مهاجرت و فرهنگ در خوزستان/
مهاجرت و فرهنگ در خوزستان/
حسن دادخواه (عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه)
لایه اول از موسسان و مدیران و پایه گذاران دانشکده کشاورزی در خوزستان که سنگ بنای دانشگاه جندی شاپور و در واقع آموزش عالی در جنوب غربی ایران به شمار می اید، البته غیر ایرانی بودند ولی به مدت کوتاهی جای خویش را به مدرسان و مدیران ایرانی ولی غیر خوزستانی سپردند و در لایه سوم، نسلی از نخستین دانشجویان خوزستانی، که به مرتبه مدرسی رسیدن بودند، جای غیر خوزستانیان نشستند و اینگونه بود که آموزش عالی در این استان ریشه دواند.
در آن برهه، در کنار احساس ایران دوستی، البته تفاوت حقوق و مزایا، عامل موثری برای جذب نیروی انسانی متخصص از سراسر کشور به خوزستان بود افزون بر این که اکتشاف نفت و راه اندازی شدن صنایع، امکان اشتغال در این استان را در مقایسه با استان های دیگر، بالا برده بود.
اشتغال اهالی خوزستان در صنایع و دیگر مشاغل وابسته به آن، خود به خود سطح رفاه آنان را دستخوش تغییر نمود و این امر موجب گردید که بتوانند به نیازهای ثانوی در زیست، مانند رشد فرهنگی و تجهیز مدارس و رونق آموزش عمومی برسند.
از رهگذر این توجهات، شاهد مهاجرت دبیران برجسته و استادان طراز اول به بخش فرهنگ و آموزش عالی در خوزستان بودیم. افزون بر این، تربیت و رشد هنرمندان در شاخه های متنوع هنر، در کنار رشد آموزش و پرورش، دافعه هوای گرم در استان را تحت پوشش خود قرار داده بود و همه این برجستگی ها، موجب جذب نیروی انسانی از سراسر کشور به خوزستان شده بود.
این جذبه ها، از جمله تفاوت حقوق و دستمزد با گذر زمان از میان رفت و همسانی حقوق دریافتی بلکه افزون شدن دریافتی های متنوع در مرکز ایران و کمتر بودن هزینه زندگی در استان های دیگر، زمینه های مهاجرت از استان را برای غیر خوزستانی و بلکه خوزستانیان فراهم آورد.
مهاجرت های ناخواسته حتی دامنگیر باورمندان به ادیان و مذاهب غیر اسلام را هم گرفت و سختگیری ها و محدودیت های صنفی و فرهنگی و حقوقی در خوزستان، سبب کوچ آنان از خوزستان و ایران به سرزمین های دیگر شد.
شروع جنگ و درگیر شدن مستقیم شهرهایی از خوزستان با جنگ و شکل متفاوت وقوع انقلاب فرهنگی و نوع برخورد مدیران وقت دانشگاه با پاره ای از استادان، مردم و فرهنگیان و دانشگاهیان فراوانی را رهسپار استان ها بلکه سرزمین های دیگر نمود.
در همین جا، لازم است از فرهیختگان و هنرمندان و مردمانی خوزستانی و غیر خوزستانی که می توانستند از خوزستان به جاهای بهتری کوچ کنند ولی به رغم این امکان، همچنان در استان ماندند و خوش می درخشند، قدردانی و ستایش نمود.
امروزه نیز در بخش های مختلف کسب و کار، فرهنگ و صنعت در خوزستان، شمار قابل توجهی از غیر خوزستانیان به کوشش و ایثارهای بی دریغ مشغول و اهتمام دارند ولی با این وجود، همه انان، از تفاوت فاحش و معنادار نوع زیست در خوزستان با استان های محل زاد خویش، ناله ها دارند. نشانه های آبادانی و آسایش و توسعه شهری در شهرها و مراکز استان های دیگر با شهرهای خوزستان حتی اهواز قابل مقایسه نیست به شکلی که وجود دافعه های زیست محیطی، فرهنگی، اقتصادی در خوزستان امروزه نمود فراوان یافته است.
بالا بودن آمار درخواست ها برای انتقال به استان های برخوردار در شمال و شمال غربی و شمال شرقی کشور نمایشگر فقدان نابرابری در آمایش سرزمین و توزیع عادلانه ثروت و ضعف های مدیریتی در اداره شهرهای خوزستان است.
به هر حال، برای روشن شدن زمینه ها و علل پدیده مهاجرت و کوچ از خوزستان به استان های دیگر، با توجه به آخرین شرایط جغرافیایی و سیاسی و امنیتی در خوزستان، نیازمند توجه جدی مقامات کشوری و رسیدگی بیشتر به این استان هستیم.
انتهای پیام/