خوزستان

نه وابستگی سنتی و نه استقلال سنتی!

نه وابستگی سنتی و نه استقلال سنتی!

حسن دادخواه(عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه)

فرهنگ سیاسی و پیشینه کنش‌گری در ایران و به ویژه تجربه های گران قدر حاصل از کارهای میدانی در پس از انقلاب اسلامی، خوشبختانه سطح اندیشگی را به گزینش و ترجیح « گفت و گو» بر جدل ها و کنش های فرساینده، رسانده است.

بر این پایه، در همه زمینه های مورد اختلاف میان مقامات رسمی و کنشگران و منتقدان، می توان با دست آویختن به «گفت و گو»، به پیمودن راه های آسان و هموار در اداره کشور بازگشت.

سپهر سیاست خارجی و نوع و چگونگی و سطح و لایه های ارتباط و پیوند میان ایران و همه بازیگران و کشورهای پیرامونی و جهانی، به مثابه تاثیرگذارترین عامل بر سپهر اقتصادی کشورمان، بی گمان در اولویت این « گفت و گو» قرار دارد.

از فردای پس از پیروزی انقلاب و پس از تصویب قانون اساسی، نوع سیاست خارجی ایران، از مهم ترین مسایل مورد پایش و اختلاف میان نیروهای داخلی و دلسوز میهن و انقلاب بوده است.

این اختلافات، از آنجا که با اتفاقات و رخدادهای ناگوار و ناخواسته در سال های نخستین پیروزی انقلاب، گره خورد و همراه شد، ضمن دو قطبی کردن موضوع و ایجاد بدبین میان نیروهای داخل در انقلاب، همچنان لاینحل باقی مانده به گونه ای که نرمش چندان معنادار و تجدیدنظر شگرفی نیز در دو دیدگاه متنازع دیده نشده است.

در این میان، با وجود انجام پژوهش های علمی در کشور با موضوعیت گره گشایی از سیاست خارجی و وجود نیروهای متخصص و دلسوز در بدنه اجرایی و تصمیم ساز کشور، متاسفانه در همچنان بر پایه شعارهای خیابانی و حماسی و خام و عاطفی دوران انقلاب می چرخد و تغییر محسوسی در گفتمان و سطح سواد مقامات تصمیم گیر کشور دیده نمی شود.

این ایستایی در حالی است که دنیای سیاست ورزی و حکمرانی چنان سیال و در حال پوست اندازی است که هیچ کشوری در جهان و هیچ سیاستمدار خبره و حرفه ای، به دوست یا دشمن ثابت و همیشگی باور ندارد و تنها بر اساس کسب و تامین منافع ملی شهروندان خویش، هر گاه و با هر طلوع خورشید، به رویکرد تازه و جدیدی لبخند می زند و آغوش می گشاید.

این سیالیت و دیگرگونی پر شتاب، حتی به تغییر مفاهیم در اصطلاحات سنتی در سپهر سیاست نیز رسیده است. امروزه اصطلاحاتی چون وابستگی، استقلال، خودکفایی، خودباوری و مانند آن چنان دستخوش تغییر شده است که سنتی ترین کشورهای جهان را به بهره جویی از همه مزیت ها و امتیازات ملل جهان واداشته است و امنیت ملی سرزمین ها را چنان به هم نزدیک کرده است که هیچ کشوری نمی تواند دامن خود را از آب به تنهایی بیرون بیاورد.

عنصر زمان و فرصت های گذرا، از دیگر عوامل تاثیرگذار در سیاست خارجی کشورها است به گونه ای که اگر کشوری نتواند در زمان و فرصت مناسب، متناسب با تغییرات و تحولات جهانی، موضع و جای مناسبی برای خود برگزیند، به زیان ها و عقب ماندگی های تاریخی و تمدنی دچار خواهد شد.

امروزه، اهمیت سیاست خارجی ایران و لزوم تجدیدنظر در گفتمان سنتی مقامات کشورمان و نقش آن در توسعه اقتصادی یا عقب ماندگی ایران بر کسی پوشیده نمانده است. عنصر« گفت و گو» میان همه نیروهای ایران دوست، می تواند در زدودن بدبینی ها و ایجاد دوستی سیاسی و مهرورزی حکمرانی و پیدا کردن کوتاه ترین راه برون رفت، به کمک ما بیاید.

هوشیاری و سواد و تخصص سیاسی زنان و مردان ایرانی، می تواند از همه کشورهای نیرومند منطقه ای و جهانی به سود ایران و آبادانی آن بهره جویی کند.

در تنهایی و گوشه انزوا قرار دادن ایران و بسنده کردن به تقویت ارتباط با کشورهای کوچک و خرد، خیر و برکت جاندار و قابل اطمینانی وجود ندارد.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا