سیاسی

بیانیه انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی!

ساختار فعلی، هم در ابعاد حقیقی و هم حقوقی در کنار رفتار غیر قابل قبول و نهادهای غیر پاسخگو درجریان حاکم، نیاز به تغییر و اصلاح بنیادین دارد، و الا تاریخ سنت خود را در قبال ما تغییر نخواهد داد و عبرت آن خواهیم شد.

لب و جوهر  بیانیه آقایان میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی، نگرانی عمیق از نحوه عملکرد و ناکارآمدی حکمرانی موجود در حوزه‌های گوناگون، برخورد غیرقانونی، سخت و متصلب با معترضین و به تبع آن وضعیت خطرناک و دلهره‌آورِ پیش رو است/

بیانیه انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران به مناسبت چهل و چهارمین سالگرد انقلاب اسلامی!

‏‎اِسْتَعْمِلِ الْعَدْلَ وَاحْذَرِ الْعَسْفَ وَالْحَیْفَ فَاِنَّ الْعَسْفَ یَعودُ بِالْجَلاءِ وَالْحَیْفَ یَدْعوا اِلَی السَّیْفِ
‏‎عدالت را اجرا کن و از زورگویی و ستمگری بپرهیز زیرا زورگویی، مردم را به ترک وطن وامی‌دارد و ستم، آنان را به قیام می‌کشاند.
‏‎نهج البلاغه، حکمت۴۷۶
‏‎ملت فهیم، آزادی‌خواه، حق‌طلب و نجیب ایران!
‏‎ما جمعی از میانه جامعه خدوم پزشکی ‎در چهل و چهارمین سالگرد انقلابی که در زمان خود چشمان مشتاق منادیان استقلال ،عدالت و آزادی را به خود مشغول و حتی مشعوف کرده بود، با جانی مجروح و روحی مغموم از حوادث اخیر نکاتی را با شما درمیان می‌گذاریم:
‏‎به دنبال اعتراض مردمانی ظلم‌دیده و تحقیر شده در طول همه این سالیان و سربرآوردن جنبش پاک «زن ،زندگی ،آزادی»، بزرگانی از سابقون نظام جمهوری اسلامی همچون آقایان میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی  بیانیه‌های جداگانه‌ای منتشر کردند.
‏‎لب و جوهر  بیانیه هر دو عزیز، نگرانی عمیق از نحوه عملکرد و ناکارآمدی حکمرانی موجود در حوزه‌های گوناگون، برخورد غیر قانونی، سخت و متصلب با معترضین و به تبع آن وضعیت خطرناک و دلهره‌آورِ پیش رو است.
‏‎وضعیت بغرنجی که تنها دامن‌سوزِ نظامِ برآمده از جان‌های پاک و ایده‌های سترگ نمی‌شود، بلکه به مخروبه شدن این ملک، جنگ داخلی، طمع و دست‌اندازی قدرت‌های خارجی، سال‌ها توسعه نیافتگی، تکه تکه شدن این خاک و مهم تر از آن نابودی و یغمای جان‌های عزیز خواهد شد.
‏‎بعید است افراد زیادی به سبقه دلسوزی و آگاهی نخست وزیر دوران جنگ تحمیلی و رییس جمهور هشت ساله‌ای که به گواه دوست و دشمن تابناک‌ترین دوره رشد و سربلندی  نیم قرن اخیر ایران را رقم زد، داشته باشیم. لذا نگرانی عمیق آنها از فردای مبهمی که پیش روی ایران ماست، موید اعتراض و نگرانی توده‌های مختلف مردمی است که به انحاء مختلف، مخالفتشان با تداوم وضع ویرانگر فعلی را اعلام کرده‌اند.
‏‎جوانان خیرخواه و تحول طلب عزیز!
‏‎ما نسلی از رقم‌زنندگان و کنشگران اصلاحات دوم خردادیِ مسالمت‌جو، قانونگرا، انتخابات‌محور و مومن به تقویت جامعه مدنی بودیم،نسلی که همواره در میانه تعامل جامعه و حاکمان، تلاش کرد تا فضایی برای رشد و بالندگی میهن فراهم آورد. اینک با گذشت بیست و شش سال از این تلاش مستمر، سوگ‌مندانه اعلام می‌کنیم که هرچند دستاوردهای بزرگی در عرصه عمومی و آگاهی‌بخشی و تقویت جامعه مدنی به دست آمد اما این اصلاحات به مثابه یک راهبرد و پروژه‌ی سیاسی، به دلیل انسداد موجود و برخورد با صخره‌های ستبر به پایان راه خود رسیده است.
در عین حال یقین داریم که اصلاحات به عنوان یک فرآیند، یک منش و یک گفتمان متعالی و انسان‌گرا، همواره در جان جهان افزای مردمان این دیارِ زخم دیده، جاری و ساری خواهد بود. فرآیندی که چشم به خارج از کشور ندوخته، به ابزار، همچون هدف نگاه می‌کند، ایمان دارد که با ابزار نامشروع نمی‌توان به اهداف متعالی دست یازید، ثقل تحولات و تطورات را در درون و در میانه افراد و نهادهایی می‌جوید که سلم ایده‌ها و جای‌گیری منطبق بر منافع ملی و تاریخی و بین نسلی ایشان در تمام این سالها ثابت شده است و گفتمانش مبتنی بر منطق، عدم زورگویی و حقوق بشر است.
‏‎غمگین و متاسفیم که جریان حاکم، قدر چنین سرمایه‌ای را ندانست و همه انذارها و اندرزهای آن در سه دهه اخیر را با طعن، بهتان، تحقیر و تیغ پاسخ داد!
‏‎حالا ما هستیم، این دیار و استیصالی از سر بی آیندگیِ جوانانی که افق روشنی در پیش چشمان خسته خود نمی‌بینند و خواهان رقم زدن سرنوشت خویش بر مبنای منویات نسل خود هستند.
‏‎حاکمیت حتی  در ماه‌های اخیر می‌توانست با خضوع در برابر خواسته‌های به حق قاطبه مردم، فراهم آوردن فضایی از هم- کلامی، هم- شنوایی، هم-دردی، مفاهمه، مکالمه معنادار و جدی، میزبان یک بازی چند سر برد برای ایران و به واقع برای خود، ملت، نسل نواندیش و درازنای تاریخ باشد اما هزاران حسرت که خودکامگی و وابستگی به مسیری خسارت‌بار، مانع از این مهم شد.
‏‎می‌توان واقعیات را ندید، می توان اشتباهات مهلک را به پس گوشِ غفلت انداخت، می توان اندیشمندان را به عزلتِ خانه یا غربتِ مهاجرت کشاند، اما نمی توان واقعیت را با همه هیمنه آن  تغییر داد. هر آنچه سخت است و سر ایستادن در برابر واقعیت دارد، دیر یا زود دود شده و به هوا می‌رود. در نزاع میان قدرت،ثروت، زندان، شلاق،تیغ، درفش، رانت و فساد از یک سو و واقعیت بیرونیِ ملموس از دیگر سو، این واقعیت است که پیروز می‌شود اما و هزار اما که ممکن است با هزینه هنگفت و نابودی سرمایه‌های عظیمی باشد که  طومار چند نسل را در هم بپیچد.
‏‎در این شرایط، انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران معتقد است، ‎حکومت باید گوشی شنوا، چشمی بینا و زبانی پاسخگو به این همه نارضایتی و بیزاری داشته باشد. حکومت تنها اقتدار، پول، زور، زندان و فروش نفت نیست.
‏‎حکومت به سرمایه اجتماعی عظیم بین نسلی محتاج است وگرنه با شکاف عمیقی که بین خود با ملت یافته و موقعیت متزلزل، انزوا، دشمن تراشی بین‌المللی و ناکارآمدی از حد گذشته، دیر یا زود، اگر نه با فشار مردم یا توطئه بیگانگان که از درون خواهد پوسید و به فروپاشی می‌انجامد. اینها نه تهدید است و نه آرزواندیشی. از قضا هراس ما و بسیاری دیگر از دلسوزان کشور است که از سر نگرانی عمیق، صریح‌تر از پیش با مردم و حاکمان در میان می‌گذاریم.
‏‎ما در عین حال که به سیاست موجود بدبین هستیم و البته این بدبینی متاثر از تجربه زیسته ما در همه این سالهاست اما هم زمان به انسان و نیروی شگرف و توان پیچیده او هم در ساخت حاکمیت و هم در ساحت اجتماع ایمان و باور داریم.
‏‎توافق با مردم، تعامل با ایشان و تمکین به نیازهای به حق مردم و احترام به عزت نفس جوانان در عمل و با سازو کارهایی که حکومت در اختیار دارد امری غریب نیست.
‏‎ساختار فعلی، هم در ابعاد حقیقی و هم حقوقی در کنار رفتار غیر قابل قبول و نهادهای غیر پاسخگو درجریان حاکم، نیاز به تغییر و اصلاح بنیادین دارد، و الا تاریخ سنت خود را در قبال ما تغییر نخواهد داد و عبرت آن خواهیم شد.
انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران
بهمن‌ماه ۱۴۰۱

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا