سیاسی

بنده شرعا نمیتوانم صحنه انذار را ترک کنم

برای بنده و امثال بنده امکان ندارد که اینجا بنشینیم و مثلا بحث از کتاب القضا و موازین عادلانه رسیدگی به متهمان بکنیم ولی چشممان را بر اتفاقاتی که در زندانها یا محاکم میافتد ببندیم! پس وظیفه انذار چه میشود؟

امکان ندارد اینجا درس خارج امر به معروف داشته باشیم ولی از منکرهای بزرگی که به نام نهی از منکر اتفاق میافتد چشم پوشی کنیم/

آیا کسی که سی سال تفقه دارد ولی سه کلمه انذار ندارد و یا انذارش فقط برای ضعیفان است، به وظیفه الهی‌اش عمل کرده است و آیا مردم از او میپذیرند؟

اگر ناچار شوم و تحت فشار قرار بگیرم از شوون حوزوی ام صرف نظر میکنم ولی از انذار صرف نظر نمیکنم، بنده شرعا نمیتوانم صحنه انذار را ترک کنم/

هیچکس نمیتواند علم را حذف کند و هر تحقیر صوری نسبت به عالم، به تکریم واقعی او می‌انجامد.

*سخنان استاد سروش محلاتی در آغاز سال تحصیلی (اول مهر ماه ۱۴۰۲)*

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد واله الطاهرین، رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا

خدمت دوستان گرامی عرض سلام دارم بحول و قوه الهی سال تحصیلی جدید یعنی سال ۱۴۰۲ را اغاز میکنیم.
مستحضر هستید که در سالهای قبل بدون مقدمه وارد بحث اصلی میشدیم ولی امسال لازم است قبل از ورود به بحث، مطلبی را مطرح کنم چون به شما دوستان مربوط میشود و در تصمیم شما و وضع این درس میتواند موثر باشد.

امسال درس بنده بعد از حدود سی سال سابقه، به عنوان درسی که اعتبار رسمی ندارد در نظر گرفته شده یعنی کسانی که در این درسها شرکت میکنند نمیتوانند به استناد حضور خود در امتحانات حوزه شرکت کنند و تحصیلشان مورد تایید قرار نمیگیرد و قهرا از نظر اخذ مدرک تحصیلی یا تمدید معافیت و امثال آن دچار مشکل میشوند.
بنده برای اینکه در یک مسجد یا مدرسه یا حسینیه تدریس داشته باشم منعی ندارم ولی شما دوستان از امروز باید بدانید که این درس را برای شما درس بحساب نمیاورند چون تدریس بنده مورد تایید حضرات نیست.

بنده فعلا نمیخواهم درباره این کار و ریشه های آن صحبت کنم چون امثال این اقدامات در سالهای اخیر برای اساتید محترم مکررا اتفاق افتاده و کدام زنگ خطری را برای اینده حوزه بصدا در میاورد. ولی ناچارم برای شما که در این روزها مرتبا میپرسید چه شده، عرض کنم که:

اولا مسئولین امر به کسی توضیح نمیدهند که چه شده تا بنده هم بتوانم برای شما بازگو کنم. انها اصل این تصمیم را هم به بنده نگفته و اطلاع نداده‌اند. و بنده از طریق اینکه برخی شما عزیزان را از امتحان و مصاحبه علمی محروم کرده اند از این موضوع اطلاع پیدا کردم و حالا هم صفحه مربوط به بنده در سایت اساتید که اعلام درسها در آنجا صورت میگیرد و شما هم در انجا ثبت نمام میکنید مسدود شده است.

ثانیا: این حضرات تصمیم گیرنده به احدی پاسخگو نیستند و شان خودشان را بالاتر از آن میدانند که پاسخی بدهند بلکه اساسا مشخص نیست که در این مسائل مهم چه کسی در باره سرنوشت درس اساتید و محروم کردن طلاب تصمیم میگیرد! ونگرانی بیشتر آنکه مبادا این امور توسط نهادهای بیرون حوزه القا شود !

و ثالثا اگر کسی به اینگونه تصمیمات اعتراضی داشته باشد هیچ مرجع رسمی برای ارائه اعتراض نیست مگر انکه استاد به دفتر این آقا و ان آقا مراجعه کند و با اظهار عجز و التماس از انها تقاضای رسیدگی داشته باشد. و به همین دلیل است که عرض کردم این پرونده از نظر بنده مختومه است و اعتراضی ندارم .

دلیل این اتفاق این نیست که بنده مطلب خاصی در درس گفته‌ام چون میدانید که جلسه درس ما هیچ حاشیه ای ندارد و ابدا بحث غیر درسی و غیر علمی نداریم. بلکه قاعدتا این محدودیت ها برای اظهار نظرهای انتقادی بنده در سخنرانی ها و مقالات است و به این وسیله میخواهند این حوزه درسی را مختل کنند و طلاب را آن پرهیز دهند تا کسی با این شخص ارتباط نداشته باشد و الا درس که ذاتا مشکلی ندارد، قبلا هم به بعضی از دوستان گقته بودند که چرا درس فلانی میروید و حتی گفته بودند چرا با فلانی قدم میزنید!

بنده فعلا در باره پشت پرده این قضایا صحبت نمیکنم و از طراحی که برای پائین آوردن برخی و بالا اوردن برخی وجود دارد پرده بر نمیدارم این کار در زمان خودش باید انجام شود .آنچه فعلا باید به شما دوستان عرض کنم این است که ما حوزویان دو وظیفه داریم: یکی “تفقه در دین” و دیگری “انذار انسانها” : لیتفقهوا فی الدین ولینذروا قومهم (سوره توبه ۱۲۲)

بر این اساس برای بنده و امثال بنده امکان ندارد که اینجا بنشینیم و مثلا بحث از کتاب القضا و موازین عادلانه رسیدگی به متهمان بکنیم ولی چشممان را بر اتفاقاتی که در زندانها یا محاکم میافتد ببندیم! پس وظیفه انذار چه میشود ؟
امکان ندارد اینجا درس خارچ امر به معروف داشته باشیم ولی از منکرهای بزرگی که به نام نهی از منکر اتفاق میافتد چشم پوشی کنیم یا از ضرورت حکومت اسلامی بحث کنیم ولی از کلیه فروشی و تن فروشی در اثر فقر چشم بپوشیم! انذار تکلیفی پس از تکلیف تفقه ومتناسب با آن است. آیا کسی که سی سال تفقه دارد ولی سه کلمه انذار ندارد و یا انذارش فقط برای ضعیفان است، به وظیفه الهی‌اش عمل کرده است و آیا مردم از او میپذیرند؟
ما از اول طلبگی باید یاد بگیریم که بخاطر راحت طلبی یا مصلحت‌های موهوم از وظیفه مهم انذار مخصوصا نسبت به کسانی که در جامعه نقش بیشتری دارند و صلاح و فساد از انها ناشی میشود ، دست بر نداریم .

 

بر اساس این اعتقاد است که بنده در کنار تدریس در حوزه به تبلیغ در بیرون هم میپردازم و اگر ناچار شوم و تحت فشار قرار بگیرم از شوون حوزوی ام صرف نظر میکنم ولی از انذار صرف نظر نمیکنم چون اولی واجب کفایی است و امروز صدها نفر آماده تدریس و تربیت فقیه و یا ارایه فتوی هستند! ولی در صحنه دوم کمبود بسیار فراوان است و بنده شرعا نمیتوانم صحنه انذار را ترک کنم.

البته امروز به برکت فضای مجازی، امکان تدریس را از هیچ استادی در حوزه یا دانشگاه نمیتوان سلب کرد و فضای مجازی، دیوارهای این کلاسها را فرو ریخته است و لذا همین مباحثات ناچیز این کمترین را نه فقط در حوزه قم بلکه در سراسر کشور و حتی خارج از  ان صدها نفر دنبال میکنند. مگر ان تعداد فراوان فاضل و فرهیخته ای که مشتاقانه در تعطیلات تابستان درس فقه را دنبال میکردند منتظر مجوز این حضرات بودند و یا به عکس، بدلیل پشتیبانی این حضرات از درسی، به استقبال آن میروند ؟

نکته دیگری که در پایان اشاره میکنم این است که دوستان عزیز در پیگیری مباحث علمی جدی باشید و مبادا مشکلاتی از این نوع و یا فشارهای اقتصادی و موانع دیگر شما را از پای دراورد یا ناامید کند. برای علم و دانش، همیشه افق روشن است شما عالم و ملا شوید و بدانید هیچکس نمیتواند علم را حذف کند و هر تحقیر صوری نسبت به عالم به تکریم واقعی او میانجامد. یک روز کتابخانه شیخ طوسی را در بغداد اتش زدند و او را اواره کردند ولی شیخ با تاسیس حوزه در نجف اشرف تحولی بزرگ در تاریخ شیعه بوجود دارد.

روز دیگر ملاصدرا را از قم به کهک اواره کردند ولی هرگز نتوانستند مانع تاسیس مکتب فلسفی او را شوند. یک روز هم برخی انقلابی نماها از مطرح شدن نام ایه الله خویی در حوزه قم ناراحت بودند ولی امروز بر فراز صدها کرسی درس خارج در قم “قال المحقق الخویی” شنیده میشود. علم را هرگز نمیتوان حبس یا حذف کرد شما در کار تحصیل و تحقیق جدی باشید و مطمئن باشید که موفقید بخصوص وقتی کاری مخلصانه انجام شود برکت خاصی پیدا میکند. امروز حوزه های شیعه بر سر سفره تفسیر و فلسفه علامه طباطبایی است در حالی که دیروز او در سخت ترین شرایط مادی زندگی میکرد و برای تعطیل درس، به او فشار میاوردند. این گذشته را بخوانید و با نشاط و جدیت کار کنید.

اگر ضرورتی نبود مایل به بیان این مطالب نبودم ولی چون اولیای امور حوزه از قضیه اطلاع پیدا کرده و وعده های رسیدگی شان بجایی نرسیده، ناچار شدم شما دوستان را در جریان بگذارم تا نسبت به شرایط خودتان تصمیم بگیرید و به تناسب برخی مطالب دیگر را هم عرض کردم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته .

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا