تحلیل
دوره حمایت بیچون و چرا از مسئولین به پایان رسیده است/
《وظیفه امروز دلسوزان》
دوره حمایت بیچون و چرا از مسئولین به پایان رسیده است/
محمدکاظم حسینی توسل (عضو هیئت علمی جهاددانشگاهی)
برحسب احساس وظیفه در این دوره حساس از عمر جمهوری اسلامی نکاتی را متذکر می شوم:
نظام جمهوری اسلامی میراث بزرگهمه انبیا و مجاهدان راه حق در طول تاریخ است. برای این جمهوری اسلامی خونهای فراوان، پاک و مبارکی نثارشده و میشود، بنابراین صیانت از این نظام بر همه مسلمین واجب است.
این نظام به همه ساختار ها وابزارهای لازم برای تامین نیازهای کشور و نجات بشریت مجهز است؛ قانون اساسی، ساختار تشکیلاتی مبتنی بر قانون اساسی جمهوری اسلامی و متکی بر تفکیک قوا و احترام به حقوق انسان و … مهمترین دستاورد خون شهدا است.
به لطف الهی با وجود توطئههای مستمر و فشارهای سنگین دشمنان خارجی و داخلی اسلام و ایران و نظام اسلامی، به برکت بصیرت و پایمردی و صبر و بردباری و تحمل تحسین برانگیز مردم شهید پرور ایران در مقابل مشکلات و مصایب، نظام جمهوری اسلامی استقرار یافته و با حمایت همه جانبه مردم، مشروعیت ارکان نظام و مقامات و مسئولین تحکیم شده است.
در این بستر مبارک شاهد ناکامی دشمنان و دستاوردهای متعدد و افتخار آمیز نظام جمهوری اسلامی بوده و هستیم. در طول این مسیر پر برکت مقاطع حساسی را پشت سر گذاشته ایم: دوره انقلاب و سرنگونی رژیم طاغوت، دوره استقرار نظام، دوره دفاع مقدس، دوره تحکیم نظام و سازندگی صدمات جنگ تحمیلی، دوره پیشرفت و توسعه و … .
مردم در هریک از دوره های مذکور به خوبی وظایف اسلامی و انقلابی و ملی خود را در حمایت از نظام و مقامات و مسئولین و مقابله با دشمنان تشخیص داده وبه آن عمل کرده ومی کنند.
مردم بصیر ایران در دوره ها و مقاطع مختلف انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی وظایف خود را به خوبی تشخیص داده و به آن عمل کرده اند: جضور در مبارزه برعلیه طاغوت تا سرنگونی رژیم ظالم پهلوی، حضور یکپارچه در رفراندوم دوازدهم فروردین ۵۸ و مشارکت آگاهانه در همه صحنه های انتخابات و رفراندوم ها و تظاهرات تا استقرار کامل نظام جمهوری اسلامی، حضور و مشارکت فعال درتمام میدانهای مبارزه از مقابله با توطئه های آمریکا و ضدانقلاب ها و منافقین تا دفاع قهرمانانه درمقابل دشمن بعثی و حامیان بین المللی آن و پیروزی در جنگ، همگامی و همراهی و اطاعت و حمایت از مقامات و مسئولین کشور در همه مقاطع حساس بعد ازجنگ و رحلت ملکوتی امام خمینی ودوران سازندگی و تحمل همه کمبودها و نارسایی های بعد از جنگ و … تا امروز مصادیق بصیرت و وظیفه شناسی مردم شهید پرور بوده که بارها و بارها در طول ۴۴ سال گذشته به تایید همه مقامات و مسئولان تراز اول کشور رسیده است.
متاسفانه با تحکیم پایه های قدرت نظام، به تدریج غفلت ها و سوء استفاده از امکانات و منابع و اختلاس و …. در کارگزاران حکومت و به تبع آن در ساختار حکومتی کشور رسوخ کرد و رشد یافت …. تا آنجا که فساد حکومتی روز به روز ریشه دار تر شد. ( بدیهی است دشمنان اسلام و کشور و نظام این غفلت ها و سوء استفاده ها و … را فرصتی برای پیشبرد اهداف خود در تضعیف نظام تلقی کرده و با حیله های مختلف و توطئه های پیچیده مستقیم و غیر مستقیم به این فسادها کمک کرده ومی کنند که بحث جداگانه ای می طلبد).
با کمال تاسف غفلت حاکمیت در مقابله بافساد و خشکاندن سرچشمه های آن، امروز کشور را دچار مخاطرات بسیار زیادی کرده است. فساد حاکم در دستگاه های حکومتی و کارگزاران حکومتی که مظاهر آن تبعیض، عدم عدالت در برخورداری از امکانات، تخصیص امکانات و امتیازات ویژه برای مقامات و مسئولین و کارگزاران و وابستگان به حکومت و فرزندان و وابستگان آنها، ثروت اندوزی و تجمیع سرمایه دربین مقامات و وابستگان حکومت، انتصابات نزدیکان و وابستگان بی صلاحیت در جایگاه های حساس قانونگذاری و اجرایی و قضایی و …. می باشد، زمینه های تضعیف نظام را فراهم کرده است.
از دیگر مظاهر فساد حکومتی عدم توجه به قانون و قانون شکنی های حکومتی، تصمیمات فرا قانونی و غیرقانونی، بخصوص عدم رعایت حقوق مصرح مردم در قانون اساسی، مسامحه و سهل انگاری و عدم التزام عملی حاکمیت به اجرای وظایف تصریح شده در قانون اساسی و سایر قوانین کشور است.
ادامه سهل انگاری در مقابله با فساد حکومتی و کارگزاران حکومت، حرکت های نمایشی وشعاری و… در مقابله با فساد و عدم برخورد موثر با علل و عوامل اصلی فساد حکومتی و کارگزاران آن و کشاندن اختلافات سیاسی و جناحی بین صفوف مردم باعث ایجاد تفرقه در صفوف مردم و جامعه و افزایش نابسامانی ها و افزایش نارضایتی ها و افزایش بی اعتمادی مردم به نظام شده است.
پیامد ها وآثار سوء و اجتناب ناپذیرسپردن کارها به دست افراد فاقد تعهد و صلاحیت و کارآیی در کنار ناکارآمدی ها و فسادهای حکومتی بهترین فرصت برای دشمنان خارجی و داخلی برای افزایش فشارها و تشدید نابسامانی ها شده است.
همانطورکه اشاره شد، مع الاسف، با وجود صبر و بردباری مردم در برابر مشکلات و مصائب و حمایت های مستمر آنان از نظام و مقامات و مسئولین، به دلایل فرصت سوزی ها، عدم استفاده بهینه از سرمایه های انسانی و منابع متنوع و نعمت های خدادادی کشور، غفلتها و قصورها و تقصیرها و سهل انگاری ها و اشتباهات وسوء تدبیرها ورانت خواری ها و خودخواهی ها وفسادها و اختلاس ها …. در کارگزاران و مسئولان و مقامات و دستگاه های حکومتی، امروز کشور و مردم مقاوم ولی ستمدیده ایران گرفتارانواع نابسامانی ها و فشارها ومشکلات وسختی ها و مصیبت ها و محدودیت ها و محرومیت ها هستند.
پاسداری ازاصول و ارزش های اسلامی و اعتقادی و دستاوردهای انقلاب اسلامی و نظام مبتنی براسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی در شرایط امروز وظیفه ای سنگین بوده و بر عهده همه مردم بخصوص دلسوزان اسلام و نظام اسلامی و کشور و ملت است.
درشرایط فعلی دوره حمایت بی چون و چرا از مسئولین به پایان رسیده است. تجربه یکی دو دهه گذشته ثابت کرده است این حمایتها نه تنها باعث تقویت نظام و کشور و کمک به حل مشکلات نشده است بلکه باعث ادامه ناکارآمدی ها وسیاست ها و عملکردهای غلط وتداوم اشتباهات و غفلت های حکومت و مسئولین و مقامات آن وافزایش اشکال مختلف سوء استفاده از قدرت و منصب و پست و مقام وافزایش فساد و اختلاس و ناکارآمدی و تکرار اشتباهات و … شده است.
در حال حاضردفاع از دستاوردهای انقلاب و نظام اسلامی و تقویت جمهوری اسلامی با عارضه یابی و نقد دلسوزانه و مطالبه جدی و بدون تسامح از مقامات و مسئولین سیاستگذاری و قانون گذاری و اجرایی و قضایی کشور برای کنار گذاشتن اختلافات جناحی وگروهی و منافع شخصی وبازنگری در عملکردهای ناکارآمد در همه ابعاد حکمرانی امکان پذیر است.
بدیهی است نقد دلسوزانه و افشای واقعیت های ناکارآمدی ها و فسادهای حکومتی در ابعاد مختلف و مطالبه مستمراز حاکمیت به منظور اصلاح روش ها و جبران اشتباهات و مقابله با فساد و مفسدین نه تنها به معنی تضعیف نظام و حکومت نیست، بلکه امید میرود این مطالبات به حق و ضروری، باعث وادارشدن حکومت به اقدامات موثر برای استفاده وبکارگیری همه ظرفیت های فکری و انسانی و تخصصی کشور و نظام برای حل مشکلات و کاهش فشارها و مصائب مردم و بازگرداندن اعتماد به نظام وحکومت شود.
اللهم وفقنا لما تحب و ترضی و لا تکلنا الی انفسنا طرفه عین ابدا….
اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک، اللهم اصلح کل فاسد من امور المسلمین، واجعل غواقب امورنا خیرا، برحمتک یا ارحم الراحمین.
انتهای پیام/
در حکومتهای دینی، نقش مردم در سرنوشت کشور به صفر میرسد و مدعیان دفاع از دین و استقرار احکام ان، زمام امور را با اختیارات و قدرت مطلق بدست میگیرند و طبق تفسیر و برداشت شخصی، خود را بر حق و دیگران را باطل و مستحق نابودی میدانند. حکومتی که پلیسش خائن و دادگاهش فاسد و سازمانهای دولتی تحت نفوذ عوامل اتش باختیار در تخلف و بی قانونی غوطه ور باشند، و نهادهای انقلابی با اختیارات فراقانون با عدم ضرورت تداوم فعالیت به رهبری تندروهای دلسوزتر از خدا، تعیین کننده سرنوشت کشورباشند، کشور در سقوط مرگبار اعتقادات و اخلاق و بحرانهای اجتماعی و ظلم و تباهی پیش میرود.