بیانیه تحلیلی جدید انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها در محکوم کردن حادثه تروریستی کرمان
*بیانیه تحلیلی جدید انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها در محکوم کردن حادثه تروریستی کرمان*
سیاستهای نادرست حاکمیت در گذشته و حال، کشور را دچار رخنه امنیتی نموده و موجبات اقدامات تروریستی گروههای هراسافکن را باعث شده است/
احاله دادن این امر به نیروهای خارجی به هیچ وجه از بار مسئولیت نهادها و سازمانهای دیپلماتیک، امینتی و انتظامی کشوری و استانی نمیکاهد/
اکثریت اهل سنت ایران بیش از دیگر شهروندان نسبت به عملکرد حاکمیت معترض هستند/
فروکاستن مفهوم موسع امنیت به امنیت نظامی و بهرهگیری از رویکردهای سختافزاری، در بلندمدت اعتمادستیز و امنیتزُدا خواهد بود/
دستیابی به امنیت پایدار، نیازمند تقویت همگرایی و انسجام ملی، پذیرش تکثر جامعه ایرانی، پایان دادن به تبعیضهای ناروایِ سیستماتیک و باور به تعلق ایران برای همه ایرانیان است/
باسمه تعالی
ترور در قالب کشتار سازمانیافته انسانهای بیگناه و رعب و وحشتآفرینی در میان غیرنظامیان برای دستیابی به هر هدفی اعم از سیاسی و مذهبی با هر بهانه و دستاویزی، از سوی هر فرد و جریانی و در هر جایی لکه ننگی بر دامن بشریت است. این رفتار خشونتآمیز و حرکت کور، بلایی خانمانسوز و منشی جنایتبار است که صلح و امنیت ملی و بینالمللی را تهدید میکند.
۱. حادثه تروریستی ۱۳دیماه جاری در مسیر گلزار شهدای کرمان، که به شهادت و زخمیشدن دهها تن از هممیهنانمان انجامید، دل هر انسان آزادهای را به درد آورد. گزارشها و تصاویر منتشر شده از این حادثه آنچنان دلخراش و تاثربرانگیز بود که همپای ملت ایران، بسیاری از کشورها و سازمانها بیدرنگ آن را محکوم کردند. انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها نیز ضمن ابراز همدردی با ملت ایران بهویژه مردم کرمان، خانواده شهدا و مجروحان، این جنایت تروریستی را همان زمان، شدیدا محکوم کرد و اینک بهشکلی تفصیلیتر موضع خویش را در باره جریان شوم ترور بیان میدارد.
پرسش مطرح برای همه دلسوزان ملت و کشور از جمله جامعه دانشگاهی این است که چرا هر چند وقت یک بار باید شاهد چنین فجایعی در کشور باشیم؟ این که سازمانهاو نهادهای دستاندرکار حوزههای امنیتی-انتظامی کشوری و استانی نتوانند این دست حوادث را به تناسب موضوع و مسئله، پایش و پیشگیری کنند حقیقتا جای درنگ و سؤال دارد. برگزارکنندگان این مراسم که از ماهها پیش در تدارک آن بوده و از سراسر کشور و خود استان برای این حضور از نهادها و دستگاههای مختلف دولتی با صرف هزینههای کلان دعوت عمومی بهعمل آورده بودند، نمیتوانند نسبت به بایستههای تامین امنیت مردم بیتفاوت باشند. اساسا روند تحولات جنوب شرق کشور بهویژه حمله به مقر فرماندهی انتظامی راسک در آذرماه گذشته توسط گروه تروریستی موسوم به جیش العدل و حمله وحشیانه رژیم صهیونیستی به غزه و کشتار هزاران انسان بیدفاع در ماههای اخیر آن اندازه مهم بوده است که نهادهای مسئول را نسبت به جلوگیری از این دست حوادث آزمودهتر و آمادهتر کرده و به رصد و کشف آن نایل آیند، تا در برگزاری مراسم سالگرد شهادت سردار سلیمانی در کرمان این حادثه ی تلخ رخ ندهد.
۲. به باور بسیاری از کارشناسان بافت جمعیتی و مذهبی ایران، وضعیت جغرافیایی، موقعیت ژئوپلیتیک ایران، همسایگی با برخی از کشورهایی که صادرکننده بحرانند، قرارگیری در کمربند شکننده جنوب غرب آسیا و ارادهی برخی قدرتها در کسب منافع خود در پرتو ناامنیهای منطقهای، رویکرد ایدئولوژیک نظام سیاسی در مدیریت فضای ملی و هم در تعامل با قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای، بهگونهای درهمتنیدگی داشتهاند که ایران را در معرض ناامنی جهانی و تروریسم منطقهای قرار داده است.
۳. بر اساس یافتهها و برآوردها، وضعیت کنونی کشور علاوه بر مسالهی پیش گفته (که بیشتر ریشه خارجی دارد)، در داخل نیز با دو تهدید اصلی روبه روست:
نخست: اَبربحرانهای داخلی مانند بحرانهای: تامین مالی و سرمایه، انرژی، نظام بانکی، خدمات عمومی و حمایتی، صندوقهای بازنشستگی، آب، محیط زیست، تغییرات نسلی، تورم، بیکاری، از دست رفتن سرمایه اجتماعی و…
دوم: بحران نظام کلان تدبیر و توان سیاستگذاریهای ملی و اجرایی، بهویژه در دو حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی. در حوزه سیاست خارجی موقعیت حائل ژئوپلیتیک ایران به گونهای است که ناگزیر از در پیشگرفتن سیاست خارجی تعاملی با همه قدرتهای جهانی و کشورهای منطقه است.
سیاستهای نادرست حاکمیت در گذشته و حال و در پیش گرفتن سیاست ایدئولوژیک معارض با این موقعیت، به تهیسازی کشور از ظرفیتهای آن انجامیده و در نتیجه هزینههای کلانی هم بر امنیت و هم بر توسعه کشور بار کرده و فرایندهای پیونددار با ثبات، توسعه و رفاه در کشور را مختل، پُرهزینه و گاه امنیتی نموده است. در پیشگرفتن رویکردهای متعارض با منافع کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی، به همراه ناکارامدی نظام سیاسی، دارای پیامدهایی بوده است که به تشدید شکافهای اجتماعی و بحران مشروعیت در روابط ملت-حکومت انجامیده و زمینه را برای پیدایش ناامنیهای مقطعی در کشور به همراه داشته و کشور را دچار رخنه امنیتی نموده و موجبات اقدامات تروریستی گروههای هراسافکن را باعث شده است.
۴. در سالیان گذشته شاهد بودهایم که برخی کشورها، که پیدایش آنها بیش از آنکه محصول اراده ملتهایشان باشد برآیند منافع و مداخله قدرتهای فرامنطقهای بوده که عموما اندکسالار، ناکارامد و ناکام از فرایند دولت-ملتسازیاند، زمینه را برای پیدایش فعالیت جریانهای دهشتافکن مذهبی و قومی فراهم کردهاند. بهگونهای که در دو دهه اخیر، فضا برای گسترش فعالیت گروههای تروریستی و نئوتروریستی در خاورمیانه به موجی از تهدیدهای امنیتی متنوع در منطقه انجامیده است. هرچند، گاه اخباری مبنی بر نابودی هستههای سازمانی و پشتیبانی این گروهها بهویژه در عراق، سوریه و افغانستان منتشر میشود، اما بررسی رخدادهای تروریستی منطقه نشان از ادامه اقدامات داعش و جریانهای ﻣﺘﺄثر از این جریان جهادگرای سلفی و افراطی دارد.
۵. در کنار مسائل منطقه ای و نوع روابط دیپلماتیک در سیاست خارجی که ذکر آن رفت، یافتهها گویای آن هستند که بحرانهای داخلی کشور و سوء مدیریت و فقر فزاینده (که پیشتر به آنها اشاره شد) بازتاب بیشتری در نواحی مرزی و سنینشین کشور داشته و به تبع آن رشد و گسترش نارضایتی آنها را در پی داشته است. از این رو، اکثریت اهل سنت ایران بیش از دیگر شهروندان نسبت به عملکرد حاکمیت معترض هستند. وضعیتی که در رخداد جنبش مهسا در کردستان و سیستان و بلوچستان هویدا بود و جمعه خونین زاهدان نیز بر تداوم و پایداری این اعتراضات افزود.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که اساسا اثرپذیری از تحولات فرهنگی و سیاسی کشورهای بیثبات افغانستان و پاکستان، کشیده شدن دنباله قومی بلوچهای ایران به داخل پاکستان، موقعیت جغرافیایی استان (اقلیم خشک و بُعد مسافت نسبت به مرکز)، تبعیض و احساس محرومیت برخاسته از مناسبات حقیقی و حقوقی قدرت، رفتارهای تحقیرآمیز و بعضاً خشونتبار، عملکرد گاه توأم با افراطگری برخی گروههای مذهبی وابسته به حاکمیت، زندانی شدن برخی از مولویهای مورد وثوق بخشهایی از مردم این نواحی و … بر گستره و ژرفای این خشم افزوده و به نا امنی این بخش از کشور دامن زده و فرصت را برای فرصت طلبان جهت دامن زدن به این امر از طریق اقدامات تروریستی و ایجاد نا امنی، فراهم کرده است.
۶. شاید بتوان گفت برخوردهای پیشگفته از یک سو و زمینههای عقیدتی مشترک اهل سنت در شرق کشور با برخی جریانهای مذهبی و فرامرزی، بستر مداخله آشکار و پنهان رقبای منطقهای ایران و قدرتهایی که خواهان بیثباتی و تضعیف ایراناند را فراهم کرده است و برونداد این شرایط، موجب پیدایش، توسعه و قدرتیابی گروههای تندرو مسلح مدعی دفاع از حقوق اهل سنت با حمایت شماری از قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای شده است.
۷. جریان منطقهای که بازتاب ایدئولوژی مبتنی بر جهادگرایی سلفی، افراطگرایی مذهبی-فرقهای است، در دو دهه اخیر به کشتار صدها هزار تَن و ویرانی صدها شهر و روستا در کشورهای منطقه دست یازیده است و همواره در کشورها بر گردهی نارضایتی مردم سوار شده و برای پیشبرد مقاصد قدرتها، کماکان راهبرد ترور و وحشت آفرینی را در دستور کار خود دارد. اما نکته مهم آن است که احاله دادن این امر به نیروهای خارجی اعم از داعش که پرچمدار خشونت و ترور است و سایر رژیم ها به هیچ وجه از بار مسئولیت نهادها و سازمانهای دیپلماتیک، امینتی و انتظامی کشوری و استانی نمیکاهد و نباید از آن غافل بود. بنابراین، انتظار می رود اداره برون مرزی و امنیت داخلی وزارت اطلاعات، نسبت به جریان نفوذ و سهولت تردد تروریستها در کشور چاره اندیشی کند، تا هر از چندگاه دچار اینگونه حوادث دلخراش و مخل امنیت کشور نباشیم.
اینکه بر خلاف سخنان صریح مقام رهبری، در «ماورایی ننمودن خصوصیات شهید سلیمانی»، دستگاههای تبلیغاتی از این سردار شهید شخصیت ماورایی و دستنیافتنی به دست دهند و یا اینکه از قریب به ۱۰۰ تن شهید ۲۳ تن از شهدای این حمله تروریستی دانش آموز باشند و به جای پاسخگویی توجیه کنند که «امروز دانشآموزان ما ادامه دهنده راه و مکتب حاج قاسم هستند و دشمن از این موضوع هراس دارد» و یا این حادثه «در باطن از الطاف الهی» دانسته شود، و ذکر اینکه «خبرهایی از تهدیدات دشمن داشتیم و قبلاً تعداد ۱۶ بمب آماده انفجار در کرمان کشف شد که مخصوص گلزار شهدا و مرقد شهید سلیمانی ساخته شده بود» و اینکه بهرغم جمعیت انبوه در روز حادثه، محفاظت از مردم به صرف محدوده گلزار شهدا (تا گیت بازرسی) محدود بشود، همه پرسشها و دغدغههایی هستند که مسئولیت پاسخگویی به آنها را متوجه نهادها و سازمانهای یاد شده میکند.
۸. واکاوی مسائلی که برشمرده شد سیاست خارجی ایران را ناگزیر از تمرکز بر منافع ملی و دیپلماسی سازنده و تعاملی و توازن و تعادل در روابط با قطبهای اقتصادی و سیاسی در منطقه و جهان می سازد .از این رو، امنیت منطقه از طریق تقویت مناسبات اقتصادی، ارتقا همکاریهای امنیتی و احترام به تمامیت سرزمینی و توجه به حساسیتها و محدودیتهای این کشورها ممکن مینماید. از این رو، فروکاستن مفهوم موسع امنیت به امنیت نظامی و بهرهگیری از رویکردهای سختافزاری، در بلندمدت اعتمادستیز و امنیتزُدا خواهد بود و احساس تهدید و ناامنی از چنین رویکردی کشورهای منطقه را به سوی قدرتهای مداخلهگر فرامنطقهای خواهد راند و به تقویت هماوردی نظامی و رقابت جنگافزاری خواهد انجامید که در هر دو حالت معارض منافع و امنیت ملی خواهد بود.
۹. در مقیاس ملی نیز دستیابی به امنیت پایدار، نیازمند تقویت همگرایی و انسجام ملی، پذیرش تکثر جامعه ایرانی، پایان دادن به تبعیضهای ناروایِ سیستماتیک و باور به تعلق ایران برای همه ایرانیان است.
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها بار دیگر ضمن محکوم کردن این حادثه تروریستی و ابراز همدردی و تسلیت به خانوادههای داغدار این واقعه دردناک از همه انسانهای آزاده، مجامع علمی و مصلحان اجتماعی میخواهد نسبت به ریشه یابی، ارائهی طریق به حکومت و دستگاه های ذیربط و راه حلهای گرهگشا و راهبردی به منظور جلوگیری از تکرار اینگونه حوادث، به جامعه، مسئولان و حاکمیت فرو گذار نکنند.
انجمن با تأکید مجدد بر لزوم پاسخگویی دستگاههای امنیتی و انتظامی در کل کشور، به ویژه دستگاههای مربوط در سطح ملی، که بدان اشاره شد، از دستگاههای ذیربط قضایی و نظارتی موکداً تقاضا میکند ضمن حمایت از خانواده های جانباختگان و آسیب دیدگان، با بررسی ابعاد این حادثه و اطلاعرسانی شفاف درباره زوایای مختلف آن، با همه اشخاص حقیقی و حقوقی که به نحوی با بیبصیرتی و فرافکنی در حوزه مسئولیت خود در بروز این رخداد دلخراش قصور یا تقصیر داشتهاند برخورد قانونی و قاطع شود تا دیگر شاهد چنین فجایعی در میهن نباشیم.
دی ماه ۱۴۰۲
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها