سیاسی

سال ۱۴۰۰، سال ذبح جمهوریت/

سال ۱۴۰۰، سال ذبح جمهوریت/

عده ای مصمم به حذف جمهوریت از ساختار جمهوری اسلامی هستند/

آیا کسانی که جمهوریت را نادیده می گیرند، می توانند مدعی شوند که به انقلاب دلبسته هستند؟/

کسانی که با انتخابات نمایشی در تلاش برای حذف بخش زیادی از مردم هستند، صداقت ندارند/

بشیر معتمدی (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)

باسمه تعالی

مرسوم است که در انتهای هر سال، اهل قلم و اندیشه ارزیابی خود را از آن سال و اتفاقات و رویدادهای آن داشته باشند. در سال ۱۴۰۰ نیز رویدادها و اتفاقات متعددی روی داد، اما نقطه عطف این اتفاقات را باید انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دانست.

آنچه در این انتخابات روی داد، به معنای واقعی «ذبح جمهوریت» بود. اگر در انتخابات ۱۳۸۸ شائبه تقلب مطرح شد و هیچگاه به صورت رسمی مشخص نشد به واقع چه اتفاقی افتاده است، اما در سال ۱۴۰۰ رسماً کلید تقلب پیش از آغاز رسمی انتخابات زده شد و با حذف همه رقبا، عملاً انتخاباتی نمایشی را رقم زدند که بیشتر به یک بازی یک نفره شبیه بود و یادآور آن ضرب المثل قدیمی بود که خود گویی و خود خندی، عجب مرد هنرمندی! چند نفر از خودشان به صورت نمایشی کاندیدا بودند و بدون هیچ رقیب جدی، به ظاهر بردند و خود را پیروز هم قلمداد کردند!

شاید در نظر عده­ای این رویداد، کوچک به نظر آید و یا مشابه رد صلاحیت­ های گذشته که در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری اتفاق افتاده بود، قلمداد کنند. اما دقت در ماهیت و ابعاد این ماجرا نشان می ­دهد که عملاً عده­ای مصمم به حذف جمهوریت از ساختار جمهوری اسلامی هستند تا هرکس را خود صلاح می­ دانند، بر رأس بنشانند و این یک زنگ خطر جدی برای آینده انقلاب است.

شاید بتوان این رویداد را به لحاظ تاریخی مشابه غصب خلافت حضرت علی (ع) در سقیفه دانست که عده ای بدون اینکه به واقع نظر جمهور مردم را جویا شوند، خود به انتخاب خلیفه مبادرت ورزیدند و سپس با تهدید و ارعاب و حتی تطمیع، اکثر مردم را با خود همراه نمودند و بدینگونه خود را منتخب مردم معرفی نمودند. اما انحرافی که اتفاق افتاد، مسیر نهضت پیامبر(ص) را تا ثریا کج نمود. اکنون نیز این انحراف از نقش مردم در انقلاب اسلامی و تلاش برای حذف آنان، بنیان انقلاب را در آینده نه چندان دور به بیراهه خواهد رساند.

اکنون باید پرسید آیا کسانی که جمهوریت را نادیده می­ گیرند، می توانند مدعی شوند که به انقلاب دلبسته هستند؟ شعار انقلاب، حضور و تأثیرگذاری جمهور مردم در اداره کشور بود و لذا کسانی که با انتخابات نمایشی در تلاش برای حذف بخش زیادی از مردم هستند، صداقت ندارند و نمی توان آنها را صاحبان انقلاب دانست. آنان از ابتدا یا به این شعارهای این انقلاب اعتقاد نداشتند و مزورانه خود را در صف انقلاب جا کردند تا انقلاب را به بیراهه بکشانند و یا به تدریج، از مسیر انقلاب منحرف شده و آرمانهای انقلاب را به فراموشی سپردند.

 باید از کسانی که مدعی هستند که انقلاب از اهدافش دور نشده و همچنان زنده است، پرسید آیا حذف جمهوریت انحراف از انقلاب نیست؟ آیا ملاک عدم انحراف انقلاب، دشمنیِ دشمنان است و می­توان مدعی شد به دلیل این دشمنی، انقلاب به اهداف خود پایبند بوده است؟

مگر حضرت علی (ع) نفرمود که «حق با شخصیتها شناخته نمی شود. حق را را بشناس، اهلش را خواهی شناخت» (مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۱۱). ما ابتدا باید ببینیم نظام اسلامی به واقع بر اهداف انقلاب باقی مانده است و سپس ارزیابی خود را مبنی بر انحراف یا عدم انحراف اعلام کنیم، نه اینکه به واسطه دشمنی ای که وجود دارد، مسیر و راه خود را بر حق بدانیم. اتفاقاً تداوم دشمنی نشان می­دهد که آنها به مأیوس شدن توده های مردم از انقلابی که هر روز انحراف آن را از اهداف خودش با پوست و گوشت خود لمس می ­کنند، امیدوار هستند و لذا تلاش می کنند تا این یأس را به سمت نابودی کل انقلاب و نظام بکشانند.

همینجا می ­توان پرسید که به واقع در جهاد تبیین قرار است چه چیزی تبیین شود؟

آیا با وجود این شکاف­های اجتماعی در جامعه عدالتی وجود دارد؟

آیا آزادی برای شهروندان برای بیان انتقاد و نظر خود با اهدافی که در ابتدای انقلاب در زمینه آزادی اعلام شد، مطابقت دارد؟

آیا جمهوریتی برای این نظام با انتخابات اخیر باقی مانده است که بتوان از آن دفاع کرد؟ حتی استقلال نیز که همواره نظام مدعی آن بود، در سالها و ماههای اخیر با مشاهده گرایش عملی بخشی از حاکمیت جهت پیروی از به اصطلاح بلوک شرق مخدوش شده است.

لذا چیزی برای تبیین باقی نمانده و عملاً با سرزمین سوخته ای مواجهیم که اندک جایی برای دفاع باقی نگذاشته است. بنابراین راه حل پیش از جهاد تبیین، بازگشت به اصول و آرمانهای انقلابی است که ثمره خون هزاران شهید است. امید است پیش از آنکه دیر شود، انقلاب به مسیر و اهداف اصلی خود از جمله ارج نهادن بر نقش و جایگاه مردم بازگردد تا خون شهیدان بیش از این پایمال نگردد.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

یک دیدگاه

  1. درحالی اغلب مردم در دنیاپرستی و مال اندوزی حرام غرق اند که انحراف انقلاب را توسط تندروهای طالبان اندیش به رهبری احمدی نژاد نمی بینند. سرکوبهای مرگبار ۸۸ و بعد از ان ، گرانیهای جسورانه و توقف ناپذیر، اختلاسهای اشکار و پنهان و بذل و بخشش ثروتهای ملی در جهت اقتدار تفکری خاص و مردم ستیز ، برخورد خشن با دگراندیشان و زنان بدحجاب و مسمویت دانش اموزان دختر، زنگهای خطر بسیار جدی اند که اینده این مردم را تهدید میکنند. متاسفانه مردم در غفلت کامل به ارزش افزوده داشته ها و پستهای پرمنفعت مشعوفند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا