خوزستان

شهرها و شهروندان بی پناه ما!

شهرها و شهروندان بی پناه ما!

حسن دادخواه (عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه)

شهرها به عنوان محل زیست شهروندان، باید از همه سو، جایگاه ایمن و آرام برای شهروندان باشد. وظیفه مدیران شهری و مقامات کشوری، فراهم آوردن محیط و محل زیست با امنیت و قانونمند برای زندگی شهروندان و هم میهمان است تا همگان با اطمینان و آسودگی، همه امور خویش را به دست مدیران بسپارند و به یقین رسیده باشند، که زیر چتر قانون و نظارت مدیران و مقامات بیدار و مسئولیت شناس، هیچ فردی نمی تواند به حقوق و امتیت فرد دیگر تجاوز و تعدی کند.

وقتی سازه ای نوساز فرو می ریزد یا در یک خیابان اصلی مرکز کشور، بانکی مورد دستبرد قرار می گیرد یا اتباع بیگانه بدون حساب و کتاب، شهرها را در می آوردند یا در سر هر چهار راه در همه خیابان های کشورمان، چند نفر ایستاده اند و پول طلب می کنند یا وسایل و تجهیزات امدادرسانان، جوابگوی توسعه شهری و حوادث پیش بینی نشده نیست یا کسب و کارهای شهروندان هر روز با تهدیدی روبرو می گردد و…… همه این واقعیت ها، نشان از بی پناهی شهرها و شهروندان دارد و نشانه فقدان و نبودن نظارت مدیران و مقامات و چیره شدن بی قانونی و از هم گسیختگی بر همه بخش های جامعه است.

ناگفته پیداست که هر کدام از آسیب ها که موجب بر هم خوردن نظم و آرامش شهروندان و جامعه می گردد، در همه کشورهای جهان، کم و بیش رخ می دهد ولی تکرار یا رنگارنگی آسیب ها و تسلسل روزانه انها، امری شگفت و قابل بررسی است و نیازمند درنگ و واکاوی علمی و جستن راه حل های منطقی برای رهایی یافتن از گره پیچیده آسیب ها است. به هر حال، سطحی نگری و ظاهر بینی و ساده انگاری نمی تواند جامعه ایران را از گزند آسیب ها نجات دهد یا وجود آنها را توجیه کند و طبیعی بداند.

بی گمان بروز پدیده های رنگارنگ از آسیب ها در یک جامعه، به یکباره و در مدت کوتاه و بدون زمینه، آشکار نمی شود بلکه زایش و سربرآوردن همه یا تک تک آنها، در یک بستر زمانی بلند مدت و به تدریج و خزنده شکل می گیرد. به سخن دیگر، روال ها و گفتمان ها و سیاست ها و برنامه های غلط و ناقص و غیر علمی، دست به دست هم می دهند به یکباره نتایج تاسف بار آن، روشن و آشکار می شود.

واقعیت تلخی که پیرامون آسیب های گوناگون در جامعه امروز ایران، باید پذیرفت آن است که عواملی مانند در اولویت نبودن حقوق شهروندان، دغدغه نداشتن در باب کیفیت زندگانی آنان و عدم اتکای نظام تصمیم ساز و تصمیم گیر به رای و نظر مردم، از اسباب و موجبات بی پناهی شهر ها و شهروندان ایرانی می تواند باشد.

جای نگرانی است بدانیم که جبران آسیب های حاصل از راه هایی که به اشتباه طی شده است و بازسازی خرابی های حاصل از بی تدبیری در اداره جامعه، نیازمند صرف وقت و گذراندن زمانی به درازای عمر یک نسل است و در کوتاه مدت قابل جبران نیست.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا