تحلیل

نواصولگرایی با طعم کمونیزم

نواصولگرایی با طعم کمونیزم

نواصولگرایان در بکارگیری این اصل کمونیستی، نگران نخبگان و فهم حقیقت و جستجوی اسناد نیستند/

بر همین مبنا اعترافات تلویزیونی حتی یک کودک و نسبت دادن مسمومیت و اعتراضات و هر چیز دیگری به دشمنان در تلویزیون اهمیت فراوان دارد/

حسن جعفریانی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه‌ها)

در باورها و اصول اعتقادی نواصولگرایان اصل جدیدی ظاهر شده است. اصلی که بر اساس آن می توان باور داشت جنگ صلح است، آزادی بردگی است و نادانی توانایی است. جورج اورول نویسنده کتاب ۱۹۸۴، این اصل را دوگانه باوری و یا مهار واقعیت نام نهاده است. این اصل به اصولگرایان امکان می دهد همزمان هم از سفارت نوردی و آتش زدن سفارتخانه دفاع کنند و هم برای بازگشائی همان سفارت خانه شادی کنند.

همچنین بر اساس این اصل می توان فریاد زد  “ورود واکسن ممنوع است و دولت باید بر تولید داخل متمرکز باشد” و اکنون باور داشت ” ورود واکسن سند افتخار دولت است و دولت قبل در واردات واکسن کوتاهی کرده است”.

جورج اورول در کتاب معروف ۱۹۸۴ از یک ایدئولوژی به نام سوسیوآنگل نام میبرد. سوسیوآنگل دارای اصول مقدسی است و دوگانه باوری از جمله مهمترین این اصول است. دوگانه باوری یعنی “هرکس گذشته را زیر نگین داشته باشد زمان آینده را در دست میگیرد، هرکس حال را زیر نگین داشته باشد، زمان گذشته را در دست میگیرد. هرچه اکنون راست است از ازل راست بوده است و تا ابد راست خواهد بود. خیلی ساده است. آنچه مورد نیاز است چیرگی های پایان ناپذیر بر حافظه انسان ها است..”

در داستان ۱۹۸۴ به دلیل فقر اقتصادی تصمیم گرفته شد سهمیه شکلات از ۳۰ گرم به ۲۰ گرم به ازای هر نفر کاهش یابد. فردای روز اعلام طرفداران سوسیوآنگل در خیابان راهپیمائی عظیمی راه انداختند و از ناظر کبیر(منظور استالین است) بابت افزایش سهمیه شکلات به ۲۰ گرم تقدیر و تشکر کردند.

این مثالی روشن از دوگانه باوری است. اخیرا یک امام جمعه گفته بود دولت همانگونه که مشکلات اقتصادی را حل کرده است باید مسئله حجاب و فرهنگ را هم حل کند. دوگانه باوری یعنی دانستن و نداستن، آگاه بودن از حقیقت مطلق و در عین حال گفتن دروغ‌های ساخته شده. داشتن دو عقیده متضاد در یک زمان و در عین حال آگاهی از اینکه آنها با یکدیگر در تضادند. بکارگرفتن منطق بر ضد منطق. نقض کردن اخلاق و در عین حال باور داشتن به آن. فراموش کردن یک واقعیت، بیرون کشیدن آن در زمان حال و دوباره فراموش کردن.

 چشمه اصلی بازی همین است. انکار گذشته واقع شده و تغییر آن مطابق با زمان حال. گذشته در اسناد است اگر سندی وجود نداشته و  اگر حزب می توانست در چنبره گذشته دست ببرد و واقعیت را عوض کند آنگاه می‌توان گذشته را مطابق با زمان حال پذیرفت.

اگر تمام اسناد همین را می گفتند(که درگذشته کره ۱۵ گرمی توزیع میشده است) آنگاه دروغ به عنوان حقیقت در تاریخ نگاشته می‌شد و حقیقت دیگر با زمان حال سازگار بود(اکنون باید پذیرفت که کاهش سهمیه از ۳۰ به ۲۰ در واقع افزایش سهمیه از ۱۵به ۲۰ گرم است). این کار برعهده وزارت اندیشه بود این وزارتخانه تمام اسناد گذشته را طوری پاک می‌کرد که گوئی هرگز شکلات ۳۰ گرمی به کسی داده نشده است بلکه همواره به آدمهای آن جامعه شکلات ۱۵ گرمی داده شده است و اکنون سهمیه بیست گرمی یعنی افزایش سهمیه یعنی رونق اقتصادی و بهبود دائمی شرایط و لذا باید سجده شکر بجای آورد و از ناظر کبیر تشکر و حمایت کرد.

در فضای زندگی زیر منشور سوسیوآنگل هیچگاه تناقض وجود ندارد حتی اگر کسی در ضمیر ناخودآگاه خود نتواند آن را هضم کند نارضایتی و نفرت نشان داده است و توسط دشمنان شتشوی مغزی شده است…نشان دادن نفرت، زحمت وزارت عشق را زیاد می کند. زیرا آنها مجبور خواهند بود ناراضیان را شفا دهند.

ناراضیان(کسانی که نمی توانند با آنچه حاکمیت می‌گوید کنار بیایند و نمی‌توانند باور کنند که هیچگاه شکلات ۱۵گرمی دریافت نکرده‌اند بلکه همواره ۳۰ گرم شکلات دریافت کرده اند) بیمارانی هستند که لازم است بعضا به رغم خواسته حاکمان ناچارند حتی با داغ و درفش از رنج تناقض نجات یافته و شفا پیدا کنند. ..آنچه وزارت عشق انجام می‌دهد شکنجه نیست، شفادادن به بیماری است که دچار تناقض در شناخت حقیقت است…

نواصولگرایان در بکارگیری این اصل کمونیستی، نگران نخبگان و فهم حقیقت و جستجوی اسناد نیستند زیرا هسته طرفداران، منابعی غیر از منابع رسمی حکومت را رسانه های معاند و اسناد رسانه های غیرخودی را بازی رسانه ای دشمن می دانند.

کافی است خبری از تلویزیون حکومت پخش شود برای این گروه همه واقعیت و حقیقت چه در گذشته و  چه در زمان حال همانی است که تلویزیون با پخش مکرر، آن را می‌گوید. بر همین مبنا اعترافات تلویزیونی حتی یک کودک و نسبت دادن مسمومیت و اعتراضات و هر چیز دیگری به دشمنان در تلویزیون اهمیت فراوان دارد زیرا از فردا همان خبر به عنوان سند توسط طرفداران تکرار میشود و هر فرد مخالف آن بیمار و فریب خورده نامیده میشود.

در ادامه زندگی در این کشور و در ادامه حکومت نواصولگرایان منتظر خواهیم ماند تا بشنویم: جنگ صلح است، آزادی بردگی است و نادانی توانایی است.

انتهای پیام/

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا