اخبار انجمن

مشارکت در انتخابات به هرقیمت، دیگر خریداری ندارد

مشارکت در انتخابات به هرقیمت، دیگر خریداری ندارد

محمود صادقی در گفت‌وگو با مدرسین پرس:

پنج‌شنبه ۱۴بهمن ماه هجدهمین مجمع عمومی و چهارمین کنگره دوسالانه انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها برگزار می‌شود. به همین مناسبت مدرسین پرس با دکتر محمود صادقی، دبیرکل انجمن به گفت‌وگو نشسته است.

در بخش اول این گفت‌وگو که در روزهای گذشته منتشر شد، صادقی به روایت تماس‌های دولت و قوه قضاییه برای جلب نظرات برخی اصلاح‌طلبان از جمله شخص خود پرداخت. در لابه‌لای سخنان این فعال سیاسی اصلاح‌طلب امیدی نسبت به فضای سیاسی احساس می‌شد. در بخش دوم این گفت‌وگو، با دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین، فضای حاکم در بین اصلاح‌طلبان را موضوع بحث قرار دادیم. این نماینده پیشین مجلس می‌گوید نگاه غالب اصلاح‌طلبان دیگر مثل سابق که به هرقیمت در انتخابات شرکت کنند، نیست. در ادامه بخش دوم این مصاحبه را می‌‌خوانید.

– آقای دکتر با صحبت‌های شما (که در بخش اول منتشر شد) این استنباط می‌شود که شما نسبت به شرایط سیاسی کشور امیدوارید. اما همانطور که در صحبت‌های خودتان بود ما اخیرا شاهد اخراج برخی اساتید غیرهمسو از دانشگاه یا به تعبیر خود دانشگاه‌ها و وزارت علوم عدم تمدید همکاری بودیم. ای دو را چگونه می‌توان در کنار هم در نظر گرفت؟

در خصوص عملکرد دولت، هنوز یک مقدار برای قضاوت زود است. ما یک علائم منفی نگران کننده در حوزه آموزش عالی مثل مصوبه شورای عالی جذب و امضا و ابلاغ آن توسط رئیس جمهور  و رئیس شورای انقلاب فرهنگی مشاهده می‌کنیم. این نشانه خوبی نیست، چرا که به هیات‌های جذب این اختیار را داده‌اند که بتوانند در همه مراحل جذب و تبدیل وضعیت نسبت به صلاحیت‌های علمی ‌ و عمومی‌ متقاضیان تصمیم‌گیری  کنند؛ در واقع گروه‌های آموزشی تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد که این مساله نشانه مثبتی برای آینده نیست. به خصوص با اعمال نظرهایی که در خصوص چینش و ترکیب اعضای هیات جذب صورت می‌گیرد می‌تواند شروع نگران کننده‌ای باشد.

در مورد پرونده آقای فاضلی، پرونده ایشان ریشه در گذشته داشته است. ترکیب هیات جذب همان ترکیب هیات سابق بوده و در وضعیت سابق هم حتی در دولت آقای روحانی هم دولت فعال مایشاء در چینش هیات جذب و اعمال نظر نهادهای امنیتی و اطلاعاتی نبوده است. البته خود وزیر علوم یک فرد علمی ‌و ذی‌صلاحی است. به هرحال ایشان در رشته تخصصی خود جزو نخبگان و دانشمندان پراستناد و البته یک شخصیت انقلابی اصیل است. اما بر اساس نشانه‌ها و قراینی که داریم متأسفانه ایشان استقلال کامل ندارد.

به ویژه کمیته انتصاباتی که در وزارت علوم است به نظر می‌رسد خیلی با وزیر علوم هماهنگ نیست. البته من نمی‌خواهم همه انتصابات را زیر سوال ببرم. در برخی انتصابات مثل روسای دانشگاه‌ها اگرچه نیروهای سیاسی از طیف اصولگرایان انتخاب شده‌اند اما نیروهای معتدل‌تر و علمی‌‌تری هستند. بنابراین از جهت عملکردی که به خود وزیر علوم برمی‌گردد، جای نگرانی نیست. اما جای این جای نگرانی دارد که اختیارات وزارت علوم به شدت به نفع نهادهای بیرونی کاهش پیدا کرده است. بنابر اظهار برخی وزرای آموزش عالی در ادوار گذشته، در خوش‌بینانه‌ترین حالت ۳۰ درصد اختیارات با وزارت علوم و دانشگاه‌هاست و ۷۰ درصد دیگر در اختیار نهادهای بیرونی قرار دارد و این موضوع نگران کننده است.

غیر از بحث جذب، تضییقاتی که به خصوص در علوم انسانی با عنوان با عنوان اسلامی‌کردن علوم انسانی وجود دارد در حال تشدید شدن است. به نظر من این وضعیت نه به اسلامی‌کردن دانشگاه‌ها منتهی می‌شود و نه به تقویت بنیه علمی کشور و دانشگاه. یعنی هم به روند استقرار ارزش‌های اسلامی‌ و دینی در دانشگاه‌ها آسیب می‌زند و هم به روند حرکت علمی ‌کشور و دانشگاه‌ها. اما متاسفانه این حرکت دنبال می‌شود و به نظر می رسد در دولت جدید شدت بیشتری پیدا کرده، هرچند که برای قضاوت قطعی و روشن‌تر کمی‌زود است.

– بعضا روندی که از آن اسلامی‌کردن علوم انسانی و دانشگاه‌ها یاد می‌شود با دوران ابتدای انقلاب و انقلاب فرهنگی مقایسه می‌شود. برخی نیز این  وضعیت را تداوم مسیر دولت آقای احمدی‌نژاد می‌دانند. به نظر شما وضعیت کنونی با کدام یک از این دو مورد قابل مقایسه و تشابه است؟ 

البته انقلاب فرهنگی دستاوردهای مثبتی نیز به دنبال داشت؛ مثل تشکیل جهاد دانشگاهی، به کار گرفتن بسیاری از پژوهشگران برای توسعه پژوهش‌های علمی و توسعه رشته‌های دانشگاهی به خصوص رشته‌های تحصیلات تکمیلی. همه اصلاحاتی که با انقلاب فرهنگی شکل گرفت را نمی‌توان یکسره منفی دانست. اما در عین حال در حوزه گزینش و جذب همان موقع هم حرکت‌های زیانباری انجام شد که نمی‌توان آن را انکار کرد؛ بخش قابل توجهی از نیروهای کیفی در دانشگاه در همان چرخه اولیه انقلاب فرهنگی حذف شدند.

اما نظام تقریبا یک دهه بعد به این اشتباه پی برد و تا حدی درصدد اصلاح این روند برآمد. به خصوص در دوره اصلاحات این روند بسیار تغییر کرد؛ برای نمونه بحث استقلال دانشگاه‌ها و هیات‌های امنا و همچنین کاهش برخوردهای حذفی با بدنه دانشگاهی در آن دوره خوب پیش رفت. حتی در حوزه رفاهی در اواخر دوره آقای خاتمی‌  اصلاح نظام پرداخت در دانشگاه‌ها به ماندگارتر شدن نیروهای نخبه  در دانشگاه‌ها منجر شد و سیر فرار مغزها از دانشگاه‌ها را کاهش داد.

اما بعد از تغییر دولت، در طی هشت سال دولت آقای احمدی‌نژاد بخش دانشگاهی و آموزش عالی بیشترین آسیب را دید؛برخوردهای حذفی گسترده چه در دولت اول و چه در دولت دوم او و بخصوص بعد از وقایع سال ۸۸ در قالب اخراج، بازنشستگی گسترده و همچنین حرکت برای نوعی حامی پروری در دانشگاه‌ها در قالب اعطای بورسیه‌های فراقانونی شدت بسیار زیادی به خود گرفت.

با روی کار آمدن دولت آقای روحانی که من آن موقع عهده دار اداره بازرسی و پاسخگویی به شکایات وزارت علوم شدم، با سیلی از شکایات در خصوص برخوردهای حذفی و محدودکننده چه با اساتید و چه در خصوص شدت عمل در برابر دانشجویان مثل ستاره دار شدن دانشجویان مواجه شدیم.

در طول هشت سال گذشته این روند تا حد زیادی متوقف شد و خیلی از اساتیدی که با محدودیت رو‌به‌رو بودند مجددا توانستند به دانشگاه برگردند. همچنین برخورد با دانشجویان روند نزولی پیدا کرد. اما این را هم باید اضافه کنم که وزارت علوم دولت آقای روحانی فعال مایشاء نبود و از اختیارات آن کاسته شده بود. دولت در سایه این وزارتخانه را تحت‌الشعاع قرار می‌داد و اثرگذار بود.

اما با این حال بهبود در حوزه آموزش عالی ایجاد شد. هرچند که رضایت کامل جامعه دانشگاهی را نتوانستند جلب کنند. الان نگرانی جامعه دانشگاهی این است که نکند آن روند دوباره احیا شود. علایم و نشانه‌هایی از این برگشت وجود دارد. در دوره جدید این علائم وجود دارد که دولت مستقر با دولت موازی همسو و هماهنگ است و این ترس وجود دارد که با این یکدست شدن، جامعه دانشگاهی در سال‌های پیش‌رو آسیب ببیند. با این حال من همیشه نگاهم این است که روزنه‌های امیدواری را نبندیم و احساس ناامیدی را به مخاطب القا نکنیم.

– به بحث سیاست داخلی برگردیم. به ائتلاف فراجناحی اشاره کردید. رویکردی که در سالهای گذشته نیز دنبال می‌شد که نمود آن همراهی اصلاح‌طلبان با آقای روحانی و همچنین مجلس دهم بود. اما ظاهرا با آنچه که در انتخابات ۱۴۰۰ مشاهده کردیم مخاطبان جریان اصلاحات چندان دیگر با این سیاست همراه نیستند. این را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

البته این دیدگاه، فعلا دیدگاه شخص خودم هست. اما مقصود من از یک ائتلاف فراجناحی یک نوع ائتلاف برای همگرایی و هم‌افزایی برای اصلاح نظام انتخاباتی است و نه دادن فهرست‌های مشترک انتخاباتی. آنچه که بدنه اصلاح‌طلبی و جامعه را نگران کرد ائتلاف در ارائه فهرست انتخاباتی بود که منظور من نیست و در این مورد باید به اقتضای شرایط پیش‌رو تصمیم‌گیری  کرد. در واقع اصل شرکت در انتخابات منوط به ایجاد یک گشایش است.

اگر با روند موجود مثل انتخابات گذشته مواجه باشیم و اصلاحی در نظام انتخاباتی صورت نگیرد طبیعتا شرکت در انتخابات بیش از پیش بلاموضوع خواهد بود. به تبع آن ائتلاف نیز بلاموضوع خواهد شد. اما با توجه به اتفاقات اخیر فرصتی برای همگرایی و هم‌افزایی بین نیروهای سیاسی مختلفی فراهم آمده است که در طی این ۴۰ سال، حذف شده اند.

– در ارتباط با بازاندیشی و بازسازی جریان اصلاحات، چه از سوی تشکل‌ها و چه از سوی نهادهای فرادستی اصلاح‌طلبان چه اقداماتی صورت گرفته است؟

در مدت پس از انتخابات اصلاح‌طلبان دائما در حال گفت‌وگو بوده‌اند و در جبهه اصلاحات جلسات منظمی‌برگزار شده که محورهای اصلی این جلسات گفت وگو درباره نقد و آسیب‌شناسی گذشته بوده است. آقای خاتمی‌گروهی را موظف کرده‌اند که به آسیب‌شناسی گذشته بپردازند. این کار به طور روشمند و ویژه انجام شده و این گروه در مراحل نهایی و جمع‌بندی است اما هنوز گزارش نهایی آن اعلام نشده است. بنابراین این بحث در جریان است و طبیعتا در گرایش‌های مختلف، تضارب افکار توأم با پاره ای اختلاف نظر درگرفته است.

استنباط می‌کنم که پس از انتخابات ۱۴۰۰ کفه نگرش اصلاح‌طلبی جامعه محور نسبت به اصلاح‌طلبی صندوق محور سنگین‌تر شده است. یعنی تعداد تشکل‌ها و احزاب و اشخاصی که به این باور رسیده اند که نظام انتخاباتی با وضعیت کنونی ظرفیت جلب مشارکت سیاسی را ندارد افزایش پیدا کرده و عالب شده است؛ تقریبا می‌توان گفت دیگر مشارکت در انتخابات به هرقیمتی خریداری ندارد. این به وضعیت بیرونی اصلاح‌طلبان برمی‌گردد. وضعیت درونی هم نیاز به بازاندیشی دارد. فکر می‌کنم تقویت بنیادهای نظری و تئوری پردازی یکی از ضرورت هاست.

– به نظر می‌رسد در این زمینه انجمن اسلامی‌مدرسین نقش به سزایی می‌تواند داشته باشد.

دقیقا همینطور است. انتظاری که از انجمن می‌رود کار در حوزه نظریه‌پردازی است. البته ما در دوره جدید در انتخابات شورای مرکزی  پیش‌رو تلاش زیادی کرده‌ایم که بتوانیم از نیروهای بیشتر دارای توان نظریه‌پردازی استفاده کنیم.

– فرمودید حضور به هر قیمت در انتخابات برای اصلاح‌طلبان منتفی شده است. آیا این جریان آلترناتیوی هم دارد؟ چون اصلاح‌طلبان تا کنون نشان داده‌اند که پیوند محکمی با انتخابات دارد.

مسیر کنشگری در عرصه سیاسی انتخابات است و تا جای ممکن باید تلاش کرد این روزنه را نبست و به صورت حداقلی هم از آن استفاده کرد. اما اگر روزنه‌ها از طرف مقابل کاملا بسته شود طبیعتا راهی نیست. همانطور که گفتم راه پیش‌رو تلاش برای کاهش انسداد است. طبیعتا اگر انسداد کاهش پیدا نکند و برعکس افزایش هم داشته باشد طبیعی است که نیروهای سیاسی در حالت صبر و انتظار قرار و بازگشت بیشتر به جامعه و تلاش برای تغییر ساختار قرار می‌گیرند؛ بعضی نیروها طبیعتا رادیکال‌تر می‌شوند و به سمت اصلاحات ساختاری عمیق‌تر میل پیدا می کنند.

ما الان از اصلاحات ساختاری در سطح انتخابات صحبت می‌کنیم یعنی نظارت استصوابی و کاهش محدودیت ها. اما خیلی از نیروها هستند که معتقدند ما به اصلاحات فراتری نیاز داریم که بخشی از آن در ارتباط با رهبری نظام یعنی پاسخگو شدن رهبری، شفاف‌تر شدن اختیارات رهبری و دموکراتیک‌تر شدن روند انتخاب و نظارت بر رهبری است. این‌ها بخشی از مطالبات برخی از اصلاح‌طلبان است. طبیعتا وقتی نظام انتخاباتی و سیاسی بسته‌تر شود این گونه مطالبات موضوعیت بیشتری پیدا می‌کند.

– در این فضا انجمن چه برنامه‌هایی می‌تواند داشته باشد؟

انجمن به عنوان یک عضو جریان اصلاحات با مجموعه جبهه اصلاحات همگامی ‌و هم‌افزایی دارد. ما در خود انجمن در چند ماه اخیر به خصوص پس از انتخابات سعی کردیم گفت‌و‌گوهای برون‌حزبی هم داشته باشیم. در واقع این کار در راستای همان تلاشی است که برای ایجاد ائتلاف فراجناحی گفتم. انجمن همچنین از طریق تئوری‌پردازی و بازاندیشی در نظام سیاسی و ارائه راه حل برای نظام سیاسی و شکستن بن بست‌ها می‌تواند ایفای نقش کند که به این منظور جلسات بحث و گفتگو با برخی از اشخاص را در دستور کار خود قرار داده است.

مهمترین نقشی که می‌توانیم در دوره جدید داشته باشیم تقویت بنیه نظری و انتخاب نیروهای زبده تر چه در شورای مرکزی چه در بدنه انجمن در سطح استان‌ها و واحدهای دانشگاهی برای تکاپوی نظری فعال است. یادآوری می کنم انجمن یکی از نیروهای سیاسی کاملا وفادار به نظام جمهوری اسلامی‌است و این تکاپوی فکری برای تقویت بنیان‌های نظری نظام، به‌خصوص بخش‌هایی با وجه دموکراتیک، مشارکت سیاسی، حقوق ملت، حاکمیت قانون، شفافیت و  مقابله با فساد است که متأسفانه روز به روز تضعیف شده‌اند. انجمن ضمن وفاداری به نظام می‌تواند برای اصلاح این حوزه‌ها اثرگذاری داشته باشد.

– به عنوان سوال آخر، فکر می‌کنید انجمن در حفظ جایگاه اساتید و جلوگیری از بسته شدن فضای سیاسی دانشگاه چه نقشی می‌تواند ایفا کند؟

این یکی از نقش‌های اصلی انجمن به عنوان یک نهاد دانشگاهی است. البته در حوزه دانشگاهی نهادهای کاملا صنفی هم وجود دارند که بسیاری از آن‌ها در عین حال عضو انجمن اسلامی‌مدرسین نیز هستند. در حوزه صنفی می‌دانیم که اساتید دانشگاه با چالش‌های زیادی مثل بحران فرار مغزها رو‌به‌رو هستند که بخشی از عوامل مهاجرت نخبگان، عوامل سیاسی است و به نوع نگرش محدودکننده علم و عالم در نظام سیاسی برمی‌گردد. بخشی از آن نیز از فشارهای اقتصادی اجتماعی نشات می‌گیرد که اکنون به همه اقشار وارد شده است.

از آنجا که اساتید دانشگاه شغل آزاد ندارند و منبع درآمدشان حقوق دانشگاه است، وقتی متاثر از افزایش شتابان تورم قرار می‌گیرند ممکن است از شغل دانشگاهی ناامید شوند. برخی اساتید اکنون یا به شغل غیردانشگاهی روی آورده اند و یا مهاجرت را ترجیح می‌دهند. انجمن البته به طور خاص در حوزه صنفی و معیشتی ورود پیدا نمی‌کند چرا که معتقد است این مطالبات نباید سیاسی شود و ورود انجمن به حوزه این مطالبات می‌تواند آسیب‌زا باشد. اما در بخشی که به مسائل علمی ‌و سیاسی برمی‌گردد انجمن تلاش می‌کند با جایگاه علمی ‌اعضایش به عنوان یک ناصح امین به متولیان امر هشدار و مشورت دهد تا رویکردهای غیرعلمی ‌را کنار بگذارند.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا