تحلیلسیاسی

وقت تجدید نظر در سیاست‌های کلان کشور است

وقت تجدید نظر در سیاست‌های کلان کشور است/

محضر رهبر معظم انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

جنگ دوازده روزه اخیر و احتمال بالای تحمیل جنگی دیگر بر ایران، این حقیر را بر آن داشت تا عرایضی را خدمت حضرتعالی عرضه بدارم.

پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ ایران و عراق، برای ما که در میانه نبرد بودیم، شوک بزرگی بود؛ برای ما که انتظار آن را نداشتیم و تصور جنگی طولانی برای اهدافی بلند را در سر داشتیم، بسیار سنگین و جانفرسا بود.

به خوبی خاطرم هست که سردار رضایی مسئول محور لشگر امام حسین(ع) (البته در آن زمان سرداری وجود نداشت و بالاترین مقام نظامی، حاجی بود) بله حاج آقا رضایی سخنرانی غرّایی برای ما ایراد کرد و ما که باب جهاد در راه خدا و فیض شهادت را بسته می‌دیدیم بسیار افسوس خوردیم.

آن زمان هنوز ۱۷ ساله نشده بودم ولی بعدها که به آن تصمیم سرنوشت‌ساز در تاریخ کشورم می‌اندیشیدم همواره به تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیر آن، درود میفرستادم و شجاعتشان را تحسین می‌کردم که در آن دوران این تصمیم مهم را برای کشور ساختند و گرفتند. ولی همواره به این می‌اندیشیدم که اگر تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیر آن دوران، یک یا دوسال زودتر به آن تصمیم می‌رسیدند اکنون برادر شهیدم و دهها دوست و هزارن شهید ارزشمند دیگر در میان ما بودند و کشور از وجودشان بهرمند بود و میلیارها دلار خسارت کمتر به کشور وارد شده بود و می‌توانستیم در شرایط بسیار بهتری جنگ را به پایان برسانیم؛ ‌و اگر تصمیم‌سازان وتصمیم‌گیر آن دوران، پس از فتح خرمشهر به این تصمیم سرنوشت‌ساز می‌رسیدند عموی شهیدم چهار فرزند کوچک خود را پدری کرده بود و دایی نابغه من و ده‌ها هزار عزیز دیگر زنده بودند و به کشور خدمت می‌کردند و صدها میلیارد خسارت بر این کشور تحمیل نمی‌شد.

و از آن بالاتر شاید اگر تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیر آن دوران، تدبیری اندیشیده بودند که با اصلاح روابط بین‌الملل و استفاده از پتانسیل کشورهای اسلامی اصلا اجازه وقوع آن جنگ ۸ ساله را نداده بودند چه سرنوشت متفاوتی برای کشور رقم خورده بود.

در جنگ ۱۲ روزه اخیر نیز دقیقا چنین است که اگر یک روز زودتر آتش‌بس جاری شده بود، آن خانواده آستانه‌ای و آن ۱۵۰ نفری که در روز آخر جنگ از دست رفتند، هنوز در میان خانواده خود بودند و یا اگر قبل از جنگ بر سر توقف دوره‌ای غنی‌سازی توافق شده بود، هرگز این جنگ اتفاق نیافتاده بود و اینقدر خسارت بر ایران عزیز وارد نشده بود.

چراکه اگر زمان تصمیم، در جنگ ۸ ساله به سال و ماه بند بود، در جنگ ۱۲ روزه لحظه تصمیم به روز و ساعت بند بود.

اکنون با شرحی که رفت، لازم است تصمیم‌سازانی که به رهبری مشاوره دادند که «نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ خواهد شد» و عاقبت هم مذاکره کردیم و هم جنگ شد، یا محاکمه شده و یا لااقل برای همیشه بازنشست شوند. تصمیم‌سازانی که گفتند در سوریه و لبنان می‌جنگیم تا در ایران نجنگیم و سر آخر در هر دو جنگیدیم. مشاوران و تصمیم‌سازانی که چند ده میلیارد بودجه مملکت و چندین هزار جوان مملکت را قربانی حکومت اسد کردند و در نهایت مجبور به فرار از آن کشور شدند. مشاورانی که عمق استراتژیک ایران را به جای خود ایران در کشورهای دیگر می‌دیدند. مشاورانی که با نصب تابلوی روزشمار نابودی اسرائیل در تهران، از ایران چهره‌ای متجاوز در دنیا ساختند و بهانه حمله به ایران را فراهم ساختند. مشاورانی که با پاره پاره کردن ملت ایران جلوی شکل‌گیری ایران واحد را گرفتند. مشاورانی که حمله ۷ اکتبر را پیروزی بزرگ دانستند و اکنون مشخص شد منشأ سقوط جبهه مقاومت و مقدمه حمله به ایران شد.

مشاورانی که هنوز در حال مشاوره و تصمیم‌سازی هستند و قطعا توان بازگشت ایران به مدار اصلاح و جلوگیری از تحمیل جنگی دیگر بر ایران را نخواهند داشت.

از حضرتعالی تقاضا دارم این مشاوران و تصمیم‌سازان را مرخص فرمائید و با جلب مشارک همه اندیشه‌ورزان این کشور، اجازه دهید در رویه اساسی مملکت راه اصلاح و عقلانیت بازگردد و از وقوع جنگی دیگر جلوگیری شود.

والسلام.

حسین وفاپور (دانش‌آموخته فلسفه دانشگاه تهران و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا