خروجی سیاست پاکسازی و جذب گزینشی در دانشگاهها، جز این نمیتوانست باشد/

خروجی سیاست پاکسازی و جذب گزینشی در دانشگاهها، جز این نمیتوانست باشد/
این بیانیه را باید سویه دیگر بیعملی و سکوت بسیاری از اصحاب علوم اجتماعی ایران به ویژه طی یک سال گذشته دانست/
چنین بیانیهای را نباید به آسانی فراموش کرد یا با پذیرش توجیههای مختلف امضاکنندگان، ابتذال باورنکردنی چنین عملی را کمرنگ جلوه داد/
نامه ۲۵۵ نفر از دانشآموختگان، مدرسان و دانشجویان علوم اجتماعی ایران (درباره بیانیه ۵۵ نفر)
در آستانه گشایش دانشگاهها و در شرایطی که گروههای اجتماعی و فرهنگی مختلف در یکسالگی جنبش «زن، زندگی، آزادی» در برابر مجموعه گستردهای از تبعیضها و نابرابریهای نظاممند قرار گرفته اند، بیانیهای از جانب ۵۵ عضو هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران منتشر شد که تأسف و خشم بسیاری از دانشآموختگان و دانشجویان علوم اجتماعی را برانگیخت. در این بیانیه، که به بهانه خبرساز شدن یک جلسه دفاع از پایاننامه کارشناسی ارشد انسانشناسی به نگارش درآمده، تعابیر و نکاتی به کار رفته است که هیچ نسبت و سنخیتی با تعهد و بینش جامعهشناختی ندارد و بیشتر به یک اتهام افکنی سیاسیِ همسو با جریان مسلط شباهت دارد.
این بیانیه نه تنها دانشجویی را به سبب اظهارنظر در جلسه دفاع از پایاننامه اش که در محیط دانشگاهی برگزار شده است محکوم میکند و اقدام او را «در راستای اهداف دشمنان ملت» مینامد، که ظاهر او را نیز صرفا به دلیل آنکه با پوشش اختیاری حاضر شده است، «نامناسب» قلمداد میکند. لااقل اندک جای امیدواری بود که اگر هر دانشگاه و دانشکدهای، هنوز با آزادی پوشش مسئله دارد و آن را به نام «قانون» محکوم میکند، دستکم دانشکدههای علوم اجتماعی این مسئله را با خود و در خود حل کرده باشند، و اگر در این «مسئلهزدایی» پیشگام نیستند، لااقل از عُرف همان جامعهای که مدعی مطالعه آن هستند، عقبتر نباشند.
البته این کردارها تعجببرانگیز نیستند. خروجی سیاست پاکسازی و جذب گزینشی در دانشگاهها، جز این نمیتوانست باشد. راهاندازی پروژه اسلامیسازی علوم از جمله علوم اجتماعی، حذف و طرد بسیاری از فارغ التحصیلان ممتاز علوم اجتماعی ایران، به ویژه زنان به سبب استقلال فکر و عمل و تن ندادن به آپاراتوس ایدئولوژیک دولت، و درونیسازی شیوههای مصالحه و سکوت نزد آنهایی که به سازوکار یادشده گردن مینهند، وضعیتی در بدنه دانشگاهی علوم اجتماعی ایران ساخته است که نسبت به رنج، تبعیض و نابرابری کرخت شده است. این بیانیه را باید سویه دیگر بیعملی و سکوت بسیاری از اصحاب علوم اجتماعی ایران به ویژه طی یک سال گذشته دانست؛ دانشگاهیانی که حمایت از یکدیگر و جایگاه انحصاری خود را بالاتر و مهمتر از حمایت از حیثیت حرفهایِ خود و دانشجویانشان میدانند.
ماجرای اخیر بار دیگر بهروشنی نشان داد که آزادیهای دانشگاهی تا چه پایه برای حیات دانشگاه ضروری است. گروههای دانشگاهی باید مصرانه از اعضایشان بخواهند هر آنچه را که حین پژوهش دانشگاهی دریافتهاند، آزادانه و بدون واهمه بیان کنند و در عین حال آماده شنیدن نقدهای جدی بر آرا و یافتههایشان باشند. بیاعتنایی به این ضرورتها، علوم اجتماعی دانشگاهی را بیش از پیش در معرض دستکاری نهادهای سیاسی و ایدئولوژیک قرار داده و آن را در برابر سیاستهای پاکسازی مطیعتر کرده است؛ مسئلهای که تبعات سنگینی برای نسلهای آتی دانشجویان علوم اجتماعی در ایران خواهد داشت.
ما معتقدیم که چنین بیانیهای را نباید بهآسانی فراموش کرد یا با پذیرش توجیههای مختلف امضاکنندگان، ابتذال باورنکردنی چنین عملی را کمرنگ جلوه داد. همدستی و همسخنی طیفهای مختلفی از بدنه علوم اجتماعی دانشگاهی در این بیانیه، خود لحظه نمایان شدن پیوندها و آشکارگی حقیقت است که گرچه تلخ و دردناک مینماید، اما بهتر آنکه دردناک بودنش را بپذیریم و با صراحت بیشتری در برابر آن بایستیم.
چه آنکه اگر ماهیت نقاد علوم اجتماعی از آن زدوده شود و پاسخ یک پژوهش دانشگاهی- با هر رویکرد و کیفیتی- در رسانههای دولتی داده شود، دیگر چیزی جز ظواهر دانشگاه باقی نمیماند. اینک در آستانه این ویرانی ایستادهایم؛ لایههای پیچیده و متلون گفتارهای قدرت در جسم و جان علوم اجتماعی ایران تنیده شده است و تنها باید کوشید دانشجویان امروز و فردا را یاری کرد تا درون و بیرون دانشگاه، با گفتارها و کردارهای انتقادی بدیل همراه شوند.
بهاستثنای اقلیت اعضای هیئت علمی علوم اجتماعی در دانشگاهها که کماکان تن به ابتذالِ وارونهنمایی حقایق نسپردهاند، پس از این، شفافسازی همدستیهای بدنه علوم اجتماعی دانشگاهی با گفتارهای حاکم و مبارزه برای دفاع از ارزشهای متکثر، مترقی و انتقادی علوم اجتماعی، و نیز نقد تمامعیار سیاست های گزینش و جذب اعضای هیئت علمی در گروههای علوم اجتماعی، مسئولیت خطیر و همگانی ما خواهد بود.
۱. محمدکریم آسایش
2. بهار آزادی
3. هادی آقاجانزاده
۴. آرزو ابراهیمپور