تحلیلسیاسی

وظیفه حزب فقط به وجود آوردن تحرک اجتماعی در جامعه نیست

اگر روزنه‌ای باز شود و امکان فعالیت باشد و سایه سرکوب از روی سر جامعه برداشته شود، باز هم مردم به احزاب و سازمان‌ها گرایش نشان می‌دهند/

وظیفه حزب فقط به وجود آوردن تحرک اجتماعی در جامعه نیست/

بعد از وقایع سال ۸۸ مطبوعات و احزاب سیاسی در نوک برخورد نیروهای امنیتی بوده‌اند/

یک پژوهشگر تاریخ معاصر و تحزب در ایران با تأکید بر اینکه وظیفه حزب فقط به وجود آوردن تحرک اجتماعی در جامعه نیست، گفت: جامعه‌ای که ثبات سیاسی ندارد و هر روز اتفاقات پیش‌بینی نشده‌ای در آن رخ می‌دهد که جامعه را طور به طور می‌کند، می‌تواند در رشد احزاب مانع ایجاد کند. دومین مانع سیاسی، چالش‌های حقوقی و قانونی است که بر سر راه فعالیت احزاب وجود دارد. اما سومین مانع سیاسی پیش روی احزاب «چالش‌های امنیتی» است.

بهروز طیرانی در جلسه دوم از نشست «تحزب و چالش‌های آن در جمهوری اسلامی ایران» که توسط دفتر سیاسی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها برگزار شد، با اشاره به اینکه بعد از سال ۹۳ تنزل خواست‌ها و مطالبات احزاب را شاهد بودیم، گفت: آزادی، توسعه سیاسی، رفاه و توسعه اقتصادی که مهمترین مباحث مربوط به فعالیت احزاب بود، به درخواست برداشته شدن محدودیت‌های فیلترینگ، بحث ایجاد رابطه با آمریکا و یا سرمایه‌گذاری خارجی محدود شد. نه اینکه اینها مسائل کم اهمیتی بود، اما در مقایسه با توسعه سیاسی که در دهه ۷۰ به دنبال قضیه دوم خرداد رخ داد، مسائل کوچک‌تری محسوب می‌شوند.

این پژوهشگر تاریخ معاصر و تحزب در ایران، افزود: موانع و چالش‌های پیش روی احزاب و سازمان‌های سیاسی در ایران را می‌توانیم به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم کنیم. منظور از چالش‌های بیرونی، موانع و چالش‌هایی است که به رغم اینکه احزاب در آنها نقش و سهم خاصی نداشتند، اما همواره این موانع در فعالیت آنها تأثیر گذاشته است. احزاب ساختگی، یعنی احزابی که عمدتا فقط بر روی کاغذ حضور دارند و گاهی در رسانه‌ها خودشان را مطرح می‌کنند، موجب دلزدگی و رمیدگی مردم از فعالیت و نفوذ احزاب در میان جامعه می‌شوند.

وی افزود: عملکرد احزابی که سران و رهبران آنها درون حاکمیت حضور داشتند و منشأ اثر منفی یا مثبت بودند، موجب می‌شود که میان بخشی از اقشار جامعه واکنش‌ها و ذهنیت منفی راجع به احزاب به وجود بیاید. از جمله موانع و چالش‌‎های دیگر احزاب می‌توانیم «نوع تلقی از سیاست در ایران» نام ببریم؛ همان چیزی که ما از کودکی می‌شنویم که سیاست پدر و مادر ندارد یا سیاست کار انگلیسی‌ها است. بنابراین اینها در گرایش مردم به احزاب تأثیر منفی می‌‎گذارد.

طیرانی با تأکید بر اینکه وظیفه حزب فقط به وجود آوردن تحرک اجتماعی در جامعه نیست، اظهار داشت: موانع سیاسی هم از جمله موانع مؤثر احزاب هستند. جامعه‌ای که ثبات سیاسی ندارد و هر روز اتفاقات پیش‌بینی نشده‌ای در آن رخ می‌دهد که جامعه را طور به طور می‌کند، می‌تواند در رشد احزاب مانع ایجاد کند. دومین مانع سیاسی، چالش‌های حقوقی و قانونی است که بر سر راه فعالیت احزاب وجود دارد. اما سومین مانع سیاسی پیش روی احزاب «چالش‌های امنیتی» است. بعد از وقایع سال ۸۸ همواره شاهد بوده‌ایم که مطبوعات و احزاب سیاسی در نوک برخورد نیروهای امنیتی بوده‌اند.

وی با بیان اینکه انحلال و تعطیلی احزاب ارتباط آنها با جامعه را کاهش می‌دهد، افزود: انحلال احزاب موجب می‌شود فعالیت های فکری وهمچنین آموزشی که از جمله وظایف احزاب است، به زمین بماند. همچنین این انحلال‌ها موجب می‌شود که بسیاری از اسناد حزبی از بین برود. طبیعتا نیروهای جدیدی که می‌آیند و امکانات و اسناد حزبی را از دست داده‌اند، ممکن است مرتکب اشتباهاتی شوند.

این پژوهشگر تاریخ معاصر و تحزب در ایران، در بخش دیگری از سخنان خود در خصوص مشکلات درونی احزاب، گفت: اولین چالش درونی احزاب وابستگی به بیگانه یا تبعیت از سیاست‌های کشورهای خارجی است. مثلا تبعیت حزب توده از سیاست‌های شوروی موجب روی‌گردانی مردم از فعالیت حزبی می‌شود. چالش دیگری که در مورد احزاب وجود دارد، «رقابت‌های بین احزاب» است. به عنوان نمونه در انتخابات سال ۸۴ شاهد بودیم علی رغم اینکه محمود احمدی‌نژاد چهره محبوبی محسوب نمی‌شد، به خاطر اینکه آراء واحدی پشتش بود و از این طرف جبهه اصلاحات دو گروه شدند، باعث شد که آراء آنها بشکند و موجب شکست‌شان شود. سال ۸۸ هم حضور آقایان کروبی و موسوی آراء آنها را تحت تأثیر قرار داد.

وی یادآور شد: اسفند پارسال احزاب اصلاح‌طلب بنابر تحلیل جامعه ایران اعلام کردند که چون امکان انتخاب نامزدهای مورد نظر وجود ندارد، ما در انتخابات شرکت نمی‌کنیم. ولی سه ماه بعد از آن بدون اینکه هیچ تغییری در جامعه سیاسی ایران رخ داده باشد، این احزاب به حمایت از یک نامزد پرداختند و توجیه هم این بود که اگر این نیاید، آن می‌آید. این ناشی از تحلیل کلی و بدون چهارچوب از شرایط خاص جامعه است که به دنباله‌روی از تمایل حاکمیت منجر می‌شود. وقتی این اتفاق می‌افتد، جامعه علی رغم اینکه دانش سیاسی فعالان سیاسی و سران احزاب را ندارد و ممکن است خیلی هم انگیزه سیاسی نداشته باشند، وقتی با مواضع متناقض مواجه می‌شوند، از عضویت و همکاری با احزاب سیاسی پرهیز می‌کنند.

طیرانی با اشاره به ضعف شناختی احزاب از اوضاع جهان و حاکمیت، افزود: از این ضعف شناختی طبیعتا فقدان استراتژی در می‌آید؛ و ما به فعالیت‌های تاکتیکی محدود می‌شویم. امروز چنین می‌کنیم و فردا بدون اینکه تغییری در شرایط به وجود آمده باشد، کار دیگری می‌کنیم. اینها چالش‌هایی است که به نظر من موجب می‌شود احزاب از کارکرد اصلی خودشان باز بمانند.

وی در بخش پایانی سخنانی خود گفت: به رغم همه چالش‌ها و موانعی که در پیش روی احزاب و سازمان‌های سیاسی در ایران وجود دارد، به رغم همه فشارها و مشکلاتی که وجود دارد، با این نظری که «مردم مخالف حزب هستند» موافق نیستم و دلایلی هم دارم که مستند به اسناد و رخدادهای تاریخی است.

ما نمی‌توانیم آمار دقیق از تعداد اعضای حزب بدهیم ولی با توجه به قرائن و شواهدی که وجود دارد، اقبال مردم در ادوار مختف تاریخ معاصر ایران نشان می‌دهد که مردم ایران مخالف فعالیت‌های تشکیلاتی و حزبی نیستند؛ هر زمان که ممکن بوده، اگر روزنه‌ای باز شود و امکان فعالیت باشد و سایه سرکوب از روی سر جامعه برداشته شود، باز هم مردم به این احزاب و سازمان‌ها گرایش نشان می‌دهند.

این پژوهشگر تاریخ معاصر و تحزب در ایران، افزود: اگر آنها تأثیرگذار نبودند و مردم جذب آنها نمی‌شدند، حاکمیت‌ها به دنبال انحلال و بازداشت اعضای آنها نمی‌رفتند. اما چالش‌ها و مسائلی که عرض کردم، موجب می‌شود که در هر دوره‌ای این شروع دوباره با مشکلات، موانع و مسائل زیادی روبرو شود و از این جهت رشد و توسعه احزاب در جامعه ایران کند شود. در جامعه‌ای که ۱۲۰ سال پیش حزب در آن تشکیل شده اگر این موانع نبود، مطمئنا ما شاهد یک جریان بسیار قوی در جامعه ایران بودیم.

لازم به ذکر است که گزارش اول این مبحث در همین سایت ارائه شده است.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا