متأسفانه حاکمیت این بار نیز با تمام قوا مسیر سرکوب خشن اعتراضات و سیاست مشت آهنین را دنبال کرد/
◊متأسفانه حاکمیت این بار نیز با تمام قوا مسیر سرکوب خشن اعتراضات و سیاست مشت آهنین را دنبال کرد/
◊سرکوب شدید و توام با خشونت با زنان، جوانان و مردم، نتیجهای جز افزایش شکاف بین اکثریت ملت و حاکمیت، تندتر شدن شعارها، رادیکال شدن مطالبات و عمیقتر شدن دو قطبى ایجاد شده در میان جامعه نتیجهاى در برنداشت/
◊انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، استفاده از آمبولانس برای هرگونه کاربری غیر درمانی و غیر پزشکی را بدعتی خطرناک دانسته و آن را قویاً محکوم مى نماید/
◊این انجمن دخالت مامورین امنیتی و انتظامی در درمان مجروحین اعتراضات اخیر و زندانیان سیاسی را خلاف موازین علمی و اخلاق حرفهای قلمداد کرده و ممانعت از جامعه پزشکی برای رسیدگی درمانى به موقع و صحیح به معترضان و زندانیان را به دور از شرافت پزشکی و اقدامى غیرانسانی مىداند/
◊انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، ورود هرگونه نیروهای امنیتی و انتظامی به مراکز دانشگاهی، آموزشی و درمانى را غیرقانونی دانسته و آزادی بی قید و شرط دانشآموزان، دانشجویان، اساتید دانشگاه، پزشکان و کادر درمانی را تا حصول نتیجه قویاً پیگیری خواهد کرد/
◊اگر همچنان همان شیوه امنیتی و دستگیری و بگیر و ببندها و تحقیر زنان، جوانان و دانشجویان ادامه یابد، حتی در صورت سرکوب و به اصطلاح «جمع شدن ماجرا»؛ کشور با خیزش بنیان برافکن بعدی مواجه خواهد شد که کیان ایران را تهدید خواهد کرد/
بیانیه انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
پیرامون حوادث اخیر
به نام خدا
بیش از ۱۲۰ سال است که ملت بزرگ ایران از نهضت مشروطیت به این سو، به دنبال آزادی خواهی، حاکمیت قانون و تأسیس عدالتخانه است و علیرغم چندین جنبش و بروز دو انقلاب بزرگ، سوگمندانه تا امروز این خواست ملی و تاریخی جامه تحقق نپوشیدهاست.
در کمال تاسف، انقلاب اسلامی که محوری ترین شعارش آزادی و استقلال بوده و به استقرار جمهوری اسلامی برای تحقق خواستهای تاریخی ملت ایران انجامید نیز، همچنان در تحقق این آرمان ها ناکام مانده است. پس از چهل سال از استقرار نظام جدید و علیرغم نص صریح قانون اساسی، اصل غیر قابل تغییر جمهوریت نظام که بر آزادی ملت و حق تعیین سرنوشت آنان تاکید دارد، از بدو انقلاب تا کنون به تدریج کمرنگتر شده و سرانجام با بدعتی موسوم به نظارت استصوابی و با رد صلاحیت هاى گسترده و حذف چهرهها و جریانهای مختلف و در واقع مهندسی فرآیند انتخابات، عملاً انتخابات ارکان نظام به صورت شکلی و خالی از محتوا برگزار شده و تقریباً تمامى انتخابات بدور از معیارهای آزاد، رقابتی و عادلانه صورت گرفت.
طرفه اینجاست که تحدید حق انتخاب ملت تا جایی پیش رفت که حتى بر انتخاب نهادهاى صنفى همچون سازمان نظام پزشکی و مانند آن نیز سیطره افکند!
ملت بزرگ ایران از ابتدای انقلاب بر اجرای بی تنازل قانون اساسی اصرار داشت و نقطه عطف این خواست عمومی در انتخابات خرداد ۷۶ متجلی شد که معالاسف این فرصت تاریخى با مخالفت کانون سخت قدرت و کارشکنى دولت پنهان از دست رفت و خواستههاى بحق ملت ناکام ماند. در سال ۱۳۸۸ بار دیگر مردم به امید تغییر در مسیر حکومت و اصلاح روندهاى ناصواب و بنیان برافکن بهصورت بسیار گسترده در انتخابات حاضر شده و پس از اعلام پیروزى دولت مستقر در آن انتخابات معروف و پر مسئله، به منظور دفاع از حق رأى خود و مطالبه حق انتخابات سالم، عادلانه، آزاد و رقابتی، اعتراضات مسالمتآمیز و بسیار گستردهاى را در سراسر کشور به تصویر کشیدند که متأسفانه این اعتراضات با سرکوب و برخورد بسیار خشن حاکمیت مواجه شد.
رهبران جنبش سبز به حصرى غیر قانونى افکنده شده و صداى آن اعتراضات مسالمت آمیز و مترقى شنیده نشد. ملت که علیرغم سرخوردگی از تحدید حق رأى خود هنوز به امکان اصلاح امید داشت، در انتخابات سالهای ۹۲ و ۹۶ برای چندمین بار و برای دفاع از آزادی، استقرار حاکمیت عقلانى، اصلاح سیاستهای داخلی و خارجی و حفظ کشور در انتخابات حاضر شدند که متأسفانه این آخرین فرصت اصلاح درون زا و مبتنى بر صندوق رأى نیز با کارشکنی ها و جزمیت قدرت غیر پاسخگو ناکام ماند .
در سال ۱۴۰۰ و در تغییر رویکردی جدید، اکثریت ملت یا در انتخابات شرکت نکردند و یا با دادن رای سفید و باطله، عملاً به حاکمیت اعلام نمودند که دیگر حاضر به مشارکت در انتخابات غیر آزاد و غیر رقابتی و مهندسى شده نیستند. اما این بار نیز حاکمیت بجاى شنیدن صداى بلند این اعتراض خاموش و درک درست از این بحران مشروعیت و با بیتوجهی آشکار و گزنده به اعتراض اکثریت مطلق مردم، به یکدست کردن کامل ارکان نظام اقدام کرده و نه تنها حق حاکمیت ملی را نفی کرد بلکه بدلیل ناکارآمدی دولت و مجلس برآمده از اقلیت و اتخاذ سیاستهای غیر علمی، غیر عقلانى و ایدئولوژى زده در زمینههای سیاسى، اجتماعى، اقتصادی، فرهنگی و بین المللی، عرصه زندگی معمول برای آحاد مردم بخصوص، زنان و جوانان تنگتر و دشوارتر شد و علی رغم وعده های انتخاباتی که یکدستى نظام را، آرمانشهر حل مشکلات کشور جلوه مى داد با تحمیل گرانیهای سرسام آور، کاهش ارزش پول ملی، طرح صیانت از فضای مجازی، سیاستهای تنشزای خارجی، زندانی نمودن منتقدین و تشدید برخورد قهریه با هر سبک متفاوت از زندگى توسط نمادهای خشن نظیر گشت ارشاد و… موجبات نا امیدی، یاس و سرخوردگی بیش از پیش اکثریت مردم فراهم گردید تا اینکه به ناگهان با مرگ مظلومانه خانم مهسا امینی، کاسه صبر مردم لبریز و صدای اعتراض و مطالبه آزادیهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به عنوان مطالباتی تاریخی و ملی با شعار زن، زندگی، آزادی، و نفی هرگونه استبداد و خودکامگی در فضای کشور طنین انداز شد.
اما متاسفانه همانگونه که از ابتدای شروع اعتراضات، حاکمیت بدون درس آموزی از گذشته و همچنانکه روال این سالها بوده است، با سرکوب شدید و توام با خشونت با زنان، جوانان و مردم به مقابله پرداخت که نتیجهای جز افزایش شکاف بین اکثریت ملت و حاکمیت، تندتر شدن شعارها، رادیکال شدن مطالبات و عمیقتر شدن دو قطبى ایجاد شده در میان جامعه نتیجهاى در برنداشت.
انجمن اسلامى جامعه پزشکى ایران پیشتر در اعلام مواضع خود هشدار داده بود که «حاکمیت نمى تواند به گونه اى رفتار کند که هیچ راه حلى براى هرگونه اعتراض سیاسى، اجتماعى، فرهنگى، صنفى و … جز سرکوب ندارد» اما متأسفانه حاکمیت این بار نیز با تمام قوا مسیر سرکوب خشن اعتراضات و سیاست مشت آهنین را دنبال کرده بطوریکه در اقداماتى بىسابقه حتی اعتراضات صنفی و مسالمت آمیز اقشار فرهیخته و مرجع جامعه همانند استادان دانشگاه و پزشکان و اعضاى جامعه پزشکی که برای دفاع از حقوق مردم و بر اساس حیثیت وشرف و سوگند پزشکی صورت گرفت نیز با سرکوب خشن مواجه شد.
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران هرگونه برخورد خشونت آمیز با مردم معترض در سراسر کشور و همچنین بازداشتهاى گسترده، غیر قانونی و فلهاى معترضان و بویژه برخوردهای خشن و غیر قابل باور با تجمع مسالمت آمیز صدها تن از اعضای جامعه پزشکی تهران که منجر به مجروح شدن و بازداشت تعدادی از همکاران شد را محکوم کرده و ضمن درخواست آزادی سریع همه بازداشت شدگان، طبق نص صریح اصل ۲۷ قانون اساسی، راهپیمایى و تجمع اعتراضی را حق قانونی ملت دانسته و بار دیگر هشدار مى دهد حاکمیت نه تنها حق سرکوب اعتراض مسالمت آمیز ملت را ندارد بلکه وظیفه دارد امنیت تجمعات اعتراضی منتقدان را مانند تجمعاتی که در تایید حاکمیت انجام میشود، تامین نماید.
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، همچنین استفاده از آمبولانس برای هرگونه کاربری غیر درمانی و غیر پزشکی را بدعتی خطرناک دانسته و آن را قویاً محکوم مى نماید و این اقدام غیر قانونى و نابخردانه را موجب سلب اعتماد مردم به نظام درمانی کشور و تهدید جان بیماران بهعلت بىاعتمادی مردم مىداند.
این انجمن همچنین دخالت مامورین امنیتی و انتظامی در درمان مجروحین اعتراضات اخیر و زندانیان سیاسی را خلاف موازین علمی و اخلاق حرفه ای قلمداد کرده و ممانعت از جامعه پزشکی برای رسیدگی درمانى به موقع و صحیح به معترضان و زندانیان را به دور از شرافت پزشکی و اقدامى غیرانسانی مى داند که مسلماً موجب خسارتهای جبران ناپذیری خواهد شد.
انجمن همچنین جلوگیرى از شفافیت در اعلام علت مرگ برخی معترضان و دخالت احتمالی در پرونده آنها را موجب سلب اعتماد عمومی از حرفه مقدس پزشکی دانسته و از دیگر سو هشدار مىدهد رفتار خشن و بیمحابای نیروهای انتظامی و امنیتی با مردم بخصوص زنان و کودکان، عوارض روحی و روانی شدیدی در آینده به دنبال خواهد داشت.
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران، ورود هرگونه نیروهای امنیتی و انتظامی به مراکز دانشگاهی، آموزشی و درمانى را غیر قانونی دانسته و آزادی بی قید و شرط دانش آموزان، دانشجویان، اساتید دانشگاه، پزشکان و کادر درمانی را تا حصول نتیجه قویاً پیگیری خواهد کرد.
پاسخگویی همه کسانی که مسئول وضع موجود از جنبه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هستند بر حسب میزان مسئولیت آنان و اجرای بی تنازل قانون اساسی و نیز اصلاحات ضروری در این قانون بر اساس نظر اکثریت ملت و اصول مصرح و غیرقابل تأویل قانون اساسی از جمله حق حاکمیت آحاد ملت بر سرنوشت خود و اصلاح ساختار کنونی کشورنیز خواسته اکثریت ملت ایران است .
انجمن هشدار می دهد اگر همچنان همان شیوه امنیتی و دستگیری و بگیر و ببندها و تحقیر زنان، جوانان و دانشجویان ادامه یابد، حتی در صورت سرکوب و به اصطلاح «جمع شدن ماجرا»؛ کشور با خیزش بنیان برافکن بعدی مواجه خواهد شد که کیان ایران را تهدید خواهد کرد و بالمآل مسئولیت این امر بیش از معترضین بر عهده نظام مستقر میباشد. نظامی که میتوانست فضایی برای هم کلامی و هم شنوایی و احساس شنیده شدن در مردم به وجود بیاورد اما الگوى تکرارى سرکوب و مشت آهنین را دنبال کرد.
یکبار دیگر هشدار میدهیم تا بیش از این دیر نشده است حاکمیت، اعتراض، نصیحت و نقد دلسوزانه کسانی که دل در گرو ایرانی مستقل و آزاد با حفظ تمامیت ارضی دارند را با گوش جان بشنود و در جهت خواسته های قانونی و منطقی ملت قدمهای عملی و مؤثر بردارد.
در پایان لازم میدانیم غم و سوگ عمیق خود در قبال همه عزیزانی که مظلومانه در جایجای ایران، از شیراز تا زاهدان قربانی خشونت شدند به خانوادههای داغدار و همه ملت ایران اعلام نمائیم.
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
۹ آبان ۱۴۰۱