ایران و عراق در نگاه نو!

ایران و عراق در نگاه نو!
دکتر حسن دادخواه (عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه)
بررسی روابط گسترده و چند جانبه ایران و عراق، در سراسر تاریخ مشترک قدیم و بویژه در برهه دویست ساله معاصر، مبحثی بلند دامن و کاملا تخصصی است و نیازمند آشنایی با کشوری با مرز گسترده مشترک و نزدیکی های زبانی و دینی و بلکه ارتباطات خانوادگی مردمان در دو سوی مرز است. امروزه دو رشته حقوق بین الملل و علوم سیاسی، دو بستر در هم تنیده برای طرح پیوندهای جدید و مدرن بویژه میان کشورها بویژه در روابط کشورمان با عراق، بیش از گذشته باید مورد توجه قرار گیرد.
این یادداشت در فضایی بیرون از ارتباط زبان فارسی و عربی و ادبیات در هر دو کشور و بیرون از مباحث قومی و نژادی است و نویسنده می کوشد تا این ارتباط را حتی بیرون از مشترکات دینی و مذهبی تشریح کند.
نیک روشن است که در ورای همه ارتباط و پیوندی که میان ایران و عراق در سراسر تاریخ قدیم و جدید برقرار بوده است، اما تاریخ و پیوند میان این دو کشور، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دارای ویژگی های است که چه بسا تا پیش از این، برقرار نبوده است. به زبان دیگر، نقاط مشترک و حساسیت های این ارتباط، چند برابر و متنوع تر و گسترده تر گردید و این شرایط جدید، در کنار بی تجربگی های مقامات سیاسی ایران، موازنه متعارف در میان دو کشور را دستخوش التهابات و زیان های فراوان برای هر دو کشور نمود.
وابستگی فکری و فرهنگی و اندیشگی بسیاری از روحانیان کشورمان و بویژه آنانی که در حکومت ایران، دستی و اختیاری دارند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بی گمان بر نوع روابط خارجی میان ایران و عراق سایه افکنده است. از آن رو که حوزه علمیه نجف و شهرهای دیگر عراق، محل تحصیل و استقرار بسیاری از روحانیان تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است.
کوچ بسیاری از روحانیان عراقی به ایران و مهاجرت سیاسی آنان به ایران، در دوره حاکمیت حزب بعث در عراق، از دیگر مسایل تاثیرگذار بر نوع روابط میان این دو کشور است.
وجود زیارتگاه و مقابر اهل بیت علیهم السلام و سفرهای مذهبی و زیارتی شیعیان دو کشور، از دیر باز و البته با ماهیت کاملا مردمی، رواج داشته است و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با ماهیتی دولتی و حکومتی به استمراری نو، تبدیل شده است.
وقوع جنگ هشت ساله میان دو کشور و اشغال عراق از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی، کشمکش های سیاسی عراق و دولتمردان آن، برای استقرار یک حکومت مردم سالار، وجود کردها و باورمندان سنی مذهب و رواج فرقه های دینی و بالاخره تبدیل شدن عراق به صحنه جنگ های نیابتی و ظهور داعش و نفوذ نظامی ایران در عراق، همه و همه و هر یک، تاثیراتی را بر ماهیت و نوع روابط سیاسی ایران و عراق برجا گذاشته است.
این در حالی است که ماهیت و نوع حکمرانی در ایران و عراق و اصول حاکم بر سیاست خارجی و فرهنگی هر دو کشور، کاملا متفاوت است.
مجموعه این شرایط موجب شده است تا نوع و ماهیت ارتباط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بلکه کنسولی میان کشورمان و کشور عراق، متفاوت با قواعد عرفی و بین المللی برقرار شود . ناگفته نماند که این چشم پوشی ها، از سوی کشور ایران به مراتب فراگیرتر از چشم پوشی ها و اقدامات خارج از عرف عراق می باشد.
به زبان دیگر. مصالح طبیعی و قطعی و قانونی ایران همواره قربانی روابط غیر متعارف مقامات سیاسی کشورمان با کشور عراق شده است و به هدر رفته است.
در این هزینه – فایده, بی گمان هزینه های انسانی و اقتصادی و نظامی و مالی کشور ایران به مراتب بیشتر از فوایدی است که از آن برخوردار شده است.
منطق روابط بین المللی و دفاع از مصالح و منافع کشورمان ایجاب می کند که نوع و ماهیت روابط سیاسی و فرهنگی و دینی و اقتصادی میان کشورمان با کشورهای دیگر، بر اساس بهره مندی قطعی ایران و با رعایت قواعد بین المللی و حقوق و علوم و تجربه های سیاسی باشد.
انتهای پیام/