خوزستان

حجاب شرعی یا حجاب قانونی

حجاب شرعی یا حجاب قانونی

محسن صنیعی (استاد دانشگاه و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

این روزها که همچنان بحث طرح حجاب و عفاف مطرح است، صحنه‌های مختلفی از برخورد پلیس امنیت اخلاقی با زنان کم حجاب یا بی‌حجاب منتشر می‌شود که گاه همراه با گرفتن دست یا بدن زن نامحرم و بازداشت همراه است. ب

رخوردهایی که معمولاً با اعتراض مردم در اطراف صحنه مواجه می‌شود. اخیراً نیز پیامک‌هایی برای بعضی خودروها ارسال‌شده که در خودرو شما کشف حجاب صورت گرفته است و اخطار به اینکه در صورت تکرار، اقدامات قضایی یا انتظامی صورت خواهد گرفت. این پرسش مطرح است که در زمانه‌ای که کشور با بحران‌های متعدد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، همراه است، چه اصراری به اجرای این طرح است؟ در پاسخ، به وجود قانون حجاب و عفاف استناد می‌شود.

با این عملکردها این پرسش مطرح است که الان مجموعه حکومت خود را در حال انجام یک تکلیف دینی می‌داند یا در حال انجام‌وظیفه قانونی؟ یعنی الان، برای مأمورین گشت ارشاد، عمل برخورد با بی‌حجابی یا کم‌حجابی، یک تکلیف دینی است یا مأموریت شغلی؟

آیا این مأموران، اگر در مأموریت شغلی و در لباس فرم نباشند، باز ارشاد به حجاب و امربه‌معروف و نهی از منکر را وظیفه خود می‌دانند یا این وظیفه فقط در حین انجام مأموریت شغلی، احساس می‌شود؟ به‌علاوه الان مردم اگر باید حجاب را رعایت کنند به خاطر آن است که حجاب یک واجب دینی است یا آن‌که یک تکلیف قانونی است؟

آیا موقعی که اخطار به خودرو بابت کم‌حجابی صادر می‌شود، از آن به بعد، دختران و زنان این مملکت، از ترس نیروی انتظامی، حجاب خود را رعایت می‌کنند یا از ترس خدا و عواقب اخروی و به‌عنوان یک تکلیف دینی؟

آیا به‌جز برخوردهای گشت ارشاد یا پلیس امنیت اخلاقی با پدیده بدحجابی، به‌جز موارد معدود، از طرف مردم عادی به‌قصد امربه‌معروف و نهی از منکر، برخوردی دیده‌شده است؟ امروز به برکت دوربین و فضای مجازی، اگر برخوردی از طرف مردم عادی بود، حتماً رسانه‌ای می‌شد. موارد بسیار محدود است.

حتی بعضی تذکرهای شخصی از طرف بعضی زنان محجبه، بیشتر به انجام‌وظیفه گزارش دهی، مشابهت دارد. چون این زنان محترم، اشاره می‌کنند که به سپاه اطلاع می‌دهم یا به ۱۱۰ گزارش می‌دهم.

آیا اگر اجرای طرح حجاب و عفاف، یک قانون است، بسیاری قوانین معطل شده وجود ندارد که جزو حقوق شهروندی به شمار می‌آیند ولی اصلاً به آنان توجهی نمی‌شود؟ آیا این رفتار، باعث اشاعه دین خواهد شد یا جز نفرت، چیزی دیگر، ایجاد نمی‌شود؟ آیا ما فقط دنبال ساخت ظواهر دینی جامعه بوده‌ایم؟

چرا امربه‌معروف و نهی از منکر را فقط منعطف کرده‌ایم به امر حجاب؟ امربه‌معروف و نهی از منکر، امر همه مردم به همه معروف‌ها و نهی همه مردم از همه منکرات است به‌ویژه کسانی که بیشتر در معرض منکر قرار دارند و آن‌کسانی نیستند جز افرادی که از قدرت بیشتر برخوردار هستند و می‌توانند این قدرت را در خدمت منافع فردی به‌کارگیرند.

اگر به دنبال یک جامعه دینی بوده‌ایم که در آن‌همه آحاد جامعه، دارای حساسیت‌های دینی باشند، آیا هیچ موقع از خود پرسیده‌ایم که چرا غالب جامعه‌ای که در اطراف یک زن بی‌حجاب هستند، هیچ‌گونه حساسیتی نشان نمی‌دهند و این حساسیت فقط متمرکزشده است به مأموران گشت ارشاد در حال انجام مأموریت یا کسانی که وظیفه خود را گزارش‌دهی به دستگاه‌های انتظامی و امنیتی می‌دانند؟

البته این بدان معنا نیست که مردم حساسیت‌های دینی را ازدست‌داده‌اند، بلکه برعکس، مردم به این فهم رسیده‌اند که باورهای دینی هر فرد به خود فرد ارتباط دارد و به‌راحتی می‌توان گفت که نگاه بطن جامعه به حجاب، متفاوت از نگاه حکومت به حجاب است. به قول وحید یامین پور، حجاب سنگری است که در صورت فروریزش، همان حلقه سخت وفاداران (حتماً منظورش اندک) اولین گروهی هستند که از قطار جمهوری اسلامی پیاده می‌شوند.

به نقل از: همدلی

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا