رفتار و شخصیت مشارکتکنندگان و عدم مشارکتکنندگان در انتخابات
افراد زمانی درگیر فعالیتها و مشارکتهای سیاسی میشوند که باور داشته باشند میتوانند بر فرآیندهای سیاسی تاثیر بگذارند/
محمدنقی فراهانی (عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
حق انتخاب و رای دادن یکی از وجوه عملی رفتار سیاسی است و بیشتر مردم در هنگام شرکت و یا عدم مشارکت سیاسی و یا در نمود عینی ان یعنی شرکت و یا عدم شرکت در انتخابات آن را بروز می دهند. امروزه رفتار سیاسی به شدت فردی شده است ،هرچند که ساختار های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در نحوه ی بروز دهی این رفتار نقش بسزایی دارند . ولی در یک ساختار سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی خاص می توانیم شاهد رفتار های متنوعی میان افراد جامعه برای تصمیم گیری در یک جامعه مثالی باشیم. بنا براین ما داریم دربارهی ساختار سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی امروز ایران و انتخابات پیش روی صحبت می کنیم و منظور این یاداشت ویژگی های شخصیتی و روانشناختی مردم بزرگسال جامعه ایرانی در داخل کشور است.
اما شخصیت چیست؟ شخصیت، مجموعه ای پایدار از ویژگی ها و مشابهت ها و تفاوت های رفتاری و روانشناختی افراد است که دارای تداوم زمانی بوده و البته ممکن است به واسطه فشارهای اجتماعی و زیست شناختی شاهد تغییراتی در آن باشیم ولی انچه که مهم است این است که ما با شخصیت خود فکر می کنیم و تصمیم می گیریم که در مقابل مسایل پیش روی خود چگونه واکنش نشان دهیم و باز تحت تاثیر واکنش های خود و پس خوراند هایی که دریافت می کنیم رفتار خود را تنظیم می کنیم و تمامی این اعمال تحت فرمان اگاهانه و ناخوداگاه شخصیت ماست.
نظریههای متعددی نقش شخصیت را در تبیین مشارکت های سیاسی برجسته کرده اند و معتقدند که باید نقش شخصیت را در مدل های مشارکت سیاسی مد نظر قرار داد. ویژگی های شخصیتی افراد، می تواند نقشی بارز در اهمیت و مشارکت در روند سیاسی اجتماعی ایفا نماید. به این ترتیب، احتمالاً میتوان به جای اینکه ویژگی های شخصیتی را ناشی از تاثیرات اجتماعی و سیاسی در نظر گرفت، به عنوان پیشبین این موارد مشاهده کرد و این امر، فرصتی برای بررسی این موضوع فراهم می کند که چقدر تفاوتهای شخصیتی اساسی و پایدار، بر مجموعهای از نتایج اجتماعی، از جمله سیاسی تأثیر می گذارند. با وجود این، مطالعات تجربی به جای تاکید بر روابط و ویژگی های شخصیتی و ارزش های افراد، بیشتر بر جهتگیریهای سیاسی آنان تاکید کرده است.
از آنجایی که مشارکت سیاسی شامل ایده های جدید، دانش جدید و تجربیات جدید است،گشودگی به تجربه به عنوان یک مولفه ی شخصیتی، به طور مثبت با مشارکت سیاسی مرتبط خواهد بود. افراد دارای سطح بالای گشودگی، احتمالا تمایل دارند تا در بحث های سیاسی شرکت کنند،زیرا موقعیتی است که می توانند با استدلال ها و ایده های جدید روبرو شوند. آنها همچنین تمایل بیشتری به شرکت در طیف وسیعی از فعالیتهای مشارکتی، مانند گردهماییها، سخنرانی در جلسات و تماس با مقامات دارند. از انجایی که نظر سنجی های معتبر نشان می دهد که انتخابات پیش روی هیچ ایده و دیدگاهی جدید را پیش روی رای دهندگان به عنوان مشارکت سیاسی قرار نداده است. بنابراین انتظار می رود که این گروه از افراد در انتخابات پیش روی مشارکت نخواهند کرد.
یکی دیگر از ویژگی های شخصیتی که می تواند در مشارکت سیاسی نقش داشته باشد میزان درجه توافق پذیری و سازگاری با شرایط پیش روی است.ازآنجا که ویژگی شخصیتی توافق پذیری با اجتناب از تعارض و فرار از تعارض همراه است، نشان می دهد افراد دارای توافق بالا ممکن است سیاست را دوست نداشته باشند و از مشارکت جدی اجتناب کنند.
شرایط کنونی در جامعه منجر به ایجاد موقعیت های تعارض امیز شده است و افراد را در شرایطی قرار می دهد با اینکه ممکن است که در انتخابات پیش روی آماده مشارکت باشند ولی از انجایی که فشار های اقتصادی و اجتماعی و سیاسی آنقدر شدید شده است که امکان مشارکت را در انتخابات پیش روی را برای این قبیل افراد از آنها سلب می کند ولی بدان معنی نیست که این گروه از شخصیت ها توافق خود را با گروه های سیاسی که مخالف جدی این نظام هستند نشان می دهند.
این گروه از افراد خواستار موقعیتهایی هستند که بیشترین شرایط ارامش بخش در جامعه حکمفرما باشد و مشارکت آنها زمانی است که آرامش نسبی در جامعه حکمفرما باشد و نظر به اینکه جامعه در شرایط تنش زا قرار گرفته است این افراد بیشترین دوریگزینی را برای فرار از موقعیتهای تنشزا دنبال کرده و بیشتر این افراد در حالت انتظار هستند که اگر امیدی برای خارج شدن به آنها نشان داده شود رای خود را به صندوق خواهند ریخت. ولی آیا ما در چنین شرایطی هستیم؟
یک مولفه و عامل شخصیتی مهم دیگر بعد روان رنجور خویی شخصیت است، این بعد از شخصیت با ویژگی هایی همچون عصبیت، اضطراب و خشم و افسردگی و ترس شناخته می شود. افرادی که در بعد روان رنجور خویی بالایی قرارمی گیرند، به دلیل ماهیت اجتنابی خود،به عنوان “مشارکت کنندگان آرام” در نظرگرفته می شوند. بنابراین، احتمالا از مشارکت در تعامل سیاسی آشکار، احساس ترس میکنند.
یافتههای مربوط به پیوند بین روان رنجور خویی و مشارکت سیاسی ضعیف است، اما ممکن است این افراد، در اشکال” آرام” سیاست مانند رأی دادن یا امضای یک کارزار مشارکت کنند که همین امر، پیش بینی سطوح مشارکت سیاسی آنان را دشوار میسازد. این افراد غیر قابل پیش بینی بوده و به دلیل غلبه هیجانات انها ممکن است رفتار هایی در جهت گروه ها و سازمان های رادیکال موافق و مخالف مشارکت سیاسی و به تعبیر یادداشت کنونی ما در انتخابات شرکت کنند و یا نه تنها شرکت نکرده بلکه به صورت تخریبی درمذمت کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند و یا برعکس آن شرکت میکنند در فضای مجازی به صورت توهین امیز همدیگر را مخاطب قرار خواهند داد.
یکی دیگر از ویژگی های شخصیت که در امر مشارکت سیاسی درگیر می شود عامل وجدان و وظیفه شناسی است. این مولفه ی شخصیتی به ویژگی هایی چون نظم وانظباط و پیروی از قوانین اخلاقی مثل فروتنی و عدالت و احترام به حقوق فردی و اجتماعی توجه دارد. زمانی که مشارکت سیاسی و یا در نقطه مقابل آن عدم مشارکت سیاسی (منظور رای ندادن برای اینکه این امر برای آنها بسیار مهم تلقی می شود و به بازده شخصی مشخصی مرتبط می شود)،افرادی که وجدان بالایی دارند، احتمالاً درگیر آن فعالیت می شوند و شرکت آنها و یا عدم مشارکت آنها برای خودشان معنی دار است.
اما افراد زمانی درگیر فعالیت ها و مشارکت های سیاسی می شوند که باور داشته باشند می توانند بر فرآیند های سیاسی تاثیر بگذارند. کسانی که نسبت به توانایی تاثیر بر فرآیندهای سیاسی تردید دارند،دلیل قانع کننده ای برای مشارکت در فعالیت های سیاسی پیدا نمی کنند، حتی اگر به زمینه هایی که انگیزه مشارکت در آن را دارند، دعوت شوند. در مقابل، کسانی که معتقدند می توانند بر نظام ها و فرآیندهای سیاسی تاثیر بگذارند، احتمال بیشتری دارد که در این گونه زمینه ها درگیر شوند و اهداف سیاسی خود را دنبال کنند، حتی اگر مستلزم خطرات شخصی نیز باشد.
اما نهایتا آنجه تعیین کننده در میان این ویژگی های شخصیتی است باور به خود کارامدی است. باورهای خودکارآمدی، ساختارهای دانشی هستند که نشان دهنده میزان کنترل افراد بر رویدادهایی هستند که بر زندگی آنها تأثیر می گذارد. باورهای کارآمدی، ویژگی کلیدی تعیین کننده اعمال افراد هستند و به عنوان یک مکانیسم سازماندهی شناختی عمل می کنند.هرچه افراد بیشتر بتوانند نتایج اعمال خود را کنترل کنند، احتمال اینکه اقدام کنند نیز، بیشتر است.
در حوزه سیاست خودکارآمدی سیاسی به عنوان احساسی است که بیانگر تأثیر کنش سیاسی فردی بر روند سیاسی است. باورهای خودکارآمدی سیاسی از طریق خود بازتابی و خودتنظیمی اعمال و رفتار خود را کنترل میکند و به عبارتی به عنوان مکانسیمی برای اعمال کنترل است، این باورها درباره توانایی شخصی در رابطه با رفتارهای مطلوب، انگیزه، پشتکار عملکرد و پیامدهای فردی تأثیر می گذارند. بنابراین خودکارآمد سیاسی یعنی اینکه فرد برای تاثیر خود در مشارکت و یا عدم مشارکت در امر سیاسی حق قایل بوده و او فردی است که می تواند بر نتایج سیاسی اثر بگذارد، فردی که دارای باورهای خود کارامدی سیاسی است، تغییر به سمت اثر بخشی سیاستهای جامعه را ضروری میداند و خودکارآمدی سیاسی را یکی از عوامل مهم بر این اثرگذاری قلمداد می کند.
بنابراین خود کارامدی سیاسی بر اساس داده های فراهم شده برای او تعیین می کنند که کدامین کنش سیاسی می تواند نقش او را در شرکت و یا عدم مشارکت در انتخابات پیش روی تامین می کند. در نهایت این ویژگی های شخصیتی افراد است که می توانند تعیین کنند که در روز انتخابات مشارکت کنند و یا اینکه در آن شرکت نکنند، اگرچه بایستی نقش شخصیت های مورد قبول جامعه را در ترغیب و یا عدم ترغیب مردم از مولفه های تعیین کننده برای اثرگذاری بر رفتارر سیاسی مردم دانست.
اما انچه که این نوشتار بر آن تاکید دارد:
۱-مشارکت سیاسی دارای وجوه متعدد است و رای دادن و یا رای ندادن آخرین بازده آن است. شخصیت افراد رای دهنده و بر عکس آن می تواند دارای نقش تعیین کننده باشد زیرا این فرد است که تحت تاثیر شرایط سیاسی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی با عنوان عامل و یا غیر عامل رفتارش را تنظیم می کند.
۲- در جوامعه فردی شده یعنی جوامعی که فرد گرایی نسبت بر جمعگرایی نهادینه شده، این شخصیت افراد است که در هر کنش اجتماعی و سیاسی و فرهنگی نقش تعیین کننده دارد. درجامعه شهری و بخصوص افراد تحصیل کرده ی دانشگاهی در ایران امروز این افراد برای خود عاملیت قایل شده و شرکت و یا عدم شرکت انها در انتخابات پیش روی تا حد زیادی تحت تاثیر ویژگی های شخصیتی انهاست.
۳- در شرایط عادی و بدون تنش و یا دارای حداقل تنش، شخصیت کمتر تعیین کننده است چون یک راه از قبل تعیین شده و قابل پیش بینی است و نیازی برای تغییر دادن شرایط برای فرد ضرورت پیدا نمی کند ولی زمانی که جامعه دارای تنش های متعددی است این ویژگی های شخصیتی که شرح آنها در سطور گذشته توصیف گردید نقش تعیین کننده خواهند داشت. زیرا هر عمل و کنش و رفتار انها می تواند انها را به سازگاری های جدید سوق دهد.
انتهای پیام/