اخبار انجمنتحلیلسیاسی

اصلاح‌طلبان در عرصه جامعه برنده هستند/

اصلاح‌طلبان در عرصه جامعه برنده هستند/

روزنه‌گشایان بازی خوردند/

در بدترین شرایط و موقعیت این دوستان بازی خوردند آن هم به نام روزنه‌گشایی چون هیچ نشانه‌ای برای گشایش روزنه وجود نداشت/

آقای خاتمی تصمیم درستی گرفت/

 

آرمان ملی – احسان اسقایی: جریان اصلاحات نه اهل تحریم انتخابات است و نه اهل ریختن طرح برای ضربه زدن به نظام! در این دوره از انتخابات نیز عملا اصلاح‌طلبان را به صحنه کنش سیاسی راه نداند و مساله عدم تایید صلاحیت‌ها حتی موجب شد، اصلاح‌طلبان اعلام کننده چون نامزدی ندارند در انتخابات حاضر نخواهند شد.

از سوی دیگر برخی از اصلاح‌طلبان و تعدادی از احزاب اصلاح‌طلب که معتقد بودند باید از هر روزنه‌ای برای ارسال پیغام ملت به حاکمیت استفاده کرد، تجربه حمایت از اعتدالیون را در دستور کار قرار دادند و در تهران به رغم اینکه جبهه اصلاحات بیانیه داده بود که در انتخابات شرکت نخواهیم کرد، از لیست علی مطهری حمایت کردند و این لیست هم البته رای نیاورد.

در این میان البته بخشی از بدنه اصلاح‌طلب در اندیشه آن بود که رای بدهد تا نه! و آیا خاتمی با روزنه گشایان است یا با جبهه اصلاحات که رسما اعلام کرده بود در انتخابات مشارکت نخواهند کرد؛ که به ناگاه خاتمی رای نداد و فضای سیاسی کشور بیش از اینکه تحت تاثیر انتخابات باشد تحت تاثیر  اقدام خاتمی قرار گرفت و از آن روز به بعد شرایط سیاسی کشور رنگ و بوی تخریب و تمجید از خاتمی به خود گرفته است. از دکتر آزاد ارمکی، جامعه شناس و استاد دانشگاه خواستیم که در این ارتباط با ما در آرمان ملی صحبت کند. او در مجموع معتقد بود که خاتمی روزنه گشوده است نه بخشی از اصلاح طلبان که در این انتخابات به روزنه گشا مشهور شدند.

چند نکته در ارتباط با توضیح و نه توجیه رای ندادن سید محمد خاتمی وجود دارد یکی تلاش کسانی است که قصد روزنه گشایی داشتند. به نظر من در بدترین شرایط و موقعیت این دوستان بازی خوردند آن هم به نام روزنه گشایی چون هیچ نشانه ای برای گشایش روزنه وجود نداشت. زمانی که در یک  رقابت مثلا کشتی شما را راه نمی‌دهند در جمع تماشاچی بودن نیز اهانت است. چون در این شرایط فقط باید کتک خورد. چون طرف شما وسط  رقابت نیست که برای او کف بزنی و با او بدرفتاری کنی که شکست خورد یا پیروز شد. روزنه‌گشایان افرادی بودند که رفته بودند که کتک بخورند و کتک هم خوردند. تحلیل من هم از قبل  این بود که روزنه گشایان بیش از آنچه بازنده بودند، بازنده شدند.

*به نظر شما واقعا این دوره از انتخابات زمین بازی برای اصلاح‌طلبان وجود نداشت؟

فرآیند کلی انتخابات در کنار گذاشتن اصلاح‌طلبان بود. در حدود چهار دهه و نیم گذشته چند مرحله در زمین بازی سیاست در ایران وجود داشته است. در یک مرحله ملی مذهبی‌ها کنار گذاشته شدند. یعنی افرادی که فاصله فکری‌ای با نیروهای به قدرت رسیده بعد از انقلاب داشتند. نماد اصلی این دسته ملی مذهبی‌ها بودند، پشتوانه این نیروها ملی‌ها ونیروهای چپ بودند. در مرحله بعد کنار گذاشتن بخشی از نیروهای خود که شبه خودی تفسیر می‌شدند، بود. این پروژه از دهه ۷۰ شروع شد و در دهه۹۰ به پایان رسید. یعنی استراتژی این بود که اصلاح طلبی را کاملا حذف کند.

*اصلاح‌طلبی را حذف کنند یا  اصلاح‌طلبان؟

 اصلاح‌طلبی و اصلاح طلبان یعنی تفکر اصلاح طلبی را کنار بگذارند و هم اصلاح طلبان لذا تمامی کوشش ها این بوده  افرادی مانند شریعتمداری اصلاح‌طلبان را متهم کنند و در نهایت انگیزه را از آنها بگیرند. وقتی که عملا حتی اصلاح طلبان را تایید صلاحیت نمی‌کنند، این در آن معناست که  فاتحه اصلاح طلبان و اصلاح طلبی را در حوزه فرهنگ و سیاست خوانده‌اند.

*اما بعضا لاریجانی و هاشمی هم تایید صلاحیت نشدند؟

*عدم رای خاتمی را چگونه ارزیابی می کنید؟

 عدم رای آقای خاتمی مورد توجه اصلاح‌طلبی و بدنه اصلاح طلبان قرار گرفته است. چرا که این مورد و این اقدام محمد خاتمی کنش مثبتی بود. چرا که جایی وجود نداشت و فردی مورد تایید صلاحیت قرار نگرفته بود که اصلاح‌طلب باشد که بتوان به او رای داد. البته رای خاتمی رای به بود و نبود جمهوری اسلامی نبود کما اینکه در انتخابات قبلی شنیده شد که به جمهوری اسلامی رای داده است. لذا اگر روزگاری رای‌گیری شود که قرار باشد رای به جمهوری اسلامی داده شود یا نه حتما خاتمی تصمیم دیگری خواهد گرفت اینجا و در این انتخابات بحث؛ بحث تصمیم گرفتن در مورد آن بود که چه نیروی سیاسی‌ای در ساختار قدرت باشد یا نه!

*به نظر شما خاتمی تصمیم درستی گرفت؟

 به نظر من آقای خاتمی تصمیم درستی گرفت و بخش اصلی جامعه اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نکردند و تنها ۴۱ درصد در انتخابات شرکت کرد و حتی اگر هم شرکت کردند رای سفید و یا منفی دادند. از این رو تصمیم خاتمی  تصمیم درستی بود.

*آیا خاتمی با این اقدام خود برفضای سیاسی هم در  آینده و نوع کنشگری سیاسی اثر خواهد گذاشت؟

نتایج این کار آن است که نوعی بازنگری در باب نیروهایی که در جریان ساماندهی اجتماعی کار می کنند، اتفاق می‌افتد. نیروی اصلاح طلبی در ایران نیروی مرده نیست. درست است که اصولگرایان می گویند که اصلاح طلبی مرده و تمام شده اما حداقل در عرصه های دیگر این نیروها فعال هستند و در عرصه های هنر، شهر، ادبیات، موسیقی و جامعه ادبی و غیره اصلاح طلبی را فعال  هستند. این نیروها فعال می مانند تا نیروی سیاسی را در آینده به راه بیندازند.

*این نیرو از نظر شمای استاد جامعه‌شناسی کجاست؟

باید دنبال اصلاح‌طلبان در کل جامعه گشت. تا دیروز اصلاح‌طلبان را در حوزه سیاست دنبال می‌کردیم و به دنبال بک مسئول به نام اصلاح طلب بودیم  و آنها که به دنبال حذف آنها بودند آنها را پیدا می‌کردند تا آنان را حذف کنند و حذف هم کردند اما اکنون باید در کل جامعه به دنبال اصلاح‌طلبان بگردند تا آنها را کنار بگذارند و چون نمی‌توانند حذف‌شان کنند اصلاح‌طلبان در عرصه جامعه برنده هستند. اصلاح‌طلبان هم می‌گویند که ما درعرصه سیاست تلاش کردیم و جواب هم نداد و اکنون در عرصه فرهنگ ، ادبیات و… در حال فعالیت هستیم.

*پس به طور قاطع اصلاح‌طلبان جامعه محوری را پیش  می‌گیرند؟

 با این کنش‌هایی که در حال اتفاق افتادن است، اصلاح طلبی جامعه محور شکل می گیرد. با پایان کنش خاتمی اصلاح‌طلبی مسیری دیگری را پیش گرفت همان طور که اصلاح طلبان و خود آقای خاتمی در گذشته هم اعلام می‌کردند که باید اصلاح‌طلبی  دیگری شکل بگیرد و مسیر اصلاح طلبی باید دیگری شکل بگیرد.

*واقعا در درون اصلاح طلبان بودند کسانی که بازنگری اصلاح‌طلبی را اجازه نمی‌دانند؟

 بله افرادی که منفعتی در این ارتباط داشتند اجازه بازنگری در آن را نمی‌دادند و اعلام می‌کردند که باید نسل جدید در راس جریان اصلاحات قرار گیرد و نسل جدید را هم نصفه و نیمه می‌‌آوردند. این مورد باعث می‌شود که اصلاح‌طلبی خود را از عرصه فعال در عرصه سیاسی خود را به عرصه اجتماعی و فرهنگی خود را منتقل کند و این اتفاق به  عدم رای خاتمی افتاده است.

*با این اقدام سیدمحمد خاتمی که به اعتقاد من اصلاح طلب عدم رای به نظام نیست بلکه عدم رای به وضعیت موجود است، جریان اصلاحات به کدام سمت خواهد رفت؟

به نظرم اصلاح‌طلبی یک شروع جدید و یک حرکت جدید را طی می کند. جامعه ایران یک حرکت زیگزاکی دارد و آنقدر بالا نرفته که به زمین بخورد. آمدن و رفتن اصولگرایی و اصلاح طلبی هم همین گونه بوده است. این ماجرای زیگزاکی اصولگرایی را در ایران از نظر سیاسی و در حوزه فرهنگی مضمحل خواهد کرد و آلترناتیو آن نیز نیروی فرهنگی است که دیگر  دعوی سیاسی نمی‌کند و مناقشه سیاسی نمی کند و در عرصه سیاست هم نیست از این روست که معتقدم در آینده باید تحولاتی را در حوزه شعر و ادبیات جست وجو کرد و باید در انتظار مناقشه در باب کلیت حیات ایرانی بود و یا مناقشاتی در ارتباط با فرهنگ ایرانی را باید دنبال کرد. دوره آن هم یک روزه و دو روزه نیست چرا که این مورد از کنشگری باید نمایندگانی را پیدا کند آنگاه نسل جدید  اصلاح طلبی شکل خواهند گرفت و اگر نسل های قبلی اصلاح طلبی سیاسی بودند نسل های بعدی بیشتر فرهنگی و اجتماعی خواهند بود.

*منظور شما از اصلاح‌طلبی فرهنگی امثال شروین حاجی پورها که نیست؟

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا