دنبال کردن توهمات ایدئولوژیک و شعارهای دهان پرکن و پرهزینه برای جیب ملت، بلا انقطاع ادامه دارد/
بیانیه انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران در مورد اوضاع سیاسی کشور/
√حاکمیت به عجیب ترین شکل ممکن گوش ها و چشم های خود را بر واقعیات بسته است/
√سرداری نظامی وظایف نظامی و قانونی خود را رها کرده و در قامت یک فعال سیاسی در باره اصلاح طلبان و جریان دوم خرداد اظهار فضل می نماید/
√دنبال کردن توهمات ایدئولوژیک و شعارهای دهان پرکن و پرهزینه برای جیب ملت، بلا انقطاع ادامه دارد/
√برای برگزاری یک سرود ایدئولوژیک، میلیاردها تومان برای کشور و بودجه عمومی هزینه تراشی شده و سیل امکانات و پول و تبلیغات و رپرتاژ رسانه ای است که از این استان به آن استان سرازیر می شود تا با برگزاری نمایش های بی حاصل، بر بحران فزاینده مقبولیت و مشروعیت سرپوش گذاشته شود/
√راه حل روبرو شدن با اعتراضات بخش بزرگی از مردم، استفاده از مشت آهنین و نیروهای امنیتی و انتظامی و پلیس ضد شورش و در یک کلام استفاده از سرکوب نیست/
√حاکمیت باید برای رفع اعتراضات و برآورده شدن خواسته ها و مطالبات قانونی مردم به سرعت اقدام کرده و بجای پاک کردن صورت مسئله، به حل مسائل عظیم و نارضایتی های انباشته اهتمام ورزد/
√هرگونه بی توجهی به این هشدارهای کارشناسانه و خیرخواهانه، مجموعه نظام را با بحران های بسیار سهمگین و بنیان براندازی روبرو خواهد کرد/
بسم الله الرحمن الرحیم
اوضاع سیاسی- اجتماعی کشور دستخوش تغییرات سریع و رویدادهای ناخوشایند پی در پی است.
اعتراضات طولانی و دنبالهدار معلمان و بازداشت و زندانی کردن صدها تن از آنان در سراسر کشور که به اعتصاب غذای تعدادی از آنان انجامید، انفجار ناگهانی قیمت ها بویژه اقلام اساسی خانوارها و جهش شدید قیمت مواد خوراکی ضروری و به تبع آن سایر قیمت ها، اعتراضات شدید و گسترده به گرانی و وضعیت ناگوار معیشتی مردم بویژه اقشار کم درآمد در استان ها و ازجمله شهرهای کوچکتر و متأسفانه برخورد توأم با خشونت با معترضان و کشته شدن چند تن در این اعتراضات، سقوط برج متروپل در آبادان و کشته و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از هموطنان و در پی آن اعتراض شدید مردم آبادان به بی کفایتی و فساد موجود در ساختار اداری و مدیریتی کشور که به چنین فجایعی میانجامد و مجدداً برخورد خشونت آمیز نیروهای امنیتی با این اعتراضات و اتفاقات فراوان دیگری از این دست همگی نشان از بحران های فروخفته، خشم های فروخورده و گسل های عمیق و گسترده میان مردم با حاکمیت سیاسی دارد که در صورت عدم چاره اندیشی، بی تردید به مثابه آتشفشانی سریع و ویرانگر به طغیان رسیده و طومار ثبات و امنیت کشور و بسا نظام سیاسی را در هم خواهد پیچید.
از سوی دیگر و در کمال تأسف، دشمنان خارجی نیز مدتی است که با هوشمندی، از نارضایتی های موجود مردمی و وضعیت سیاسی- اجتماعی کشور سوءاستفاده کرده و عملاً در داخل کشور به فعال مایشاء بدل شده و هر روز شاهد اتفاقات مهم امنیتی و خرابکاری های متعدد در کشور هستیم که از ترور و انفجار گرفته تا تعرض به حریم جغرافیایی و امنیتی کشور را شامل می شود.
همزمان متأسفانه همانگونه که شاهدیم و از سخنان و موضعگیری های مسئولان نظام پیداست، حاکمیت به عجیب ترین شکل ممکن گوش ها و چشم های خود را بر واقعیات بسته و گویا کمترین توجهی به توفان های سهمگینی که در راه است و پیش درآمد آن در گوشه و کنار کشور و در بروز اعتراضات نسبتاً خشن مکرردیده می شود، ندارد.
از نشانههای این بی توجهی به وضعیت نامساعد کشور اینکه در حالیکه مردم هر روز زیر بار گرانی های کمرشکن و وضعیت بسیار سخت اقتصادی کمر خم کرده و ارزش پول ملی و دارایی های آنان روز به روز کمتر می شود، و با بیکاری، تورم افسار گسیخته، فقر، کوچک شدن سفره ها، هزینه های سرسام آور یک زندگی حداقلی و مشکلات متعدد دیگر دست و پنجه نرم می کنند و وضعیت اقتصادی کشور بخاطر تحریم های ظالمانه و بی سابقه، انزوای جهانی، فقدان سرمایه گذاری خارجی، تهی شدن خزانه کشور از درآمدهای ارزی و تعطیلی پروژها و بالطبع مشاغل وابسته به آنها به شدت بیمار است، حاکمیت همچنان از احیای برجام و به نتیجه رساندن مذاکرات وین خودداری کرده و از همه بدتر آنکه هیچ توضیح روشنی نیز در مورد علت توقف و به بن رسیدن مذاکرات به ملت و افکار عمومی نمی دهد.
از آن سو دنبال کردن توهمات ایدئولوژیک و شعارهای دهان پرکن و پرهزینه برای جیب ملت، بلا انقطاع ادامه داشته تا جایی که برای برگزاری یک سرود ایدئولوژیک، میلیاردها تومان برای کشور و بودجه عمومی هزینه تراشی شده و سیل امکانات و پول و تبلیغات و رپرتاژ رسانه ای است که از این استان به آن استان سرازیر می شود تا با برگزاری نمایش های بی حاصل، بر بحران فزاینده مقبولیت و مشروعیت سرپوش گذاشته شود.
اوج این بی توجهی وقتی به نمایش گذاشته می شود که درست در زمانی که احساسات عمومی بخاطر ماجرای فاجعه در آبادان جریحه دار بوده و مردم کشور داغدار هموطنان خوزستانی خود هستند، بدون توجه به عوارض سوء و جهت گیری شدیداً منفی افکار عمومی، با جمع کردن هواداران خود از اقصی نقاط مختلف، مراسم جشن می گیرند و با برگزاری مراسمی رنگارنگ، گویی برای اکثریت ملت که سوگمندانه و معترضانه این صحنه ها را نظاره می کنند شاخ و شانه کشیده و سرانجام پس از ۵ روز تازه به یاد اعلام عزای ملی برای دهها کشته و صدها مجروح حادثه آبادان می افتند.
در فرآیندی دیگر درست در زمانی که دشمن و رژیم صهیونیستی عملاً به بازیگری فعال در نقض امنیت داخلی کشور بدل شده تا جایی که شاید به جرأت بتوان گفت که در هیچ زمانی اسراییل چنین فارغ البال به بنیان های امنیتی کشور آسیب نزده باشد، دستگاههای نظامی و امنیتی وظایف ذاتی خود را رها کرده و تمام نیروی خود را برای کنترل و سرکوب اعتراضات مردمی به کار گرفته اند.
شاهد مثال اینکه سرداری نظامی -در شرایطی که نهاد متبوعش میدان های حفظ امنیت و حراست کشور را یکی پس از دیگری به اسراییل وا می نهد- وظایف نظامی و قانونی خود را رها کرده و در عوض در قامت یک فعال سیاسی در مورد جناح بندی های داخلی داد سخن داده و در باره اصلاح طلبان و جریان دوم خرداد اظهار فضل می نماید!
مجموعه این شرایط برای کسانی که دل در گرو یکپارچگی و تمامیت ارضی و خیر و صلاح این آب و خاک دارند و چشمان خود را بر حقایق و علائم و نشانه های ناگوار نبستنه اند، بسیار هشدار دهنده و وحشت زا بوده و بعنوان یک پیش آگهی از اتفاقات سیاسی- اجتماعی خطرناک در آینده تلقی می شود. بر همین اساس ما وظیفه خود می دانیم به حاکمیت هشدار دهیم که این نشانه ها را جدی گرفته و از کنار نارضایتی های روز افزون مردم و یأس و سرخوردگی آحاد ملت از اصلاح درون زای امور، چنین به سادگی عبور نکند.
همچنین انذار می دهیم که راه حل روبرو شدن با اعتراضات بخش بزرگی از مردم که احساس می کنند به تنگ آمده اند و حکومت برای نارضایتی های انباشته سیاسی- اجتماعی و اقتصادی آنان اهمیتی قائل نیست، استفاده از مشت آهنین و نیروهای امنیتی و انتظامی و پلیس ضد شورش و در یک کلام استفاده از سرکوب نیست.
نظام نمی تواند به گونه ای عمل کند که ملت احساس کنند حاکمیت برای هر اعتراضی از صنفی و اجتماعی و اقتصادی گرفته تا سیاسی، تنها یک راه حل دارد و آن استفاده از قوه قهریه و زدن و کوبیدن و بازداشت کردن و سرکوب است به گونه ای که حتی در برخورد با تعدادی پیرمرد و پیرزن بازنشسته نیز، راه حلی جز گاز اشک آور و باتوم و بازداشت ندارد.
ما صریحاً به حاکمیت هشدار میدهیم که تا دیر نشده از مسیر خطای سرکوب اعتراضات مردمی بازگردد و اجازه دهد مردم بر اساس حقوق قانونی خود که مصرح در قانون اساسی و قوانین عادی است، تجمعات مسالمت آمیز برگزار کرده و صدای خود را به گوش اداره کنندگان کشور برسانند. این صداها باید شنیده شده و حاکمیت باید برای رفع اعتراضات و برآورده شدن خواسته ها و مطالبات قانونی مردم به سرعت اقدام کرده و بجای پاک کردن صورت مسئله، به حل مسائل عظیم و نارضایتی های انباشته اهتمام ورزد.
اگر اکثریت قریب به اتفاق ملت، مرگ مالک برج متروپل آبادان را باور نکرده و حتی نشان دادن جسد او نیز تغییری در ذهنیت مردم ایجاد نمی کند، اگر روایت حکومت از ماجرای دزدی صندوق امانات بانک ملی به هیچ وجه مورد قبول مردم قرار نگرفته و صدها روایت موازی در کف جامعه از این ماجرا رواج می یابد و اگر دستگیری سارقان و نمایش اموال مسروقه نیز نمی تواند افکار عمومی را اقناع کند و دهها مثال دیگر از این دست، همه اینها نشانه های خطرناکی از بحران اعتماد عمومی نسبت به حاکمیت است که باید با قید فوریت برای آن چاره اندیشی شود.
برای شروع این راه ناگزیر، انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران مصرانه درخواست میکند بعنوان اولین گام و در اسرع وقت نسبت به آزادی فعالان صنفی و مدنی از جمله معلمان معترض و اعضای کانون صنفی معلمان ایران اقدام گردیده و همچنین افرادی که در جریان اعتراضات چند سال اخیر نسبت به وضعیت ناگوار معیشتی و اقتصادی بازداشت و یا زندانی شده اند نیز بی درنگ آزاد شوند.
ایجاد جو امنیتی در دانشگاهها، اخراج یا بازنشستگی استادان منتقد، ممنوعیت فعالیت تشکل های صنفی، سیاسی دانشجویی و برخوردهای امنیتی و انضباطی با دانشجویان و اقداماتی از این دست که بارها آزموده شده و بی نتیجه بودن آنها اثبات گردیده است، باید سریعاً متوقف شود.
همچنین برخوردهای امنیتی و قضایی با منتقدان و فعالان فضای مجازی و دستگیری ها و پرونده سازی های روزانه برای فعالان سیاسی/ اجتماعی و مدنی باید فوراً متوقف شده و عرصه افکار عمومی باید از خبرهای مکرر بازداشت شبانه و توقیف و حبس انفرادی و بی خبری خانواده ها و اخبار مأیوس کننده ای از این دست پاک شود.
درگام بعدی باید نسبت به شناسایی تمام مقصران و مسئولانی که در سیر ماجرای برج متروپل آبادان _بعنوان جدیدترین نمونه از ثمرات تلخ فساد سیستماتیک در کشور- نقش داشته اند و همچنین افراد دخیل در ماجرای فایل صوتی فرماندهان سپاه و هلدینگ یاس -در هر سمت و مقامی که هستند- و سپردن آنان به دست عدالت اقدام شود.
طبیعتاً این قدم های ولو کوچک می تواند در شرایطی که بحران مشروعیت بر سر حاکمیت سایه افکنده و برای نخستین بار در تاریخ کشور، رییس جمهور و دولتی با حداقل مشروعیت و مقبولیت عمومی بر سر کارآمده است، ملت را نسبت به شروع فرآیند توجه حکومت به خواسته ها و مطالبات خود اندکی امیدوار کند.
طبیعتاً چنانچه حاکمیت نشان دهد که آماده آغاز یک راه جدید در برآورده کردن مطالبات و رفع اعتراضات عمیق اجتماعی است، گام های بعدی را می توان از طریق گفتگوی ملی و همگانی روشن کرد.
هرگونه بی توجهی به این هشدارهای کارشناسانه و خیرخواهانه، مجموعه نظام را با بحران های بسیار سهمگین و بنیان براندازی روبرو خواهد کرد که طبیعتاً مسئولیت وقوع اتفاقات ناگوار بعدی را تماماً به دوش صاحبان اختیار و مسؤلیت در حاکمیت یکدست قرار خواد داد. سیلهای بنیان کن منتظر کسی نمیمانند و فرصتهای اصلاح و اقدام، بصورت ابدی در اختیار حکومتها نیست.
و ما نرید الا الاصلاح
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
۱۴۰۱/۰۴/۰۳