تکرار “خدعه روس” و چاره ی “ما”
تکرار “خدعه روس” و چاره ی “ما”
ابوالفضل فاتح
باسمه تعالی
سابقه پنج قدرت دارای رای ناحق «وتو» در شورای امنیت، مملو از نسل کشی، اشغالگری، جنگ های سلطه طلبانه، کودتا و دخالت در امور داخلی کشورها است. آنها بخش بزرگی از قدرت امروز خود را از مسیر همین چپاول ها و شکاف ها بدست آوردهاند.
ایران، به دلیل موقعیت ژئوپولتیک و ظرفیتهای منحصر بفرد خود، صرف نظر از نوع حاکمیتش مورد طمع بوده و خواهد بود. روزی بحرین را با بی فکری و بی لیاقتی حاکمان رژیم گذشته از ایران ستاندند و متاسفانه، اینک تلاش دارند تا به تدریج موضوع جزایر سه گانه را به یک زخم حقوقی عمیق علیه تمامیت کشور عزیزمان مبدل سازند. علاوه، کژتابی های طالبان در زمینه آب، طمع ورزی های آذربایجان در جنگ ارمنستان و ایجاد تنش در مرز ایران، موضوع مرزهای خزر و حتی حفظ نام خلیج فارس در افکار عمومی ایرانیان داخل و خارج محل چالش شده است. باید فکری کرد.
توازن در سیاست خارجی می تواند کمک یا ترمیم مناسبی باشد. اما، امید بستن به قدرت ها، امید واهی است. آنها اگر منافعشان اقتضا کند و بتوانند همه منطقه را تبدیل به «فلسطین» خواهند کرد. باید قوی و قوی تر شد. از این رو اقتدار نظامی کشور و تلاش های صورت گرفته در استقلال دفاعی و یا نفوذ گفتمانی و منطقه ای کشور یک ضرورت است، اما همه می دانیم اقتدار، مفهومی صرفا نظامی نیست. همچنین، اگر در دهه ی هشتاد میلادی رقابت اصلی جهان، رقابت گفتمانی و دوران قدرت ایدئولوژی ها بود، اینک از آن دوران تا حد زیادی عبور شده و در این مرحله که ممکن است چند دهه نیز به طول بیانجامد، اقتصاد و توسعه ی علمی و اجتماعی نیز از اصلی ترین مولفه های قدرت است.
امارات، جز قدرت اقتصادی و توازن در سیاست خارجی چه دارد؟ اگرچه موضوع تعریض اخیر، فقط منافع امارات نیست بلکه، هدف اصلی کنترل «تهران» است و امارات بهانه ای بیش نیست و با افول قدرت اقتصادی اش، چه بسا حامیان فرصت طلب امروز را از دست خواهد داد.
متاسفانه در سیاست خارجی با افراط و تفریط ها و عشق و تنفرهای عجیب و غریب و غیر علمی و فقر نخبگی مواجه هستیم. بسیاری از سفرا و وزاری خارجه کشورمان بیش از آن که در جهت پیشبرد سیاست خارجی کشور عمل کرده باشند، در جهت توجیه عملکرد غیر حرفه ای خود برامده اند. از این روست که در نوبت قبلی که «خدعه ی روس» علنی شد، وزارت خارجه و سفارت ایران در روسیه و رسانه ها و تریبون های «کفن پوش» بیش از اعتراض به روسیه، در جهت توجیه و آرام کردن افکار عمومی ایران برآمدند. همین طور، همان ها که هر روز کفن می پوشیدند و از دیوار سفارت عربستان بالا می رفتند و ریاض را به موشک تهدید می کردند، حالا هر روز منتظر فرصتی برای سفر به این کشورند و از بن سلمان یک قهرمان می سازند.
حال آن که رابطه ی با عربستان مفید، اما رعایت حد و مرز و وزانت با این رقیب منطقه ای ضروری است. نشست و برخاست با روسیه و چین و دیگری کاری معقول، اما دلخوش کردن به نشست های خصوصی چند ساعته وغفلت از اهداف پنهان و راهبردهای کلان این قدرت ها در منطقه، ساده اندیشی است. همینطور نمی توان از برجام متنفر بود و چند سال علیه آن نوشت و بانیانیش را لعن و نفرین کرد، اما مذاکرات مبهم درباره وصول با واسطه و نامعلوم شش میلیارد حقوق ملت از کره جنوبی از طریق فربه کردن قطر را یک افتخار دانست. حال آن که می توان مستقیما با آمریکا نشست، اما از عداوت و نیرنگش غفلت نکرد.
در این خصوص باید به حداکثر توان و تجربه ی فکری کشور مراجعه کرد و از خودمحوری و یک سویه نگری دست کشید. موضوع تمامیت ارضی، استقلال و عزت ملی، موضوعی بسیار مهم برای همه گروهها و جریانات سیاسی ایران اعم از حاکمیت، منتقدان و بخش اعظم مخالفان است. باید باب های گفتگو و همفکری ملی را گشود و از همه دیدگاه ها و ظرفیت ها و ارتباطات بهره برد، چون پای وطن در میان است.
در عرصه ی داخلی نیز، انتخابات واقعی، حاکمیت عقلانیت و نخبگی در اقتصاد و توسعه ی اجتماعی مستمر و علمی و هوشمند، و نظارت و شفافیت همه جانبه، ایرانی مقتدر آفریده و آن را از طمع دیگران دور نگاه خواهد داشت.
نمی توان از مهاجرت خانمان سوز نخبگان چشم پوشید و در برابر فساد میلیاردی و خیانت به سرمایه های ملت، یک عذرخواهی هم نکرد و رسما علیه آزادی و جمهوریت قانون اساسی با دخالت ها و نظارت های سلیقه ای و من در آوردی شورش کرد، و میلیون ها هم وطن را از حق تعیین سرنوشت محروم نمود و به تبعیض های صنفی و سیاسی وبی عدالتی ها و بی انصافی های تاریخی دامن زد، و بی کاری و فقر و فساد و نا امنی و محیط زیست و جاده و ده ها معضل دیگر را به حال خود رها کرد و آن گاه از قدرت داخلی کشور سخن گفت.
یک دیدگاه