نان، قوت اقشار ضعیف جامعه است. موقعی که معاون وزیر اقتصاد می گوید آنان که بالاتر از الگوی مصرف، نان مصرف می کنند، لازم است نان را به صورت آزاد پرداخت کنند، برای نگارنده جالب است که این گروه، اقشار ضعیف جامعه هستند.

جالب است وزیر کشاورزی اعلام کردند که «یکی از کشور‌های همسایه ۳ میلیون تن کمبود گندم دارد، می‌خواهد این کمبود را به صورت قاچاق از ایران تامین کند، آرد را ۱۲ هزار تومان کردیم تا از قاچاق جلوگیری کنیم». این سخن، بیشتر از آن که یک سخن کارشناسی باشد، ضعف دستگاه های انتظامی را در جلوگیری از قاچاق نشان می دهد.

بالابردن قیمت آرد صنعتی، قطعا باعث قاچاق داخلی آرد دولتی به سمت آرد آزاد در بازار آزاد و احتمالا عدم پخت کافی نانوایی های سنتی، شلوغی نانوایی ها و کمبود نان و بحران نان در داخل خواهد شد که می تواند به بحران های اجتماعی بینجامد.

۲- اگر دولت به سمت حذف یارانه ها می رود، مشخص است که از مشکل اساسی کسری بودجه برمی خیزد. دولت لازم است دنبال کم کردن هزینه ها و بالاتر بردن درآمدها باشند به جای آن که دنبال حذف یارانه از کالاهای بسیار اساسی بروند. در همه کشورها، نان، مورد حمایت یارانه ای قرار می گیرد خصوصا برای اقشار ضعیف جامعه.

کم کردن هزینه ها، می تواند با حذف بودجه های نهادهای خصوصی غیردولتی باشد که به قول مدیران دولت های قبل، به صورت ردیف های بودجه در بودجه های سالیانه وارد شده اند و برای افزایش درآمدها می توان همه معافیت های مالیاتی به جز مالیات اقشار ضعیف را حذف کرد.

۳- آقای رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری، وعده مراجعه به اقتصاددانان را مطرح کرده بود ولی در سیاست های اعلام شده، آثاری از مراجعه به اقتصاددانان دیده نمی شود. بعید است که قاطبه اقتصاددانان کشور، با سیاست های اقتصادی در پیش گرفته شده، موافق باشند.

اگر بحران ابتدای امسال را بحران قوت مردم اعم از نان و روغن و برنج و … بدانیم، متاسفانه در ادامه سال، بحران آب و انرژی نیز کاملا قابل انتظار است. باید گفت اقتصاد ایران، دارای مشکلات ساختاری دارد و از بحران های متعدد رنج می برد. اقتصادی که در آن در مدت چهل سال، قیمت کالاها و خدمات چندین هزار برابر شده است، به معنای آن است که تصور اقتصاد منهای دلار، یک تصور نادرست است.

برای حل ساختاری اقتصاد ایران که البته فقط ریشه در اقتصاد ندارند و به حوزه سیاست داخلی و خارج، اجتماع و حتی فرهنگ بستگی دارد، پیشنهاد می شود که همه سیاست گذاران و برنامه ریزان کشور به مجمع خبرگان کشور متشکل از اقتصاددانان و جامعه شناسان و خبرگان حقوق، سیاست و صنعت مراجعه کنند و برای عبور ایران از ابربحران های متعدد، چاره اندیشی کنند.

به نقل از: همدلی

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا