اخبار انجمنتحلیل

تاجزاده در میدان ۳۶۰ درجه

تاجزاده در میدان ۳۶۰ درجه
اردشیر منصوری – ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
۱– روایتی و تعریفی:
– اوایل دهۀ ۶۰، در بحبوحۀ جنگ ایران-عراق، به منطقۀ کردستان اعزام شده بودیم. آنجا از سوی فرماندهان ابتدا مورد این پرسش قرار گرفتیم که آیا سابقۀ حضور در جبهه دارید؟ اگر آری، کجا؟ جواب: بله، مدت کوتاهی در منطقۀ جنوب (بین اهواز-خرمشهر). فرماندهان توضیح می‌دادند که باید ذهنیت‌مان را به‌کلی بازسازی کنیم. توجیه‌مان می‌کردند که در جنوب میدان ۱۸۰ درجه است. روبرو، خطر و گلوله و و مرگ؛ اما پشت سر امن و محل اعتماد به یاران و همرزمان و تانکرهای آب در آن گرمای ۴۵ درجه.

اما در غرب، خاکریزی وجود نداشت. روبرو و پشت سر فرقی نداشت. گلوله از هر طرف می‌توانست بیاید، خطر در میدانی ۳۶۰ درجه تهدید می‌کرد، چپ، راست، روبرو، پشت‌سر. از پشت هر سنگی می‌توانست تهدیدی برخیزد. آنانی هم که تو آنها را دشمن نمی‌دانستی ممکن بود به سوی تو شلیک کنند! وضعیت پیچیده‌تر از جنوب بودِ اما خوب، در این وضعیت قدر همرزمان دانستنی‌تر بود و البته ضرورت هوشیاری برای در امان ماندن از هجمه و کمین، بیشتر. و اینجا لحظه‌های شیرین همزبانی با مردمی که ابتدا در معرض عدم اعتماد بودند، اما به‌تدریج رشته‌های الفتی با آنها پدید می‌آمد، و روزنه‌های امید را روشن می کرد، بسیار دلچسب و متمایز می‌کرد جبهه‌های غرب را.

 ۲- میدان سیاست:
– اینک سید مصطفی تاجزده است و میدانی سیصدوشصت درجه. آن روبرو کسانی هستند که ۷ سال او را در زندان نگاه داشتند و هم اکنون نیز زبان گشادۀ او را برای سخن گفتن با هستۀ سخت قدرت و نقد مبانی حکمرانی نمی‌پسندند؛ او را تهدید می‌یابند و تهدیدش می‌کنند.

در برابر، او که آرمان‌خواه است و اصلاح‌طلب، در عین استقامت بر باورهای تغییرخواهانه، مانند اصلاح قانون اساسی و محدود کردن مدت روی کار بودن رهبری، و مانند آن، زبان نرم می‌کند و از تعامل سازنده و بخشش حرف می‌زند. همین کافی است تا وقتی به پشت‌سر بر می‌گردد ببیند کسانی که جز به زیرورو شدن ناگهانی و تمام و کمال ساختار راضی نیستند، او را سازشکار و بخشی از آن نظام بدانند که فقط سقوطش را می‌خواهند.

تاجزاده در چپ و راست چه کسان را می‌بیند؟ از طرفی کسانی در لایه‌های مردم که عمیقاً مأیوس‌اند! نه به وضعیت مستقر اعتماد دارند و نه به آنان که برانداز خوانده می‌شوند، فساد فراگیر و رکود و فقر و تبعیض آنها را عصبانی کرده و این عصبانیت گاه نثار تاجزاده هم می‌شود، چرا که نمی‌دانند چگونه بدون توسل به خشونت می‌توان اوضاع را تغییر داد، و از طرفی پرداخت هزینۀ خشونت را نیز برنمی‌تابند. از طرف دیگر کسانی هم که در مبانی اصلاح‌خواهی با تاجزاده هم‌گفتمان به حساب می‌آیند، آنها نیز پشتیبان تاجزاده نیستند.

اگر مستقیم شلیک نمی‌کنند اما گاه تیری هوایی می‌اندازند تا در چشم ساختار مستقر، خودی به حساب آیند و نه استحاله‌طلب!‌ به نظر نمی‌رسد اینها در خلوت و خفا با گفته‌های تاجزاده مخالف باشند، اما مایل‌اند رشتۀ باریک متصل به قدرت مستقر را نگسلند و برای دست‌یابی به رده‌هایی از قدرت، شانس را از دست ندهند. اینها نیز طعن و ردیه نثار تاجزاده می‌کنند.

۳- اینک تاجزاده است و پیام‌هایی که در لایه‌های آشکار و نهانِ آن خیر اهالی هر چهار جبهه مندرج است، اما انواع علل مانع از تفاهم است. برانداز تاجزاده را دوست ندارد، چرا که با اصل هر کنشی ذیل نهادهای نظام موجود، از جمله شرکت در هر گونه انتخابات مشکل دارد. نظام مستقر و محافظه‌گرایان و حتی برخی نیروهای جبهۀ اصلاحات با تاجزاده مخالفند چرا که به زعم خود موضع‌گیری او را ساختارشکنانه می‌یابند.

 اما کنار اینها نیروهای تحول‌طلب و اصلاح‌خواه، در هر چهار جبهه می‌توانند گفتار و مواضع تاجزاده را فرصتی مغتنم و استثنایی به‌منظور حفظ امید برای عبور ایران از بن‌بست موجود بدانند،

مواضع کسانی از فرخ نگهدار گرفته تا مسعود بهنود و سعید حجاریان، تا هزاران جوان و میانسال و مرد و زن و اقلیت دینی و کارگر و معلم و سیاست‌ورزِ اصلاح‌گرا و دموکراسی‌خواه، و دوستدار ایرانِ آباد و آزاد، که نه چیزی برای باختن دارند و نه سودای یک شبه به قدرت و ثروت رسیدن، بلکه آرمان‌شان ساختن فردایی بهتر برای همۀ ایرانیان است، چنین است.

‌اگر امید زیادی نتوان داشت به عبور تاجزاده از موانع تأیید صلاحیت و ورود به عرصۀ رقابت انتخاباتی، اما می‌توان گفتمانی را که او بذرش را می‌پاشد، در قالب جریان‌های مدنی آبیاری کرد؛ گفتمان روشنگرانه، خواهان اصلاحات گسترده، در عین پرهیز از خشونت، مبتنی بر شجاعتِ نقد و گفتگوی منطقی و انصاف‌مدار.

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا