تحلیل

ترکیب زیبای اعتراض و مشارکت

ترکیب زیبای اعتراض و مشارکت/

انتخابات با مشارکت نزدیک پنجاه درصد برگزار شد و عمق نارضایتی بیش از نیمی واجدین شرایط رای از رویه‌های جاری، که از طریق رای ندادن عدم رضایت خود را اعلام کردند و ۵۴ درصد از مشارکت کنندگان هم با رای به کاندیدای مدافع اصلاح و تغییر، نارضایتی خود را نشان دادند/

علی محمد حاضری (قائم مقام دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

حسن استفاده از فرصت انتخابات اخیر با ظرائف پیچیده‌ای توام بود که شاید فقط ترکیب پیچیده نیروهای حاضر در صحنه سیاست ایران می‌توانست از پس آن برآید و هرکدام آهنگی بنوازد که حاصل آن، موسیقی موزون ارکستر انتخابات اخیر با برونداد شگفت و افتخار آمیز باشد. در حالیکه جریان اصلاح‌طلب پیشرو و تحول خواه طی چند مرحله توانست خود را از اسارت انتخابات کنترل شده یا مدیریت شده و استصوابی نجات دهد و در انتخابات اسفند ۱۴۰۲ به اجماعی نسبی و کاملا منطقی برای اعلام موضع عدم مشارکت در انتخابات برسد (به علت نداشتن کاندیدا) و عملا انتخابات کاملا کم‌رمق و هشدار دهنده را تجربه کردیم، حادثه غمبار سقوط بالگرد حامل مرحوم رییسی، به نحوی غافلگیرکننده پای انتخابات ریاست جمهوری را به میان کشید، در حالیکه بطور طبیعی فرض انتخاب جانشین رییسی، بر اساس رویه مرسوم باید سال ۱۴۰۸ اتفاق می‌افتاد.

در فرصتی کاملا محدود، جریان حاکم بدون تمهید مقدمات و در حالیکه زخمهای رقابت خشن و درونی انتخابات اسفند که با رویکرد خالص‌سازی و کم‌اعتنا به میزان مشارکت انجام شد، انسجام سازمانی و تشکیلاتی آنها را کاملا نحیف کرده بود باید وارد انتخابات می‌شد، و این امر موجب شد اجماع لازم شکل نگیرد و با نیروهایی متفرق و بعضا معارض وارد عرصه شد. در سوی دیگر قضیه، اصلاح‌طلبان که در منسجم‌ترین وضعیت تشکیلاتی خود در سال‌های اخیر قرار داشتند در موقعیت دشواری قرار گرفتند.

از یکسو بنا به مشی اصلاح‌طلبانه خود نمی‌توانستند خود را به کلی از فرصت پیش آمده محروم کنند و از سوی دیگر اتخاذ موضعی ظاهرا متمایز از رویکرد عدم مشارکت که همین چند ماه پیش در پیش گرفته بودند امر ساده ای نبود و توجیه بدنه سازمانی و از آن مهمتر بدنه اجتماعی که رای را از آنها می طلبیدند کاملا دشوار بود. در پی مباحث درون تشکیلاتی مفصل، راهبرد مشارکت مشروط از سوی جبهه اصلاحات اعلام شد و برای اولین بار این جبهه اعلام کرد فقط به شرطی در انتخابات شرکت می‌کند که از میان کاندیداهای مورد تایید خود، فرد یا افرادی از سوی شورای نگهبان جواز حضور در انتخابات پیدا کنند و الا موضعی مشابه انتخابات اسفند گذشته اتخاذ خواهند کرد.

این موضع جبهه اصلاحات رسما از سوی شخصیت مرجع و با نفوذ جناب سیدمحمد خاتمی هم مورد حمایت قرار گرفت و تضمین عملی قوی‌تری یافت. شورای نگهبان و مقامات عالیه نظام با توجه به تجربه ناخوشایند انتخابات اسفند خوشبختانه شرط اعلامی جبهه اصلاحات را عملا ملحوظ داشتند و دکتر مسعود پزشکیان که از قبل به عنوان یکی از سه گزینه مطلوب جبهه از میان ثبت نام شدگان معرفی شده بود مورد تایید شورای نگهبان قرار گرفت. آنچه عملا اتفاق افتاد هم جبهه اصلاحات را به علت قبول پیش شرایط در موقعیتی قرارداد که با اعتماد بنفس بیشتر به موفقیت‌های بعدی امیدوار باشد هم چون فقط یک کاندیدای تایید شده داشت عملا رسیدن به اجماع تام در حمایت از پزشکیان به سهولت اتفاق افتاد و جبهه اصلاحات یکپارچه به حمایت از ایشان بر خاست.

اما علیرغم این وجوه، بعضی موانع جدی برای اقناع بدنه اجتماعی وجود داشت که به سادگی قابل توجیه نبود از آن جمله لطمات روحی برخوردهای خشن با معترضان حوادث سال ۱۴۰۱ که نه تنها جبران نشده بود که همچنان ادامه داشت، تداوم برخوردهای خشن با زنان و دختران مخالف حجاب اجباری، تداوم حصرظالمانه محصورین، دستگیری و زندانی بودن منتقدین مسالمت جو، فضای انسدادی حاکم بر دانشگاه‌ها و اخراج، تعلیق و بازنشست کردن اساتید و دانشجویان منتقد، انسداد فضای مجازی و فیلترینگ و به نحوی عام‌تر مشکلات فراگیر اقتصادی، فقر، تورم گسترده و از همه مهم‌تر احساس وجود موانع و مداخلات در وظایف قوه مجریه و بی اختیار جلوه کردن رئیس جمهور.

همه این عوامل باعث می‌شد رویگردانی از شرکت در انتخابات جذابیت بیشتری داشته باشد و جلب نظر مردم برای دعوت به مشارکت در انتخابات بسیار دشوار باشد. در این میان مواضع جریان‌های برانداز و رسانه‌های بیگانه بویژه رسانه‌های همسو با رژیم اسراییل هم که مستمرا بر تحریم انتخابات پای می‌فشردند بر این بستر مساعد اجتماعی سوار می‌شدند و کار ترغیب به مشارکت را دشوارتر می‌کرد. بدیهی است ماهیت همه جریان‌های مخالف شرکت در انتخابات، یکسان نبود و در میان آنها چهره‌ها و شخصیت‌های بسیار موجهی چون میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مصطفی تاج‌زاده و دیگر زندانیان سیاسی مظلومی قرار داشتند که دلایلشان برای این موضع کاملا قابل درک و احترام بود ولی در مجموع رویکرد اعتراض و تحریم را تقویت می کرد.

خوش‌بختانه تدابیر خوبی هم از سوی دوستان و همراهان نزدیک این بزرگواران معترض انجام شد که تفاوت موضع آنها با براندازها تا حدودی روشن باشد، مثل رای دادن خانم محتشمی پور همسر همراه و هم‌پیمان تاج‌زاده محبوس و یا اعلام حضور و مشارکت بعضی بستگان و دوستان میرحسین موسوی و خانم رهنورد که تجمیع زیبا و هوشمندانه‌ای از تلفیق این دو موضع را نشان می‌داد. اعلام مشارکت انتخاباتی جناب آقای کروبی هم جلوه دیگری از تلفیق بهینه مواضع بود.

آنچه در عمل اتفاق افتاد ترکیب هم افزا و بهینه‌ای از اعتراض و مشارکت بود که وجوه مثبت هر دو رویکرد را به ارمغان آورد. از یکسو، طلب مشارکت در مرحله اول تحت تاثیر رویکردهای اعتراضی کاملا موجه، مشارکت را تا بدان حد بالا نبرد که نشانه‌های اعتراض اجتماعی به محاق برود و رویه‌های جاری را مشروعیت ببخشد و از سوی دیگر آنچنان هم نشد که جریان حاکم در پرتو تحریم معترضین به موفقیت انتخاباتی و تصاحب قوه مجریه برسد. بطوری که در مرحله اول، انتخابات ۴۰ درصدی بعنوان پایین ترین سطح مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در طول ۴۵ سال گذشته عمق نارضایتی از وضع موجود و رویه‌های جاری و تحول خواهی جامعه رانشان داد و در همان سطح مشارکت ۴۰ درصدی هم کاندیدای منادی تغییر به یمن تعدد کاندیداهای جریان حاکم، پیشتاز انتخابات شد.

اما در مرحله دوم انتخابات، بخشی از چهره‌های منتقد و معترض و مردمی که در مرحله اول در موضع تحریم قرار داشتند باعنایت به تجمیع آراء مدافعان وضع موجود، برای مقابله با خطر تحکیم موقعیت مدافعان وضع موجود و نگران از تشدید نابسامانی‌ها، به جمع شرکت کنندگان در انتخابات پیوستند و پیروزی دکتر پزشکیان را محقق کردند، اما با آنکه پیروزی محقق شد، همچنان انتخابات با مشارکت نزدیک پنجاه درصد برگزار شده و عمق نارضایتی بیش از نیمی واجدین شرایط رای از رویه‌های جاری، که از طریق رای ندادن عدم رضایت خود را اعلام کردند و ۵۴ درصد از مشارکت کنندگان هم با رای به کاندیدای مدافع اصلاح و تغییر، نارضایتی خود را نشان دادند به این ترتیب هم کاندیدای مخالف تداوم وضع موجود پیروز شد هم عمق نارضایتی کاملا نشان داده شد، و به این ترتیب اهداف مشارکت و اعتراض به نحو توام ودر یک هم افزایی بهینه هردو باهم محقق شد.

شاید اگر حد و نسبت این دو موضع از سوی قشرهای مختلف جامعه ترکیب دیگری یافته بود فقط یکی از دو نتیجه حاصل شده بود و هدف دیگر از دست رفته بود. ان شاءالله با عملکرد مطلوب دولت منتخب و نیز تداوم انعطاف‌پذیری نسبی جریان‌های معقول حاکمیتی و کنترل طیف های افراطی، مسیر اصلاحات تدریجی و مستمر به خیر و صلاح ملی و کاهش تعارضات ویرانگر منتهی شود.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا