
چرا چنین شد و کار به کجا خواهد کشید؟
امنیتیسازی ایران سبب میشود کشورمان بهعنوان دولتی بدنام و تهدیدی برای امنیت بینالملل جلوه کند/
همکاری ایران با روسیه در حمله به اوکراین، ایران را در جایگاه یکی از مقصران و متهمان جنگ اوکراین وانمود/
مراد کاویانی راد (عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی)
چند روزی است که از تهاجم رژیم صهیونیستی به ج.ا.ایران می گذرد. قطعا این حمله بر بیناد اطلاعات و برآورد وضعیت دفاعی و امنیتی شکل گرفته است. طی این حملات بسیاری از فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای کشور در کوتاه زمانی به شهادت رسیدند و مراکز هسته ای و نظامی بسیاری نیز از میان رفتند. این وضعیت گویای آن است که مراکز امنیتی و اطلاعاتی رژیم، اشراف بالایی بر وضعیت و شرایط کشور دارد.
اشرافی که از یک سو برآیند سالها کار اطلاعاتی و نفوذ این رژیم در امنیتیترین لایههای نظام است و از دیگر سو حمایتی لجستیک و اطلاعاتی است که توسط دیگر کشورها از آن به عمل میآید. تا کنون صدها تن از هم وطنانمان به خاک و خون کشیده شده، در چند نوبت به بسیاری از پایگاههای موشکی و تاسیسات نظامی در شهرهای مختلف کشور حمله هوایی، موشکی و پهپادی شده و نواحی مسکونی و غیرنظامی بسیاری آسیب دیده و بسیاری از مردم کسب و کار و منزل خود در شهرها را رها کرده و به جاهای امن پناه برده اند.
پرسش بسیاری از مردم این است این وضعیت تا کی ادامه خواهد داشت؟ این در حالی است که این امکان وجود دارد دامنه این حملات به کشورهای پیرامونی ایران به ویژه کشورهای کرانه جنوبی خلیج فارس هم کشیده شود. کشورهایی که بخش درخور توجهی از امنیت انرژی جهانی را تامین می کنند.
اما پرسش بنیادی آنجاست که این کشورها چرا اساسا تمایلی به کاهش تنش ندارند و درخواستی هم از رژیم صهیونیستی برای توقف حملات ندارند؟ حتی در نقش حامی این رژیم، هم کنش عملی و هم کلامی دارند.؟ چه اتفاقی رخ داده است که جنگی در این مقیاس و در یکی از حساسترین مناطق جهان رخ میدهد اما کوشش معطوف به صلح و آتش بسی رخ نمینماید؟ و هر روز وضعیت بغرنجتر میشود، اما دریغ از یک حرکت در راستای محکوم کردن جنگ حتی نه محکوم سازی اسرائیل متجاوز؟
انگار دنیا سالهاست که منتظر چنین حادثهای است. انگار رژیم صهیونیستی به نمایندگی از جهان به جنگ با ایران آمده است. انگار سالها مدرک و سند برای رژیم تهیه کرده و برای روز مبادا برای حمله در اختیار رژیم صهیونیتسی قرار داده اند.
میدانیم هیچ رخدادی بدون زمینه و مقدمه نیست. پس ریشه این حادثه را باید در گذشته پی گرفت وگرنه محکومیت هفته گذشته ایران توسط شورای حکام بر سر نقض قوانین پادمان دستاویزی بیش نبوده است. سالهاست که کوشش ایالات متحده و اسرائیل درباره ایران معطوف به امنیتیسازی کشورمان در حوزههای انرژی هستهای و پیشرفت های موشکی است.
امنیتیسازی ایران سبب میشود کشورمان بهعنوان دولتی بدنام و تهدیدی برای امنیت بینالملل جلوه کند و از آن مشروعیتزدایی به عمل آید و زمینه برای مشروعیت بخشی به برخورد قهری و نظامی با ایران فراهم شود و از این طریق کشورهای دیگر را به پیوستن به کارزاری برای رویارویی با قدرت و نفوذ ج.ا. ایران برانگیزند و موفق هم شدند با بردن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت شش قطعنامه پیاپی تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل علیه کشورمان به اتفاق آرا در شورای امنیت به تصویب برسانند.
اما در چند سال اخیر رویدادهایی مانند همکاری ایران با روسیه در حمله این کشور به اوکراین که با تائید ضمنی ایران نیز همراه شد، ایران را در جایگاه یکی از مقصران و متهمان جنگ اوکراین وانمود کرد. مسئله که سبب شد کشورهای اروپایی که بیشترین نگرانی را از به حمله روسیه به اوکراین دارند، تهران را تهدید مستقیم علیه امنیت خود بدانند.
همزمان با پرونده اوکراین، بن بست در گفتگوهای هستهای ایران، آمریکا و ۱+۴ برای احیای برجام و استمرار انباشت اورانیوم غنیشده با غنای بیش از شصت درصد در ایران، فرصت برای دولتهای متخاصم را فراهم کرد تا در نشست اخیر شورای حکام با محکوم سازی ایران به نقض قوانین پادمان چنین وانمود کنند که ایران بیش از هر زمان دیگری به «هدف تولید جنگ افزار هستهای» نزدیک شدهاست و تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی است.
پس از این محکومیت، سازمان انرژی اتمی و وزارت امور خارجه ایران اعلام کردند در واکنش به این قطعنامه، دستورات لازم برای راهاندازی مرکز جدید غنیسازی در مکانی امن و جایگزینی دستگاه های نسل اول در مرکز غنیسازی فردو با دستگاه های پیشرفته نسل ششم صادر شده است.
به عبارتی، این اقدام مقامات کشور باعث شد تصویری مخل امنیت جهانی از ایران به جهان مخابره شود. پس از این زنجیره رخدادها و محکومیت ایران در شورای حکام، رژیم صهیونیستی مدعی شد که کشورمان به صورت محرمانه فعالیتهای برای تولید سلاح اتمی دارد. به عبارتی همه تلاش این رژیم که مبتنی بر مسئله امنیتی نشان دادن ج.ا. ایران بود این نکته را به جهانیان فهماند که یگانه راه مهار ایران واکنش و تهاجم نظامی است و این رژیم به نیابت از جهان دست به چنین اقدامی زده است.
از این رو، طبیعی است که کشورهای اروپایی به همراه آمریکا علاوه بر این که رژیم متجاوز صهیونیستی را محکوم نمیکنند از آن نیز پشتیبانی اطلاعاتی و تجهیزاتی به عمل بیاورند. و حتی از آغاز و انجام آتش بس هم سخنی به میان نیاورند. شرمآور آنکه عملیات دفاعی ایران را نیز سرزنش کنند.
از این رو، به نظر میرسد تا کشورهای یاد شده به این نتیجه نرسند که تاسیسات هستهای و ظرفیتهای نظامی و دفاعی ایران از پای نیفتاده است کوتاه نخواهند آمد و بر آتش جنگ خواهند دمید و از رژیم صهیونیستی حمایت خواهند کرد.
انتهای پیام/