تحلیلخوزستان

رهاوردهای غیر قابل انتظار!

رهاوردهای غیر قابل انتظار!

دکتر حسن دادخواه (عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه)

یکی از افتخارات نسلی که در سال های منتهی به ۱۳۵۷ و پس از آن، در راستای پیروزی انقلاب اسلامی و بهروزی کشور همواره پای کار بود و تا به امروز هم در هوای آن افتخار، تنفس می کند، این بود که خاستگاه و خواستگاه انقلاب اسلامی، دین و مذهب و گرایش‌های همخوان با آموزه‌های الهی است. از همین رو بود که نشانه‌ها و اِلمان‌های مذهبی به سرعت هر چه بیشتر، به هنر و فرهنگ و اخلاق و ادبیات پس از انقلاب و همچنین مناسبت‌های تقویمی، راه یافت و روز به روز افزون گشت.

همگان بر این باور بوده و هستند که ذخیره و انباشت معنوی و قداست نهفته در نام‌ها و نشانه‌ها و اِلمان‌های دینی می‌توانست و همچنان می‌تواند، سرچشمه ای جاودانه برای هدایتگری و قوت بخشی به انگیزه ها و موتور محرکی در عرصه های اخلاقی و اجتماعی باشد.
بر این پایه بود که گنجاندن روز جوانان و روز زنان و روز پدر و روز بزرگداشت از مادران و همسران شهیدان گلگون کفن ما، با توشه گیری از معنویت در روزهای تولد و وفات و ازدواج شخصیت های تاریخی _دینی انطباق پیدا کرد و در تقویم و روزشمار ایران قرار گرفت.

آنچه که در این باره به فراموشی سپرده شد و گویی روحیه حماسی و سراسر عاطفی ما، بر آن سایه انداخت و مانع از شناخت و دیدن آن روی سکه شد، این بود که این عناصر و اِلمان ها بدون دست آویختن و یاری جستن از شیوه ها و روش های متعارف اصلاح گری، منجر به تحقق نتایج مورد دلخواه ما نمی شود!

سالیان سال گذشت و تبلیغات رسمی و بلکه مردمی، به سلک و سبکی سنتی و با بالابردن فرکانس اصوات و بالا بردن بیرق های رنگارنگ و تجمعات حجیم، مخلصانه در سودای مشاهده هر چه بهتر و سریعتر رخت بر بستن بیماری ها از تن و اندیشه و محو آسیب ها از جامعه ایران بود و در برگزاری این آیین ها،چه کوشش ها که دریغ نشد و چه هزینه هایی که از سوی اشخاص و طبقات متوسط و پایین جامعه پرداخت نگردید!

امروز اما و اما این پرسش در گوشه و بلکه سطح فکر و زمزمه زبان مردمی که در میانروز از بازارهای خرید برمی گردند و بسیار کمتر از آنچه پول پرداخت کرده اند، کالا در دست دارند، این پرسش مطرح می گردد که چرا نتایج مطلوب از ترویج این جشن ها و سوگواری ها و بیرق ها و خیمه ها و تجمعات حاصل نگردیده است؟! و جالب توجه تر آنکه، هر چه نشانه های بد حالی مردم و جامعه بیشتر آشکار می شود، فرکانس اصوات و شمار بیرق ها بلندتر و بیشتر می گردد!

مخاطرات احتمالی ادامه این مسیر و پرسرعت حرکت کردن در این مسیر، بی گمان جز بی اثر شدن و رنگ باختن اِلمان های دینی و نشانه های مذهبی و سلب اعتماد مردم به این آیین ها و سست شدن اعتبار اجتماعی آن، در جامعه نخواهد بود.

برای گریز از این آسیب ها و پر مایگی و ماندگاری اثربخشی و قداست مناسبت های دینی در درازنای تاریخ آینده و برای نسل های فردا راهی جز کوشش فراگیر برای بهروزی جامعه و بهبودی حال مردم و قرار دادن ثروت های معنوی در جایگاه واقعی آنها نیست.

استفاده و بهره گیری نابجا از منابع معنوی مردم و مصرف و کاربرد آنها در زمینه های غیر مرتبط،جز زیان و خسران و به هدر دادن سرمایه های تاریخی نتیجه دیگری در بر ندارد.

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا