سیاسی

فرض پایان یافتگی اعتراضات فعلا خوش‌خیالی است

◊فرض پایان یافتگی اعتراضات فعلا خوش‌خیالی است اما با فرض چنین امری هم مساله را نمی‌توان تمام شده دانست/

◊حکومت هایی هم داریم که به سرکوب اعتراض ها و جنبش ها اکتفا کرده و قدرت شناخت و حل مسائل را نداشته یا اراده ای برای آن ندارند

◊صرف سرکوب اعتراض مثل این است که خاکستری روی آتش پوشانده شود/

◊اگر همه چیز را به توطئه بیگانگان نسبت دادیم و جایی برای ضعف‌های حکمرانی خود باز نکردیم، اصلاح رفتار معنا نخواهد داشت/

◊امیدوارم با فراخوان دلسوزان و دغدغه مندانی که این سال ها طرد و نفیشان کرده ایم روند آشتی و اصلاح بیش از این به تاخیر نیفتد./

یک استاد جامعه‌شناسی معتقد است که پس از مهار اعتراضات، حکومت فرصت مناسبی برای شناسایی عوامل و دلایل بروز نارضایتی های جامعه و پاسخ مناسب به آن ها دارد.

علی محمد حاضری در گفت وگو با ایسنا با بیان اینکه حکومت های موفق حکومت هایی هستند که بتوانند عوامل و دلایل بروز نارضایتی ها را قبل از حاد شدن و بروز آن شناسایی کرده و درصدد رفع  آن بربیایند، اظهار کرد: اگر حکومت بتواند از  فرصت مهار اعتراضات برای شناسایی و رفع دلایل نارضایتی ها استفاده کند، موفق می شود که تاخیرهای خود در پاسخ به مطالبات جامعه را جبران کند.

وی با اشاره به اینکه گشت ارشاد تنها دلیل شکل گیری اعتراضات اخیر نیست، تصریح کرد: نظام حتی اگر بتواند بوسیله قوه قهریه اعتراضات اخیر را مهار کند، باید به سمت شناسایی عوامل بروز نارضایتی حرکت کند. وقتی این اتفاق رخ ندهد، باید انتظار بروز دوباره اعتراضات را داشته باشیم.

متن کامل گفت وگو با دکتر علی محمد حاضری استاد جامعه شناسی دانشگاه تربیت مدرس و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها به شرح زیر است:

به نظر می رسد که موج اعتراضات به درگذشت مهسا امینی در حال فروکش کردن است. آیا باید منتظر بروز مجدد این اعتراضات بود یا این اعتراضات را باید پایان یافته تلقی کرد؟ در این شرایط وظیفه حاکمیت چیست؟

البته فرض پایان یافتگی اعتراضات فعلا خوش خیالی است اما با فرض چنین امری هم مساله را نمتوان تمام شده دانست
در تئوری‌های مربوط جنبش‌ها و اعتراضات و حتی انقلاب ها، این بحث مطرح است که حکومت‌های موفق حکومت‌هایی هستند که بتوانند عوامل و دلایل بروز نارضایتی‌ها را قبل از حاد شدن و بروز آن شناسایی کرده و درصدد رفع آن بربیایند. در واقع حکومت‌های موفق با پاسخ دادن به مطالبات و حل کردن مشکلات، از انباشت مطالبات و نارضایتی ها جلوگیری می‌کنند.
اما تقریبا در هیچ کجای دنیا حکومتی وجود ندارد که بتواند همه مطالبات و مشکلات را کامل بشناسد و حل کند،بنابراین نارضایتی ها ظهور می کند و در این بین حکومت هایی موفق هستند که کوشش می کنند که اعتراضات را که معَرّف کمبودها و مشکلات هستند را با دفع ریشه ها برطرف کنند.
با این حال برخی دولت ها موفق نمی شوند که بعد از بروز اعتراضات، دلایل آن را بشناسند بنابراین ممکن است مشکلات انباشته شده و موجب بروز نارضایتی شدیدتر شوند و اعتراضات از مرحله نارضایتی های پراکنده به سوی اعتراضات گسترده‌تر حرکت کند. در این شرایط اگر حکومت ها هیچ سازوکاری برای کنترل اعتراض ها نداشته باشند، اعتراضات فراگیر اساس حاکمیت را تضعیف کرده و حتی بعضا می تواند منتهی به سقوط حکومت ها بشود. در واقع انقلاب ها محصول ناتوانی حکومت ها در مهار و کنترل اعتراضات فراگیر است.
در این بین نکته بسیار مهم این است که حکومت ها با توسل به قوه قهریه و سرکوب در مهار اعتراض ها، برای خود فرصتی می خرند. اگر حکومت توانست از این فرصت برای شناسایی و رفع دلایل نارضایتی ها استفاده کرد، موفق می شود که تاخیرهای خود در پاسخ به مطابات جامعه را پاسخ دهد اما در این بین حکومت هایی هم داریم که به سرکوب اعتراض ها و جنبش ها اکتفا کرده و قدرت شناخت و حل مسائل را نداشته یا اراده ای برای آن ندارند. با این حال سرکوب به هیچ وجه نمی تواند خیال حکومت را از باب ظهور مجدد جنبش راحت کند و باید آن حکومت منتظر بماند تا دوباره آن اعتراض یا جنبش بروز کند زیرا دلایل و عواملی که موجب شده است آن اعتراض ها شکل بگیرد همچنان وجود دارد و رفع نشده است.
باید به این نکته توجه شود که صرف سرکوب اعتراض مثل این است که خاکستری روی آتش پوشانده شود و چون ریشه ها و دلایل اعتراض ها وجود دارد، شاید پس از یک دوره چند ماهه یا چند ساله و پس از ایجاد یک بهانه یا سوژه جدید، دوباره آتش از زیر خاکستر زبانه بکشد. این روند به صورت تسلسل آمیز ادامه می یابد تا نهایتا حکومتی که توان یا اراده حل مشکلات یا مطالبات جامعه را ندارد، از طریق انباشت پی در پی اعتراضات، مشروعیت زدایی کامل می شود و در این شرایط حتی دیگر ابزار سرکوب هم کارآیی ندارد یا خود دستگاه سرکوب هم مساله دار میشودو روند فروپاشی آغاز می شود.
حکومت در ایران در قبال اعتراضات کدام راه را انتخاب کرده است؟
اگر خواسته باشیم درباره جامعه خودمان صحیت کنیم، باید بررسی کنیم که حکومت در دو دهه اخیر بعد از آنکه هریک از اعتراضات را مهار کرد، آیا به سمت شناسایی و رفع دلایل بروز اعتراضات رفته است یا خیر و کدام مساله را حل کرده است؟ آیا پس از توسل به قوه قهریه برای کنترل اعتراضات، به سمت بهبود شیوه حکمرانی حرکت کرده است؟ اگر در این جهت حرکت کرده باشد، نارضایتی ها کاهش می یابد مگر اینکه پدیده جدیدی برای شکل گیری اعتراض بوجود بیاید.
من معتقدم که در دو دهه اخیر حکومت کمتر چنین مسیری را طی کرده است و کمتر شاهد تلاش برای شناسایی عوامل بروز نارضابتی ها بوده ایم.
عملکرد حکومت در مورد اعتراضات اخیر چگونه بوده است؟
در مورد اعتراضات اخیر هم همین شرایط وجود دارد. نظام حتی اگر بتواند بوسیله قوه قهریه اعتراضات اخیر را مهار کند، باید به سمت شناسایی عوامل بروز نارضایتی حرکت کند. وقتی این اتفاق رخ ندهد، باید انتظار بروز دوباره اعتراضات را داشته باشیم. من کمتر دیده‌ام که حکومت دنبال شناسایی این عوامل باشد البته شاید در دوره مهار اعتراضات نباید انتظار درمانگری داشت چون الان دوره مهار اعتراضات است و تلاش برای شناسایی عوامل اعتراضات را باید در دوره بعد مهار دنبال کرد.
برداشت من از صحبت های شما این است که در مورد اعتراضات اخیر، مساله گشت ارشاد، فقط تنها دلیل اعتراض نبوده بلکه اعتراضات انباشته شده وجود داشته است.
قطعا اینگونه است که مساله فقط گشت ارشاد و درگذشت مهسا امینی نبوده است بلکه این مورد اخیر، یک حلقه‌ای از مجموعه حلقه های اعتراض است و مساله حجاب تنها عامل بروز اعتراضات نبوده است.
آیا در شرایط فروکش کردن اعتراضات، احزاب و جامعه مدنی می‌توانند نقشی در شناسایی عوامل بروز نارضایتی‌ها داشته باشند و در واقع نقش حلقه واسط بین مردم و حاکمیت را ایفا کنند؟
نه متاسفانه. حاکمیت از گذشته فرصتی برای ایفای نقش میانجیگیری احزاب فراهم نکرده است و به همین دلیل در مواجهه با جنبش و اعتراضات، خود را از این ابزار میانجیگری محروم کرده است.
پیشنهاد شما به حاکمیت برای برون رفت از این شرایط چیست؟
حاکمیت باید بتواند بپذیرد که رویه های حکمرانی مساله آفرینی دارد. در واقع باید اصل بیماری و عدم سلامت شیوه حکمرانی که به شدت ناراضی افرین است را بپذیرد تا این قدم برداشته نشود، جستجوی راه حل چندان معنا ندارد، اگر همه چیز را به توطئه بیگانگان نسبت دادیم و جایی برای ضعف های حکمرانی خود باز نکردیم، اصلاح رفتار معنا نخواهد داشت.
متاسفانه هنوز نشانه جدی اینگونه چاره جویی دیده نمیشود، در حال باید فرصتی بوجود آورد تا نخبگان، کارشناسان وخود مردمی که روز مره درگیر مشکلات هستند به طرح مشکلات وآسیب های موجود بپردازند و از نا بسامانیها پرده‌برداری کنند، اگر اینکار در میدان و صحنه علنی هم اتفاق نیفتد باید در پس پرده با دعوت صاحبنظران وتحلیل گران با رویکرد های مختلف انتقادی انجام شود و با شناخت ضعف ها،از طریق تغییر رویه های مشکل افرین اقدام کرد.
فرصت چندانی هم وجود ندارد واگر خیلی دیر شود خدای ناکرده به مرحله ای میرسیم که انتظار اصلاح و درمانگری منتفی میشود، امیدوارم با فراخوان دلسوزان و دغدغه مندانی که این سال ها طرد و نفیشان کرده ایم روند آشتی و اصلاح بیش از این به تاخیر نیفتد.

به نقل از: ایسنا

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا