جامعهشناس خوب جامعهشناس مرده است/
عباس کاظمی
جمله ای معروف و طنز آمیز وجود دارد که با عبارت سه نقطه« …. خوب …. مرده است »شروع می شود و معمولا به جای نقطه چین هر لغتی را می توانید جایگزین کنید. اینک نوبت عبارت «جامعهشناس خوب جامعهشناس مرده است» رسیده است. نیازی به توضیح نیست که عبارت مرده است اشاره به وضعیتی دارد که در آن امور را باید به آهستگی هر چه بیشتر پیش ببری و از سرو صدا کردن و فعالیت تاثیرگذار در جامعه اجتناب کنی.
اینک تصویر مطلوب جامعهشناس خوب یا به عبارتی استاد دانشگاه خوب روشنتر میشود. به این معنا محمد فاضلی هیچگاه «جامعهشناس خوبی» نبوده است و در واقع پایش را فراتر از گلیمش دراز کرده است.
زیاد هستند جامعهشناسانی که در هیچ جا غیر از کلاسهای محدودی که درس میدهند شناخته نمیشوند، نه توان یاری رساندن به دولت را دارند و نه قدرت آگاهی رسانی به مردم، نه انگیزه امید بخشی به نسل جوان دارند و نه جسارت نقد به مدیران دولتی و سیاستهای حاکمیتی.
محمد فاضلی را از سال ۱۳۸۰ میشناسم وقتی که هر دو دانشجوی دکتری بودیم و به دانشگاه مازندران برای تدریس میرفتیم. کلاسهای او پرشور و اتاقش در دانشگاه همیشه شلوغ و دستش پر بود از منابع روز و تحلیلهای روزآمد. ویژگیهایی که تعداد زیادی از دانشجویان رشتههای مختلف را به جامعهشناسی علاقمند ساخت.
بعدها من در دانشگاه تهران استخدام شدم و او در دانشگاه مازندران مشغول به کار شد که متاسفانه در سال ۹۰ از آن دانشگاه اخراج شد. امید و علاقمندیاش به کشور او را به ادامه کار تشویق کرد و در دولت روحانی مشغول به کار شد و نقش خود را به عنوان جامعهشناس سیاستگذار ایفا کرد. او توانست در سال ۱۳۹۳ در گروه جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی جذب شود و به تدریس دروس جامعه شناسی بپردازد.
فاضلی درکی عمیق از دانش جامعهشناسی دارد، ضمن آگاهی عمیق از نظریات علوم اجتماعی معاصر، هنر او دانش مقایسهای و مطالعات تطبیقی در خاورمیانه است. فاضلی صرفا در حوزه آکادمیک فعالیت نمیکرد چرا که وقت او به طور موازی صرف تاثیرگذاری بر مدیران سیاسی کشور و آگاهی بخشی به جامعه شدهاست. او ادامه دهنده راه افرادی چون پرویز پیران، نعمت فاضلی و… بود که همزمان توانسته است هم در حوزه عمومی و هم قلمرو سیاست گذاری و همچنین در فضای دانشگاهی تاثیرگذار باشند.
زبان فاضلی زبانی قابل فهم و دور از مغلق گوییهای متعارف یک جامعهشناس حرفهای است. فعالیتهای او نمونه doing sociology (کار جامعهشناسی) است. دلیل حساسیت به فاضلی احتمالا به فعالیتهای وسیع عمومی او بر میگردد. در طی چند سال گذشته فاضلی کوشید از رسانههای عمومی و شبکههای اجتماعی به نفع گسترش « جامعهشناسی درگیر و متعهد» ( engagement sociology) بهره ببرد. کانال تلگرامی و اینستاگرامی دغدغه ایرانی و پادکستی به همین نام نشان از کوشش فراگیر او برای عمومیسازی «حساسیتهای اجتماعی» دارد. دو کلید واژه «امید» و «موفقیتهای کوچک» نمایانگر کوششهای فاضلی در بدنه جامعه است.
امیدوارم تصمیم گیرانی که در اخراج او نقش داشتند در عملکرد خودشان تجدید نظر کنند و فاضلی را به دانشگاه برگردانند. فاضلی سرمایه ملی ماست، او نماینده امید به جامعه و ایران عزیز، نماد ماندن در کشور، روزنهای برای آینده بهتر است.
به نقل از: صفحه شخصی نویسنده