تحلیل

صد روز گذشت و دانشگاه همچنان منتظر…!

صد روز گذشت و دانشگاه همچنان منتظر…!

چرا باید وزیر علوم اینچنین کُند و فرسایشی تغییرات نهادهای علمی را پیش ببرد و در نهایت از دست رفتن سرمایه اجتماعی دولت را نظاره کند؟ /

شنیدها حاکی از آن است که نهادهای خارج از دانشگاه، برای عدم تغییر تعدادی از رؤسای دانشگاهی توصیه می‌نمایند/  

بشیر معتمدی

باسمه تعالی

 از انتخاب دکتر پزشکیان نزدیک صد روز می‌گذرد و جامعه همچنان منتظر تغییراتی در روندهای ناصواب گذشته است. از جمله روندهای غلط گذشته که در سه سال دولت قبل وجود داشت، تخریب دانشگاه و نهاد علم بود. شاید در طول تاریخ آموزش عالی هیچ‌گاه اینچنین دشمنی با دانشگاه صورت نگرفته بود. از اخراج دانشجو تا اخراج اساتید و از پر رنگ شدن شبه‌علم تا وارد نمودن نیروهای بدون صلاحیت در دانشگاه به عنوان استاد و مدرس. یکی از دلایلی که دانشگاه (اعم از اساتید و دانشجویان) برای پیروزی دکتر پزشکیان بیشترین تلاش را نمودند تا جامعه را راضی به رأی دادن کنند، همین روزنه‌ای بود که باز شده بود تا شاید از فشارها و خفقان‌های حاکم بر دانشگاهها کاسته شود.

اکنون سؤال این است که آیا دانشگاه در این صد روز در مسیر اصلاح قرار گرفته است؟ از شواهد چنین بر می‌آید که روندهایی آغاز شده، اما این روندها کُند و آهسته است و همین باعث شده که جریان های تندرو و مخالفِ گشایش در فضای دانشگاه، عزم خود را جزم نمایند که به هر طریقی بر سر اصلاحات در محیط های دانشگاهی و پژوهشی سنگ اندازی کنند. اگرچه بازگشت دانشجویان آغاز شده و در حال تکمیل است، اما بازگشت اساتید همچنان دچار دست اندازهای متعدد است و اگر تعدادی هم به محیط دانشگاه برگشته‌اند، خارج از روندهای حاکم بر آموزش عالی بوده است.

دکتر پزشکیان و وزرای آموزش عالی و بهداشت باید متوجه باشند که حداقل نیمی از سرمایه اجتماعی دولت چهاردهم برخاسته از دانشگاهیان است و اگر آنان از اصلاحات در این نهاد مأیوس گردند، این یأس و ناامیدی به کل جامعه تسری می‌یابد و آنگاه دولت چهاردهم در مسیر دشواری که برای اداره کشور در پیش رو دارد و به اعتراف خود دکتر پزشکیان برای حل این مسائل دست نیاز به سوی متخصصان دراز کرده است، با جواب منفی مواجه می‌شود، چراکه سرمایه اجتماعی خود را به تاراج گذاشته و دیگر متخصصان تمایلی به این همکاری نخواهند داشت.

از جمله مسائل پیش روی دانشگاهیان و پژوهشگران، تغییر رؤسای مراکز علمی و دانشگاهی است، چراکه بسیاری از این افراد که از دولت سابق مانده‌اند، جز تخریب و خفقان و تزریق ناامیدی در محیط علمی ثمری نداشته‌اند، اما همچنان شاهد هستیم که وزیر علوم می‌فرمایند تعداد انتصاب رؤسای دانشگاه‌ها از تعداد انگشتان دو دست هم کمتر است و این یعنی ادامه روندهای گذشته! چرا باید وزیر علوم اینچنین کُند و فرسایشی تغییرات نهادهای علمی را پیش ببرد و در نهایت از دست رفتن سرمایه اجتماعی دولت را نظاره کند؟

در این میان شنیدها حاکی از آن است که نهادهای خارج از دانشگاه که مسئولیتی در این زمینه ندارند، برای عدم تغییر تعدادی از رؤسای دانشگاهی و پژوهشی توصیه می‌نمایند. از جمله بیت رهبری و نهاد سپاه است که در بعضی موارد تلاش در جهت حفظ افرادی داشته‌اند. این نهادها، به ویژه مسئولان بیت رهبری باید متوجه باشند که این دست اقدامات به پای رهبری نوشته می‌شود و در نتیجه جایگاه رهبری را تضعیف می‌کند و بهتر است دست از این اقدامات بردارند و صریحاً عدم دخالت خود را اعلام نمایند.

در هر صورت باید اذعان داشت که علی‌رغم گذشت صد روز از دولت آقای پزشکیان، دانشگاهیان به عنوان بزرگترین پشنوانه ایشان همچنان منتظرند تا شاید اتفاقات خوبی در محیط های علمی و دانشگاهی بیفتد و روندهای غلط گذشته اصلاح شود.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا