تحلیل الهه کولایی از پیوستن ایران به سازمان شانگهای
در نشست انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها مطرح شد؛
شانگهای؛ جداییطلبی، تروریسم و مبارزه با رادیکالیسم دینی را بهعنوان سه شر هدف قرار میدهد.
این تصور در جمهوری اسلامی که ما در برابر آمریکا و اروپا میتوانیم به سازمان همکاری شانگهای و یا سازمان اتحادیه اقتصادی اوراسیایی اتکا داشته باشیم، محاسبه بسیار نادرستی است.
تحلیل الهه کولایی از پیوستن ایران به سازمان شانگهای
مدرسین پرس- جمهوری اسلامی ایران به عضویت سازمان همکاری شانگهای درآمد. این واقعه با استقبالهایی در ایران روبهرو شد و برخی آن را گامی در مقابل تحریمهای واشنگتن علیه تهران خواندند. اما الهه کولایی رئیس مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران معتقد است این تصور که عضویت در سازمان همکاری شانگهای میتواند جایگزینی برای فشارهای اروپا و آمریکا باشد، واقعی نیست و عضویت در این سازمان بهتنهایی نمیتواند نیازهای کشور را رفع کند. استاد علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران هفته در نشست مجازی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها عضویت ایران در این سازمان بینالمللی را تحلیل کرد. آنچه در ادامه میخوانید تحلیل این استاد دانشگاه تهران است.
الهه کولایی ابتدا به سابقه تاسیس «سازمان همکاری شانگهای» پرداخت و گفت: این سازمان که در سال ۱۹۹۶ کار خود را آغاز کرده، تا سال ۲۰۲۱ دچار تحولاتی شده است. علت تشکیل این سازمان در سال ۹۶ مسائل ارضی و مرزی بین چین و کشورهای بازمانده از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود که با این کشور مرز مشترک داشتند. این منازعات ارضی و مرزی بحث تاریخی دو کشور بود که چینیها تلاش کردند مسائل خود را با کشورهای بازمانده حلوفصل کنند. به این ترتیب نقطه آغاز کار شانگهای یک رویکرد امنیتی و نظامی بود تا اگر مانوری در مرزها اتفاق بیفتد باعث سوءتفاهم طرفها نشود و رابطه کشورهای جدا شده از شوروی با چین تنظیم شود.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: در سال ۹۹ میلادی با گروگانگیریهایی که در قرقیزستان رخ داد، شانگهای مبارزه با تروریسم را نیز در دستور کار خود قرار داد و در سال ۲۰۰۱ با حادثه یازده سپتامبر، شانگهای به سازمان ارتقا پیدا کرد که برای مقابله با موضوع تروریسم ظرفیت بهتری وجود داشته باشد.
مقابله با تروریسم و رادیکالیسم در دستور کار شانگهای قرار گرفت
او با بیان اینکه شانگهای جداییطلبی، تروریسم و مبارزه با رادیکالیسم دینی را بهعنوان سه شر هدف قرار میدهد گفت: در طی سالهای گذشته با توجه به حلوفصل نشدن مسائل ایران با غرب شاهد شکلگیری یک نوع گرایش به شرق در سیاست خارجی جمهوری اسلامی بودهایم. جمهوری اسلامی ایران از دوران احمدینژاد توجه بیشتری به شرق کرد و برای پیوستن به شانگهای از خود نشان داد.
با وجود آنکه جمهوری اسلامی با تاجیکستان برای پایان دادن به جنگ داخلی مشارکت و همکاری داشت، اما سفر محیالدین کبیری رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان به تهران و انتشار عکس او در کنار رهبری جمهوری اسلامی، با اعتراض دولت تاجیکستان روبهرو شد که چرا از او بهعنوان یکی از مخالفان دولت تاجیکستان در تهران استقبال شده است.
کولایی افزود: این سوال همیشه مطرح بوده که نسبت ایران با گروههای بنیادگرا مثل طالبان و … چیست و جمهوری اسلامی چه برخوردی با این گروهها دارد. بسیاری معتقدند شانگهای یک ناتوی آسیایی و سازمانی است که میخواهد با ضدیت آمریکا یک بلوک ضدآمریکایی در منطقه درست کند. اما چینیها از اینکه چنین جلوهای به شانگهای داده شود ابا داشتهاند.
سازمان همکاری شانگهای کارکرد اقتصادی ندارد
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: در سازمان شانگهای با توجه به نیاز چین به انرژی و تواناییهای قزاقستان و روسیه در تامین نفت و گاز مورد نیاز چین، یک باشگاه انرژی نیز تشکیل شده است که بخشی این همکاریها سازماندهی میشود.
اما به طور کلی شانگهای یک رویکرد امنیتی و نظامی علیه سه شر عامل تنش و ناآرامی در منطقه است.
کولایی در ادامه گفت: بعد از پدید آمدن داعش در عراق و سوریه، افرادی از آسیای مرکزی و قفقاز بهعنوان داوطلب به داعش پیوستند. بعضا گفته میشود که شاید از روسیه و دیگر کشورهای پیشین شوروی حدود دو هزار نفر به داعش پیوسته باشند؛ این رقم بسیار بزرگ است. خیلیها معتقدند علت مداخله روسیه در سوریه جلوگیری از بازگشت این افراد به منطقه و مهار گسترش گرایشهای افراطی اسلامی بوده است.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه «سازمان همکاری شانگهای ابتدا با رویکرد نظامی و امنیتی شکل گرفت و سپس به تروریسم و جداییطلبی و بنیادگرایی اسلامی در منطقه توجه پیدا میکند» گفت: شاید تصور شود که پیوستن جمهوری اسلامی به سازمان همکاری شانگهای با هدف خروج از فشارهای بازمانده از دوران ترامپ و فشار حداکثری اوست؛ اما واقعیت آن است که این سازمان کارکرد اقتصادی برجستهای ندارد. روسیه نیز از سال ۲۰۱۵ روی اتحادیه اقتصادی اوراسیا سرمایهگذاری کرده است.
عضویت در شانگهای برای ایران بدون رابطه مشابه با غرب دستاورد مهمی نخواهد داشت
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: درست است که شرق و غرب با فروپاشی اتحاد شوروی موضوعیت خود را از دست داده است و ملاحظات ایدئولوژیک زمان اتحاد شوروی دیگر وجود ندارد، اما رویاروییهای ژئوپلتیکی جای آن را گرفته است. برای نمونه توافق اخیر آکوس: میان آمریکا، بریتانیا و استرالیا در برابر چین، ابعاد ژئوپلیتیکی را برجستهتر میکند.
کولایی در ادامه گفت: این تصور در جمهوری اسلامی که ما در برابر آمریکا و اروپا میتوانیم به سازمان همکاری شانگهای و یا سازمان اتحادیه اقتصادی اوراسیایی اتکا داشته باشیم، محاسبه بسیار نادرستی است. چرا که جنبه ابزاری بهرهبرداری از کشور ما را تقویت خواهد کرد. این اتفاق در تمام سالهای بعد از فروپاشی شوروی رخ داده، تکرار شده و جریان داشته است.
او با بیان اینکه «هرچه تنش بین کشورهایی مانند روسیه یا چین با امریکا و اروپا شدت پیدا کرده است، کارآمدی استفاده از کارت ایران هم افزایش یافته است» گفت: اگر در ادبیات استادان و پژوهشگران روسی جستجو کنید، می بینید که این تحلیل از سوی بسیاری از کارشناسان، دانشگاهیان روسیه مطرح میشود. آنها میگویند با شدت گرفتن رویاروییها و تقابلها، بهرهبرداریهای روسیه از کارت ایران بیشتر می شود و این موضوع کمتر برای ایران دستاورد دارد. این یک اشتباه محاسبه است که گویا نمیخواهند از آن درس گرفته شود.
رئیس مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران تاکید کرد: ژئوپلتیک ایران، وضعیت همسایگان، تاریخ روابط خارجی ایران و تاریخ تحولات چهار دهه بعد از انقلاب اثبات کرده است که اتکا به این کشورها و سازمانها، بدون آنکه بتوانیم هم زمان، روابط خود را با اروپا و آمریکا گسترش دهیم، برای ما نمیتواند دستاوردی داشته باشد. اینگونه کشورها هم بهخوبی میدانند ما از سر اضطرار با آنها وارد رابطه شدهایم. این رابطه بیشتر به سود طرفهای ما در منطقه است.
دستاورد پیوستن ایران به شانگهای در شرایط کنونی چیست؟
الهه کولایی با طرح این پرسش که «پیوستن به سازمان همکاری شانگهای در این شرایط بهویژه با فشار تحریمها از سوی غرب چه دستاوردی میتواند داشته باشد؟» گفت: اینکه ما بتوانیم همکاریهای منطقهای خود را گسترش دهیم، بسیار مثبت است؛ اما در شرایطی که تحریمها برطرف نشده است و این چالشها همچنان ادامه دارد، پیوستن به این سازمانها، مشکل ما را حل نمیکند. واقعیت این است که اگر تحریمها برطرف نشود، ما برای ارتباط با این کشورها هم مشکل خواهیم داشت. حتی روسیه و چین اگر توافقی با غرب شکل نگیرد، نمیتوانند به ما کمکی بکنند.
استاد حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، پیوستن به سازمان همکاری شانگهای را به برپایی دوباره سازمان اکو در شرایط جنگ ایران و عراق تشبیه کرد و گفت: به نظر میرسد آنچه جمهوری اسلامی میتواند انتظار داشته باشد یک نوع ورود در رفتوآمدها است؛ شبیه اتفاقی که در دهه ۶۰ و در شرایط جنگ هشت ساله رخ داد. آقای هاشمی رفسنجانی ایران را بهعنوان مبتکر تجدید حیات اکو مطرح کردند و ایران با پاکستان و ترکیه این سازمان را احیا کرد. اما این سازمان نتیجهای عملی برای ایران نداشت. ایران هم بعد از چند سال سازمان همکاری اقتصادی را کنار گذاشت.
اگر هیاتی به ایران سفر کرده بلافاصله راهی آمریکا شده است
الهه کولایی با بیان اینکه سازمان همکاری شانگهای برای پاسخ به نیازهای کشور، بهتنهایی نمیتواند به ایران کمک کند، افزود: باید همزمان با پیوستن به شانگهای با گسترش روابط با قدرتهای شرقی، گسترش روابط با همسایگان دیگر در خلیج فارس را هم دنبال کنیم و با کشورهای قدرتمند غربی: اروپا و آمریکا هم بهبود روابط داشته باشیم. در آن صورت حضور در سازمان شانگهای و اتحاد اقتصادی اوراسیایی هم میتواند به سود ما باشد. این حضور اگر در شرایط بهبود با غرب رخ ندهد، دستاورد قابلتوجهی برای ما نخواهد داشت. در چنین شرایطی حضور ایران در شانگهای، بیشتر فرصتی برای کشورهای فعال در این سازمان است که مسائل خود با آمریکا و اروپا را بهتر پیگیری کنند. این تصور که شانگهای میتواند جایگزینی برای فشارهای اروپا و آمریکا باشد تصور واقع گرایانه نیست.
او اضافه کرد: بعد از فروپاشی اتحاد شوروی، کشورهای مختلفی بابت رابطه خود با جمهوری اسلامی از غرب چه اروپا و آمریکا امتیاز گرفتهاند. گزارشهایی وجود دارد که اگر هیاتی از تاجیکستان به ایران سفر می کرد، پس از این سفر، عازم آمریکا هم می شد! اکنون روسیه و چین با آمریکا مسائل و مشکلات زیادی دارند، که روابط نزدیک با ایران، کارت مذاکره خوبی را ایجاد می کند…
او در پایان گفت من بعد از فروپاشی شوروی، بارها گفته ام بیم آن میرود که از فرصتهایی که در شمال یا شرق کشور شکل گرفته استفاده نکنیم. متاسفانه امروز فرصتهای بسیاری را هم در مرزهای شمالی و هم در مرزهای شرقی از دست دادهایم، ولی برای جبران آن باید با درک درست از واقعیت های موجود تلاش کنیم….
انتهای پیام/
مطابق معمول ورسم تاریخی کشورمان این قدر دررسیدن به توافق باغرب به تصور باطل گرفتن امتیازتعلل می کنیم که بعدازتوافق عملا دستاوردزیادی برای مانخواهد داشت .دامن زدن به آتش تعصبات وایدئولوژی گرایی افراطی فقط سوختن مادر میدان سیاست جهانی راتشدیدوتسریع می کند
همشهری گرامی،
یادآوری میشود که تضاد روی صفحه کاغذ و یا شفاهی محتمل است ولی در واقع هیچوقت جمع اضداد ممکن نیست مگر با رها شدن انرژی که مطلوب نمیباشد و ینتز مشخصی هم ندارد. سادهتر، بخاطر قانون اساسی نمیتوان با حرب کمونیست «پیمان» بست (منظور معاملات روال بینالمللی نیست). حزبی که به وضوح در اساسنامه خود با دین مبارزه میکند، چگونه در واقع با یک تئوکراسی که سابقه مبارزه قهرآمیز به اسم دین با کمونیسم و سوسیالیسم داشته است، همپیمان میشود و یا چگونه منافع حکومت تئوکرات را در نظر میگیرد؟ مسئله دیگر هم سرمایهگذاری کلان بر روی زبان انگلیسی است. علاوه بر تبلیغاتی مثل نشان دادن فیلمهای آنها، در تمام دانشگاهها در استانها، چند رشنه مطالعات زبان و ادبیات و فرهنگ و شیوه تدریس انگلیسی تدریس میشود و در هر محله یک یا چند آموزشگاه زبان انگلیسی هست و با حساب چند ده تربیت دانشجویان و زبان آموزان، زبان انگلیسی میتواند زبان دوم یا سوم محسوب شود که البته طول زمان و عمر و سرمایهای را که جوانان زیادی برای فراگیری این زبان صرف کردهاند را نیز باید لحاظ کرد. لذا توریسم اسلامی و کار در کارخانجات و شرکتهای خصوصی میتواند منبع درآمدی برای این جوانان و دیگران باشد. شناخت ایالات متحده بعد و قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی یکسان نیست. از نظر اقتصاد سیاسی هم دیگر کسی حتی اسمی از امپریالیسم نمیآورد چون دنیا دگرگون شده است و تعریف و تحلیل مجدد لازم بهنظر میرسد. بدون شناخت کل، شناخت اجزاء مشکل است و بالعکس. دگرگونی که ابعاد مختلف بینالمللی در سطوح مختلف دارد ولی حتی این موارد موضوع تحلیل نشدهاند. البته مسائل دیگر هم هست که بحث جداگانهای از شناخت یک ملت و مردم است.