تکرار زیانبار اتفاق ها و تجربه ها!
تکرار زیانبار اتفاق ها و تجربه ها!
حسن دادخواه (دانشگاه شهید چمران اهواز)
بی درنگ پس از بروز بحران تشنگی و خشک شدن تالاب ها و نهر ها و رودخانه ها در استان خوزستان و بالاگرفتن اعتراضات مردمی، شمار زیادی یادداشت و گفت و گوی رسانه ای از سوی دانشگاهیان و کارشناسان مستقل امور آب و محیط زیست منتشر گردید و هر کدام جنبه ای از مسائل انسانی و طبیعی و زیست محیطی این بحران را مورد کنکاش علمی، اجتماعی، اقتصادی حتا امنیتی قرار دادند و اخطارها و پیشبینیها و پیشنهادهای خویش را برای چندمین بار تکرار کردند.
از سوی دیگر، تنی چند از مقامات کشوری نیز طی سفرهای دو سه روزه به خوزستان، به بررسی موضوع پرداختند و در پایان سفر، در گفت و گوی رسانه ای، به وجود مشکل و ارائه راه حل های ضربتی اشاره کردند و استان را ترک گفتند.
در کنار این بازدیدها، برخی مسئولان نهادهای حمایتی و اقتصادی نیز با گشاده دستی، پاره ای کمک ها و بسته های آب و تجهیزاتی را به این استان محروم شده، ارزانی داشتند. آنسوتر و در مرکز، هیئت دولت و سازمان برنامه و بودجه در اقدامی ضربتی با اختصاص و تامین بودجه برای طرح های آبی استان خوزستان موافقت و اقدام نمودند.
مقامات و مراجع روحانی و دینی نیز با بزرگواری و بعضا انتشار بیانیه های مستقلانه، از مردم شهرهای خوزستان دادخواهی کردند.
پس از چند روز، با رها شدن حجم قابل توجهی از ذخایر آبی در پشت سد های خوزستان، آب حیات بخش در رگ های خوزستان دوباره به حرکت درآمد و حق آبه تالاب ها تامین گشت و قرار است زندگی در روستاهای خوزستان به حالت عادی برگردد.
در حین همین اقدامات جبرانی، شاهد اعتراضات مسالمت آمیز مردم در مناطقی از برخی شهرهای استان بودیم. مردمی خسته و رنجور از اختلال در گذران حداقل معاش و معیشت، به خیابان ها آمدند و خواسته های خویش را در قالب شعارهایی موزون آهنگین اعلام نمودند. این در شرایطی است که نه مردم، شیوه و شکل انجام اعتراض را فراگرفته و تمرین کرده اند و نه سازو کار قانونی از سوی حکومت برای اعتراضات مردمی، مصوب و اعلام شده است و نه نیروهای انتظامی آموزش های لازم را برای کنترل و حفاظت از تجمعات مردمی، گذرانده اند. از این رو، این اعتراضات به رغم آنکه اینبار بدون تخریب اموال عمومی و کاملا مسالمت آمیز بود، به یک حرکت امنیتی تبدیل گردید و با تهدیدها و اخطارهای مقامات قضایی روبرو شد.
اکنون چند پرسش در ذهن پایش کنندگان این بحران مطرح شده است:
۱_ از آنجا که علت ها و سبب های بروز این بحران، سال ها پیش شناخته شده است، چرا برای اصلاح امور و جلو گیری از تکرار این اتفاق های تلخ، اقدامی نشده است؟
۲_آیا گزارش هایی مانند تحقیق در پیرامون حادثه تروریستی رژه نیروهای مسلح در اهواز، مورد مطالعه دستگاه سفارش دهنده تحقیق، قرار گرفته است؟ نتایج آن چه بوده است؟
۳_ گزارش جامع سیل که توسط چند دانشگاه و به دستور ریاست جمهوری تهیه شد، آیا مورد مطالعه قرار گرفت؟ نتیجه آن چه بود؟
۴_نتایج حاصله از برگزاری همایش های تخصصی پیرامون رودخانه ها و محیط زیست چه بوده است؟
۵_ نتایج طرح های تحقیقاتی که در مراکز رسمی تحقیقاتی کشور و در قوای سه گانه انجام شده است، چه بوده است؟
۶_ آیا طرح های بزرگ عمرانی وصنعتی در خوزستان و در کشور، دارای پیوست فرهنگی و محیط زیستی هستند؟ اگر نیستند چرا؟
۷_چرا دستگاه های نظارتی بر اجرای طرح های بزرگ نظارت نداشته اند؟
۸_ آیا ادوار مجلس شورای اسلامی، که وظیفه پایش عملکردهای وزیران را بر عهده دارد، از انحرافات دستگاه ها در انجام طرح های عمرانی و آبی، اطلاع نداشته است؟
طرح این پرسش ها در ذهن هر یک از پایش کنندگان این بحران، هر جستجوگری را به کانون های تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور سوق می دهد. بی گمان، در صورت دغدغه مندی در مسائل داخلی کشور و اهمیت داشتن حفظ ثروت و آبادانی ایران، انتظار می رود که طرح های بزرگ عمرانی و زیربنایی و استراتژیک، با محاسبات و بررسی های علمی بهتری انجام می شد.
انتهای پیام