سیاسی

اکنون پدیده شوم «دین گریزى» و «روحانى‏ ستیزى» رخ نموده است و متاع متین معنویت نیز کم رونق شده است/

اکنون پدیده شوم «دین گریزى» و «روحانى‏ ستیزى» رخ نموده است و متاع متین معنویت نیز کم رونق شده است/

مرد عثمانی در برابر جمعى به حضرت علی نسبت کفر داد، اطرافیان امام قصد تنبیه او را داشتند ولى امام علیه السلام مانع از اقدام آن‏ها شد وفرمود: «السبّ بالسبّ والعفو عن ذنب» ولذا فوراً دستور آزادى او را داد/

نامه آیت الله ناظم زاده به رهبری

بسم الله الرحمن الرحیم

امام کاظم علیه السلام: «إنَّ السلطانَ العادل بمنزلهِ الوالدِ الرحیم» (امالى شیخ صدوق)

محضر رهبر جمهورى اسلامى ایران، آیت الله خامنه ‏اى (دامت توفیقاته)

سلام علیکم و رحمت الله، با تبریک ولادت امام رضا علیه السلام

احتراماً در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۱ نامه‏اى جهت ملاقات و طرح برخى مسائل ضرورى توسط افراد مورد اعتماد خدمتتان ارسال کردم، که تا این تاریخ از پاسخ آن خبرى نشد، لذا بر آن شدم در این روزها که کار بر مردم بسیار سخت‌تر و نگران کننده‌تر شده، مسائلى را از سرِ دل‏سوزى براى دین، روحانیت، کشور و انقلاب با شما در میان بگذارم، اگر چه حضرت عالى به اوضاع مملکت از هر کسى آشناترید، اما شاید این یادآوری‌های ما هم مفید و مؤثر واقع شود.

در ابتدا باید عرض کنم: هنگامى که در آستانه پیروزى انقلاب قرار داشتیم، هر صبح وشام، مردم جهت تحقق عدالت اجتماعی و ایجاد رفاه و آرامش و جلوگیری از ظلم، فوج فوج از سراسر کشور از هر قشر و گروه و صنفى براى بیعت با رهبر فقید انقلاب به مدرسه علوى مى‏ آمدند که تداعى کننده آیه شریفه: “یدخلون فی دین اللّه‏ أفواجاً” بود. این امید همچنان ادامه داشت بطورى که در دفاع مقدس هشت ساله هم شاهد بودیم که پیر وجوان با جان ومال خود علیه حکومت بعثى عراق جنگیدند وحماسه‏هاى ماندگارى آفریدند.

اما اکنون با هزار حیف باید گفت که آن امیدها کم‏رنگ شده، و پدیده شوم «دین گریزى» و «روحانى‏ ستیزى» رخ نموده است و متاع متین معنویت نیز کم رونق شده است.

این‏جانب به عنوان عضو کوچکى از همراهان رهبر فقید انقلاب، مدت‏هاست غمگینانه اوضاع جامعه و صحنه هاى فقر و فلاکت و بی‌اخلاقی‌ها نسبت به مردم را مرور مى‏کنم و بر عدم تحقّق آرمان‏هاى گذشته افسوس خورده و گاه و بیگاه با اندکى امید نکته‏ ها و راه‌حل‏هایى به نظرم مى‏ رسیده که برخى از آن‏ها را به عموم جامعه ارائه کرده و بعضی را برای مسؤولان محترم ارسال نموده‌ام، نوشتن این نامه نیز در همین راستاست و عرایضم در این‌جا حاوی مطالب ذیل است:

۱ . جدى نگرفتن مسئله اقتصاد:

واقعیت این است که مسؤولان ما برنامه‏‌هاى اقتصادى را جدى نگرفته ‏اند لذا در جهت تحکیم و تأسیس بنیادهاى اقتصادى و روان سازىِ تولید و رونق کسب وکار تلاش در خور هشتاد میلیون جمعیت را نکرده‏ اند لذا امروزه با انبوهى از تقاضاهاى انباشته شده مردم روبرو شده ‏اند، به‌طوری که شاهدیم مردم براى خرید کالاى مورد نیاز و روزمره ناتوانند و اکثرشان از جمله کارمندان دولت و نیروهای انتظامی و نظامی و کارگران از پس این گرانی بر نمی آیند، از همه مهم‌تر بحث مسکن که متأسفانه جوانان بی‌خانمان و مستأجران را به ستوه آورده است، و هر زمانى که صاحب خانه درخواست تخلى خانه نماید، کوهی از غم و غصه وجود او و خانواده‌اش را فرا می‌گیرد. وچه بسا باید کرامت خود را با قرض و وام ومساعدت دیگران مبلغی جهت رهن خانه فراهم آورد تا سرپناهی تهیه کند، و شنیده شده بعضی دو یا چند خانواده یک خانه را با هم اجاره می‌کنند تا از عهده اجاره آن برآیند! آثار شوم این نوع زندگی بعدها نمایان خواهد شد. شما که به حمداﷲ سکان‌دار ایران عزیز هستید مسؤولین مربوطه را راهنمایی فرمایید چگونه این معضل اجتماعی و تورم افسارگسیخته را حل کنند.

تأسف‌بارتر آنکه حضرت عالی با این‌که امسال را سال «مهار تورم، ورشد تولید» نامیدید و روزنه امیدى به دل‏ها راه یافت ولى مسؤلان امر عملاً آن را جدی نگرفتند و از همان هفته اول سال ۱۴۰۲ مایحتاج عمومی گرانتر از قبل شد و هنوز هم که بیش از دو ماه نگذشته روز به روز بر تورم افزوده مى‏شود که فریاد همه را درآورده است و بی‌شک پیامدهای اجتماعی، سیاسی، روحی و روانی ناگواری در پی خواهد داشت: مثل بیکاری، عدم امکان ازدواج برای جوانان، تزلزل بنیان خانواده ورشد طلاق، اعتراضات خیابانى و کشته شدن مردم و مأموران نمونه‏ هاى آشکار آن است.

۲ . ضعف در سیاست خارجى:

یکى از عوامل نابسامانى‏هاى اقتصادى، عدم تعامل صحیح و ارتباط منطقى با کشورهای دنیاست و همین سبب شده سرمایه‏ گذاران توانمند حاضر به سرمایه‌گذاری در کشور ما نیستند، که تنها راه برون رفت از این مشکل ارتباط دوستانه و برد برد با همه دنیا (غیر از کشورهایی که با ما سر جنگ دارند) تا تحریم‌ها برداشته شود و چرخ کارخانه‌ها بهتر به گردش درآید وکسب وکار رونق پذیرد.
همین جا لازم می‌دانم از سر گیری روابط گرم دیپلماتیک با عربستان را به قال نیک بگیرم و آن را سرآغاز نوینی در عرصه سیاسی بدانم.

۳ . بى‏ توجهى به توسعه همه جانبه:

تردیدى نیست که ما در زمینه صنایع نظامى و ساخت جنگ‏ افرازهاى گوناگون، تأسیس دانش‌بنیان‏ها و برخى کارهاى دیگر موفق بوده و باید از تلاشگران این عرصه ‏ها تشکر کرد، اما نباید به این یک جنبه از توسعه اکتفا شود زیرا توسعه باید همه جانبه باشد هم در عرصه اقتصاد هم در مشارکت مردم در کشور هم گسترش معنویت و دیانت و هم تحکیم پایگاه‏هاى فرهنگى باید رشد مضاعف داشته باشد تا کارساز و مفید باشد.

۴ . غفلت از مردم‏دارى:

انقلاب و نظام ما از ابتدا با حضور حداکثرى مردم همراه بود. اما متأسفانه در این سال‏ها شاهدیم که از پشتوانه حداکثرى مردم غفلت شده ودر اثر نامهربانى‏ها و برخوردهاى تند وخشن بعضی نیروها یا افراد خودسر بخش قابل توجه از مردم را دلسرد کرده‏ اند. با اینکه نظام ما داعیه پیروى از حکومت علوى دارد، باید در برخورد با مردم ومخالفان راه ورسم امیرمؤمنان علیه السلام پیشه گردد، آن حضرت با مخالفان خود تا زمانى که دست به اسلحه نبرده بودند با مهربانى و رأفت برخورد مى‏کرد به طورى که «ابن کواء» نسبت شرک به امام علیه السلام داد و علیه حضرت فعالیت مى‏کرد اما آزاد بود وحتى حقوقش از بیت المال قطع نشد.

یا مرد عثمانی که دشمن حضرت بود در برابر جمعى به حضرت نسبت کفر داد، اطرافیان امام قصد تنبیه او را داشتند ولى امام علیه السلام مانع از اقدام آن‏ها شد وفرمود: «السبّ بالسبّ والعفو عن ذنب» ولذا فوراً دستور آزادى او را داد، بنابراین مسؤلان کشور ما باید به همین سیره امیرالمؤمنین عمل کنند و نسبت به مردم همچون پدرى مهربان باشند چنان‏چه امام کاظم علیه السلام فرمود: «إنَّ السلطانَ العادل بمنزلهِ الوالدِ الرحیم» ونیز از پیامبر خدا صلّى اللّه‏ علیه وآله نقل شده که فرمود: «امامت شایسته نیست مگر براى کسى که سه شرط داشته باشد: تقوا، حلم و سوم خوش‏رفتارى با مردم، به طورى که براى آنان همچون پدرى مهربان باشد» «کافی، ج ۱، ص ۲۰۷». وسفارشات امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت به مهربانى با مردم در نهج البلاغه موج می‌زند.

۵ . کم شدن اعتماد عمومی:

اعتماد مردم به مسؤلان سرمایه بزرگ نظام است ولی متاسفانه این اعتماد به شدت لطمه خورده است، یکی از این روزنه‌های اعتماد سوز، حجم گسترده رانت خواری، اختلاس، دست‌اندازی عده‌ای به بیت المال است. روش امیرمؤمنان علیه السلام در برخورد با این عناصر فسادانگیز بسیار سخت وشدید بود که نمونه‌های آن‌ها را جناب عالی بیشتر و بهتر از بنده می‌دانید از جمله آن موارد: خاموش کردن چراغ در جلسه با طلحه و زبیر، برخورد با خزانه‏ دار براى عاریه دادن گردنبند، دستور اکید به مجازات و عزل ابن حرمه مسؤول بازار اهواز و… گواه بر این واقعیت است که موجب کسب رضایت مردم مى‏باشد.

در پایان باید عرض کنم علت این‏که نامه را به نام حضرت عالى نوشتم این است که معضلات و تنگناهای کشور تنها و تنها به دستور شما وهمکارى سایر مسؤولین حل خواهد شد.

با آروزی توفیق بیشتر برای جناب عالی وسربلندی ملت شریف ایران.
و السلام علیکم ورحمت الله و برکاته

حوزه علمیه قم ـ سید اصغر ناظم‌زاده قمی – ۴ خرداد ۱۴۰۲

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا